قرار گرفتن در یک موقعیت دشوار و ناراحت کننده که ممکن است تا حدی موجب احساس خجالتی بودن و یا دست پاچگی شما بشود را می‌توانید با انجام تمهیداتی رفع کنید. شما می‌توانید کارهایی را انجام دهید تا خود را برای این لحظات استرس و اضطراب بالقوه آماده کنید و خودتان را از شر احساس خجالتی بودن رها کنید. به کار بردن این تمهیدات به شما این امکان را می‌دهد که این اضطراب اجتماعی را به طور موثرتری مدیریت کنید.
در این مقاله، بیشتر بر روی ساخت ماهیچه‌هایی که به شما کمک می‌کند با خجالتی بودن مقابله کنید تمرکز نمایید. این ماهیچه‌ها باید تقویت شوند تا وقتی که شما وارد دنیای بیرون می‌شوید، بتوانید فشار مربوط به چالش‌های موجود در زندگی را تحمل کنید. با ما همراه باشید تا شما را با 7 راهکار باورنکردنی برای رهایی از خجالتی بودن آشنا کنیم.
1- چیره شدن بر انتظارات نابجا از خود و تاثیر آن بر خجالتی بودن
ابتدا باید بر انتظارات نابجایی که از خود دارید چیره شوید. اولین کاری که باید بکنید مهار انتظارات‌تان است. اگر انتظارات شما جایی را برای اشتباه کردن و یا خطاهای کوچک باقی نمی‌گذارد، پس باید خود را برای شکست آماده کنید.
در ذهن خود، یک لحظه صبر کنید تا انتظارات و توقعاتی که در این موقعیت خاص از خودتان دارید را مهار کنید و از خودتان بپرسید: انتظارات من چه هستند؟ من چه انتظاراتی از خودم دارم؟ در این وضعیت خاص چه انتظاری از خودم می‌توانم داشته باشم؟ آیا انتظار من واقع‌بینانه و منطقی است؟ آیا به من اجازه می‌دهند که اشتباه کنم؟ چطور می‌توانم به طور منطقی انتظارات خود را مهار کنم؟
این موضوع را بپذیرید که شما در زندگی‌تان اشتباه خواهید کرد و هیچ انسانی نمی‌تواند از خطا کردن اجتناب کند. اشتباهات شما جز بخش طبیعی و بی‌خطر زندگی هستند. بسیار طبیعی است که خطایی را انجام دهید. در واقع، وقتی همه چیز آن طور که انتظار می‌رود اتفاق نمی‌افتد، خجالت نکشید و دچار استرس و اضطراب نشوید. همه جایزالخطا هستند و هیچ‌کسی آنقدر کامل نیست که بخواهد به این اهمیت بدهد که بر روی زمین چگونه به نظر برسد، هیچ انسانی به هیچ وجه بی‌عیب و نقص نیست.
فقط این حقیقت را بپذیرید که اشتباهات صورت خواهند گرفت. تنها شما می‌بایست طبیعت کمال‌گرای خود را رها کنید و به خود بگویید: اشکالی ندارد من کامل نیستم، طبیعی است که خطایی را انجام دهم، تا مادامی که از این تجربه یاد بگیرم اشکالی ندارد که خطایی مرتکب شوم.
با نواقص خود راحت باشید و آن‌ها را بپذیرید. هر اشتباهی که شما مرتکب می‌شوید چیزی بیش از فرا گرفتن تجربه‌ای نیست که به شما کمک خواهد کرد در زمان دیگری از آن استفاده کنید.
2- کنترل کردن خشم به شیوه‌ای خوشبینانه و تاثیر آن بر خجالتی بودن
ترس از خجالت ناشی از ترس از عدم قطعیت، عدم پذیرش و انتقاد است. حتی می‌توان گفت که ترس از شرمندگی و خجالت زدگی چیزی بیش از ادغام هر سه این ترس نیست. برای غلبه بر ترس از شرمساری و خجالت زدگی ، باید بیشتر در مورد نحوه برخورد موثر با مقوله ترس در زندگی روزمره خود چیزهایی را یاد بگیرید.
یادگیری اینکه بتوانید این سه ترس را با موفقیت کنترل کنید، موجب می‌شود زمانی که وارد موقعیت ناخوشایند و نامساعدی می‌شوید که ممکن است به طور بالقوه به شما احساس خجالت دست بدهد، اعتماد به نفس خود را بتوانید حفظ کنید.
در ذهن خود، چه مدت زمانی را صرف یادگیری برای مقابله با انواع ترس: ترس از رد شدن، ترس از انتقاد، ترس از شکست، ترس از موفقیت، ترس از انجام اشتباه، ترس از عدم قطعیت و هر نوع ترس دیگری که شما احساس می‌کنید در مسیرتان قرار می‌گیرد، می‌کنید.
همان طور که شما ماهیچه‌های مربوط به مقابله با ترس را تقویت می‌کنید، به طور طبیعی اعتماد به نفس بیشتری به دست خواهید آورد و با اطمینان بیشتر انگیزه و اعتماد به نفس خود را افزایش خواهید داد، که متعاقبا ً به شما کمک خواهد کرد تا بر احساس شرمندگی و خجالتی بودن غلبه کنید.
3- آماده سازی و توجه به جزئیات و تاثیر آن بر خجالتی بودن
برای غلبه بر احساس خجالت , بسیار حائز اهمیت است که بر روی توسعه دو چیز مهم تمرکز کنید. اول باید آگاهی و هوشیاری ذهنی خود را توسعه دهید. این موضوع از این لحاظ حائز اهمیت است که هنگام انجام وظایف و فعالیت‌های خاص باید از نظر ذهنی هوشیار باشید و از هر چیزی که در اطراف شما می‌گذرد آگاه باشید. زمانی که در این آگاهی به سر می‌برید، به احتمال زیاد مسیر توجه خود را در یک لحظه تغییر داده و به رویدادهای غیر منتظره و شرایط آن‌ها واکنش نشان خواهید داد. آگاهی در اینجا به شما کمک می‌کند که کمتر دست پاچه شوید.
هیچ چیز لزوما شگفت انگیزی وجود نخواهد داشت چون شما از لحاظ ذهنی برای هر چیزی آماده خواهید بود و به اندازه کافی انعطاف‌پذیر خواهید بود که تصمیمات، رفتار و اقدامات خود را در یک لحظه مشخص تغییر دهید. البته توسعه آگاهی و هوشیاری، زمان خواهد برد و این مساله عمدتا ً به تعهد شما نسبت به ذهن آگاهی مربوط می‌شود.
در مورد آن لحظه (لحظه خجالت زدگی) فکر کنید و توجه خود را به این که چه کاری باید انجام دهید جلب کنید. همچنین، در مورد نتایجی که از انجام این کارها و نحوه تاثیر آن‌ها بر چیزهای اطراف خود به دست می‌آورید تفکر نمایید. دومین کاری که باید برای مهار احساسات خود بکنید این است که زمان را به طور کامل مهیا کنید.
هر چه آمادگی بیشتری داشته باشید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت و به احتمال زیاد کمتر دچار اشتباه می‌شوید. مراقب باشید که کمتر درگیر جزئیات شوید. در دام کمال‌گرایی نیفتید. برای درک کافی لازم است با چالش‌هایی روبرو شوید که در طول مسیر زندگی‌تان با آن‌ها روبرو خواهید شد.
4- بررسی عقاید محدود کننده خود و تاثیر آن بر خجالتی بودن
ممکن است که در موقعیتی دچار احساس خجالت شوید چون شما تسلیم عقایدتان در موقعیت خاص شده‌اید، یا توانایی‌تان را برای کنترل احساسات خود از دست داده‌اید و دچار عدم اعتماد به نفس شده‌اید.
یک راه برای غلبه بر باورهای محدود کننده این است که پرسشی را در مورد هر احساسی مطرح کنید. در واقع، زمان خود را صرف این کنید که از خودتان بپرسید: چه چیزی باعث می‌شود احساس شرمندگی و خجالت زدگی کنم؟ درباره‌ی خودم و یا در مورد موقعیتی که در آن دچار خجالت زدگی می‌شوم، چه فکری می‌کنم؟ آیا این یک احساس واقع‌بینانه است؟ چرا این احساس منطقی نیست؟ چه دلیلی برای رد این استرس و اضطراب وجود دارد؟ چه کسی می‌تواند به من باور دیگری در مورد اینکه این احساس اشتباه است بدهد؟
دیدگاه و افکار دیگران را در مورد احساس خجالت زدگی خود جویا شوید. به آنچه می‌گویند گوش فرا دهید. ممکن است از دیدگاه آن‌ها شگفت زده شوید. شاید آن‌ها این نظر را در مورد شما نداشته باشند.
5- افزایش اعتماد به نفس و تاثیر آن بر رهایی از خجالتی بودن
هرچه بیشتر به خود و توانایی خود اعتماد داشته باشید، احتمال کمتری وجود دارد که در مقابل همه انواع ترس از جمله احساس شرمندگی، انتقاد، رد شدن، اشتباه کردن و شکست تسلیم شوید. افراد دارای اعتماد به نفس به طور معمول قربانی پریشانی نمی‌شوند چون در درون خود احساس راحتی و آسایش می‌کنند.
اعتماد به نفس آن‌ها، آن‌ها را تشویق می‌کند تا در خارج از منطقه آسودگی خود ریسک کنند، افق‌های خود را گسترش دهند و به شیوه‌های مختلف خود را ارتقا دهند. البته اعتماد، از طریق دانش و تجربه حاصل می‌شود. در حقیقت، هرچه دانش و تجربه بیشتری کسب کنید، اعتماد به نفس بیشتری در مورد خودتان و در مورد شرایط خود خواهید داشت.
با این حال، هیچ درمان معجزه آسایی برای ایجاد اعتماد به نفس در شما وجود ندارد. این مساله در درجه اول به یک فرآیند آزمون و خطا مربوط می‌شود. البته اعتماد به نفس شما در نتیجه تجاربی که از خطاهای‌تان کسب می‌کنید به دست می‌آید. به طور خاص، مساله اعتماد به نفس فرآیند یادگیری از خطاها و اشتباهات است. به عبارت دیگر، دستاوردی از دانش و تجربه‌ای است که شما برای موفقیت به آن احتیاج دارید.
در ابتدا ممکن است ندانید که چه کار باید بکنید. اما در طول زمان شما از تجربه خود یاد می‌گیرید و رشد می‌کنید. این موضوع متعاقبا ً به شما اطمینان می‌دهد که باید با موفقیت به جلو حرکت کنید.
6- خودتان را در شرایط خجالتی بودن تصور کنید
آیا می‌دانستید که ذهن نیمه هوشیار نمی‌تواند تفاوت بین واقعیت و تخیل را تشخیص دهد؟ این بدان معنی است که شما می‌توانید پیش از برخورد با موقعیت اضطراب آور در دنیای واقعی، ابتدا در تخیل خود بر روی لحظات خجالت و شرمساری که ممکن است با آن روبرو شوید کار کنید.
در حقیقت هر چه بیشتر خود را فردی موفق و با آرامش خاطر تصور کنید، اعتماد به نفس بیشتری برای مقابله با این وضعیت در دنیای واقعی خواهید داشت. کمی صبر کنید تا در یک مکان آرام بنشینید و چشم‌هایتان را ببندید. تمام وقایع و شرایط پیرامون فعالیتی که می‌خواهید انجام دهید را در ذهن خود مجسم کنید. در واقع، می‌بینید که کارها به نفع شما انجام می‌شود. حداقل در ابتدا.
سپس، چیز غیر منتظره‌ای را تجسم کنید که شما را به بیرون از قلمرو آرامش هل دهد و باعث شود که احساس ناراحتی و خجالت زدگی بکنید. در این لحظه ناخوشایند و استرس آور، احساسات شما به آسانی و به سرعت از کنترل خارج می‌شوند. با این حال، شما به آرامی خود را کنترل کنید، احساسات خود را مهار نمایید و به همه چیز بخندید.
7- به طور هدفمند خود را در وضعیت‌های ناخوشایند قرار دهید
برای تقویت اعتماد به نفس و مقابله با اضطراب اجتماعی و برای اینکه بتوانید خودتان را از احساس آزار دهنده خجالت و شرمساری رها کنید باید به طور هدفمند خودتان را در موقعیت‌های ناخوشایند قرار بدهید. موقعیت ناخوشایند موقعیتی است که به طور طبیعی باعث می‌شود که شما به نحوی احساس استرس و اضطراب کنید و با عدم اعتماد به نفس مواجه شوید.
البته، در ابتدا، مهم است که اینگونه تجارب را بر روی جنبه‌های کم اهمیت‌تری از زندگی امتحان کنید. به عنوان مثال، به ورزش جدیدی که قبلا آن را انجام نداده‌اید بپردازید. در ابتدا احتمالا خیلی در آن خوب نخواهید بود، اما چه کسی واقعا اهمیت می‌دهد؟ در نهایت شما خوب بازی نخواهید کرد، خودتان خجالت می‌کشید، مسخره بازی در می‌آورید و کمی سرگرم می‌شوید.
هیچ کسی به این مسئله اهمیت نمی‌دهد و تو هم نباید به این احساس اهمیت بدهی. از این تجربه برای تقویت ماهیچه‌ای که خجالت شما را مهار می‌کند استفاده کنید. سپس هفته بعد، خودتان را به روش دیگری به چالش بکشید.
نتیجه‌گیری
امیدوارم در طول زمان متوجه شوید که خجالتی بودن کمی هم سرگرم کننده است. یک تجربه آموزنده برای شما است. همه در طول زندگی‌شان خجالتی بودن را تجربه می‌کنند و این واقعا خیلی موضوع مهمی نیست.
پرفروش‌ترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید