اختلال سلوک نوعی اختلال رفتاری است (فراتر از بدرفتاری) که در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود. اختلال سلوک که میان پسران رایجتر است معمولا فرد مبتلا اصولا استانداردها را نادیده میگیرد. از علائم این اختلال میتوان به بیمسئولیتی، فرار از خانه یا مدرسه، سرقت، صدمات جسمی به دیگر افراد و یا حیوانات و ... اشاره کرد. در ادامهی این مقاله با اختلال سلوک و همچنین علائم و درمان آن آشنا خواهید شد.
شما در این مقاله با اختلال سلوک و همچنین علائم و راهکارهای درمانی آن آشنا خواهید شد. تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
اختلالات ایذایی، کنترل تکانه و سلوک:
وجه اشتراک تمام این اختلالات عدم توانایی فرد مبتلا برای مقابله یا مقاومت در برابر یک تکانه و یا وسوسه شدید یک رفتار میباشد. به واسطه انجام این رفتار شخص به خود و دیگران آسیب رسانده و از انجام آن در همان لحظه نه تنها ابراز پشیمانی نمیکند، بلکه نسبت به آن کاملا آگاه و هوشیار است، حتی گاهی برای وی لذتبخش نیز هست و موجب آرامش سریع و رفع برانگیختگی او میشود.
گاه بعد از گذشت زمان اندکی، فرد دچار احساس سرزنش و پشیمانی شده و سعی در مخفی کردن اعمال خود خواهد داشت که این موضوع باعث میشود روند شروع درمان و کمک کردن به وی به تعویق بیفتد.
به طور کلی این طبقه از اختلالات شامل 5 اختلال به شرح ذیل میباشد:
علل دقیق و مشخصی برای این دسته از اختلالات یافت نشده، اما برخی از عوامل مانند عوامل روانی – اجتماعی، عوامل زیستی و عوامل روان پویشی میتواند در ایجاد این اختلالات موثر باشند. در ادامه ضمن بررسی اختلال سلوک، به توضیح علل و عوامل موثر در این اختلال نیز خواهیم پرداخت.
اختلال سلوک (Conduct Disorder):
اختلال سلوک نوعی اختلال رفتاری است (فراتر از بدرفتاری) که در کودکان و نوجوانان مشاهده میشود. این اختلال با الگوهای نقض هنجارهای اجتماعی و حقوق دیگران خود را نشان میدهد. فرد مبتلا اصولا استانداردها را نادیده میگیرد. بی مسئولیتی، فرار از خانه یا مدرسه، سرقت، صدمات جسمی به دیگر افراد و یا حیوانات و ..... از مواردی است که در فرد مبتلا به این اختلال مشاهده میشود. سرآغاز اختلال در دوران کودکی است و به ندرت ممکن است ما با شخصی برخورد کنیم که در بزرگسالی دچار این اختلال شده باشد. این اختلال معمولا در پسرها شایعتر است و با نشانههایی چون پرخاشگری و عدم برقراری ارتباط دوستانه با همسالان در سنین کودکی نمایان میشود. اختلال سلوک الگوی تکرار شوندۀ رفتاری نامناسب است و به لحاظ شدت و تداوم، پایدارتر و فراتر از آن چیزی است که از یک کودک در سن معینی انتظار میرود. چیزی که باعث تشخیص این اختلال در کودک میشود معمولا رفتاری است که به واسطه آن حقوق دیگران زیر پا گذاشته میشود.
به احتمال زیاد برآیند خصوصیات و گرایشهای ژنتیکی یا زیست شناختی کودک، والدین ناکارآمد و شرایط محیطی میتواند باعث بوجود آمدن این اختلال شود. مداخله زود هنگام و موثر در مورد اختلال سلوک و درک درست و فهم فرآیند سبب شناختی این اختلال باعث جلوگیری از اتفاقات ناگوار برای کودک و همچنین درمان به موقع وی میشود.
عوامل خطرساز :
عوامل سرشتی: خلق و خوی ناسازگار، ضریب هوشی پایین (پایین تر از حد متوسط) و مهارتهای کلامی ضعیف (هوشبهر کلامی ضعیف) ممکن است کودکان را در برابر این اختلال آسیبپذیر کند.
عوامل محیطی: غفلت و نظارت ناکافی و ناکارآمد والدین، شیوههای فرزندپروری متناقض، انضباط بیش از اندازه، آزار جسمی و جنسی، زندگی در پرورشگاه، تغییر مکرر مراقبان، بزهکاری والدین، طرد شدن از سوی همسالان، ارتباط با گروههای بزهکار، رشد در محلههای فقیرنشین، فروپاشی خانواده و تحصیل در مدارس ضعیف، زمینه را برای بروز و یا تشدید این اختلال فراهم میکند.
عوامل ژنتیکی و فیزیولوژیکی: مطالعات نشان میدهد ژنها ممکن است مسئول نیمی از رفتارهای ضداجتماعی باشند، اما در مورد این که کدام یک از اجزای ژنتیکی در این امر نقش دارند هنوز اطلاعات دقیقی در دست نیست. میتوان گفت خطر بروز این اختلال در کودکانی که یک والد حقیقی آنها به این اختلال مبتلا است به مراتب بیشتر است، این خطر همچنین در کودکانی که والدین آنها اختلال مصرف شدید الکل، افسردگی، اختلال دوقطبی و اسکیزوفرنی دارند نیز وجود دارد.
ناهنجاریهای مغزی: مطالعات و تصویربرداری از مغز نشان میدهد که کودک مبتلا به اختلال سلوک دارای برخی ناهنجاریها در قشر پیش پیشانی (موثر در قضاوت) و سیستم لیمبیک که بر پاسخهای هیجانی تاثیر میگذارد، میباشد.
کودکانی با مشکلات بهداشت روانی مانند: اختلالات اضطرابی،اختلال پس از سانحه PTSD، سوء مصرف مواد، اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) و مشکلات یادگیری، بیشتر در معرض ابتلا به اختلال سلوک قرار میگیرند.
اگر به لحاظ جنسیتی نگاهی به این اختلال داشته باشیم در مییابیم که پسرانی که دچار این اختلال هستند اغلب اهل زد و خورد و سرقت و مشکلات انضباطی در مدرسه هستند، اما دختران بیشتر اهل دروغگویی، فرار از مدرسه، فحشا و مصرف مواد میباشند. پسران بیشتر پرخاشگری جسمانی و دختران بیشتر پرخاشگری ارتباطی را نشان میدهند. همان گونه که در بالا ذکر شد اختلال سلوک چیزی فراتر از عصیان طبیعی کودک و نوجوان است و شامل مشکلات جدی رفتاری است که موجب هشدار در میان معلمان، والدین، همسالان و سایر بزرگسالان میشود.
ملاکهای تشخیص اختلال سلوک بر اساس DSM-5:
برای اینکه بتوان تشخیص اختلال سلوک را در کودک و یا نوجوان مطرح کرد باید حداقل سه مورد از موارد ذکر شده طی 12 ماه گذشته و یا حداقل یک مورد طی شش ماه گذشته وجود داشته باشد.
اغلب دیگران را تحقیر کرده و باعث ایجاد رعب و وحشت در آنها میشود.
آغازگر دعواهای جسمانی و زد و خورد میباشد.
استفاده از سلاحی که بتواند به دیگران آسیب جدی برساند مانند چماق، آجر، بطری شکسته، چاقو و تفنگ.
از لحاظ جسمانی با حیوانات و انسانها بیرحم میباشد.
انجام سرقت همراه با آسیب رساندن به قربانیان.
برقراری رابطه جنسی با توسل به زور.
اقدام به آتش زدن عمدی با هدف ایجاد خسارت.
تخریب اموال دیگران به عمد.
ورود به ملک، خانه یا ماشین دیگران بدون اجازه.
دروغگویی به دفعات جهت جلب توجه، بدست آورد اشیاء و یا فرار از انجام تعهدات (جلب اعتماد به قصد کلاهبرداری).
دزدیدن اقلام با ارزش بدون درگیری (دزدی از فروشگاه).
با وجود مخالفت والدین و مراقبان اغلب شب ها بیرون از خانه می ماند که سرآغاز این اتفاق قبل از سن سیزده سالگی است.
حداقل دو مرتبه شب ها اقدام به فرار از منزل کرده و یا حداقل یک بار فرار بدون بازگشت داشته است.
اغلب از مدرسه فرار می کند که شروع آن قبل از سیزده سالگی است.
میتوان گفت اختلال سلوک توانایی عملکرد کودک را مختل میکند به موارد زیر دقت نمایید:
تحصیلات: کودک مبتلا به اختلال سلوک به دلیل بدرفتاریهای زیاد، مکررا اخطارهای انضباطی دریافت میکند و ممکن است همین موضوع باعث شود او دیگر به مدرسه بازنگردد و این موضوع خطر ترک تحصیل را افزایش میدهد.
مسائل حقوقی: نوجوان مبتلا به احتمال زیاد دارای مشکلات حقوقی زیادی است، سوء مصرف مواد، رفتارهای خشن و بیتوجهی به قانون ممکن است منجر به حبس وی از طریق مراجع قانونی گردد.
روابط: این کودکان معمولا روابط ضعیفی دارند. آنها برای توسعه و حفظ دوستی تلاش میکنند، اما معمولا موفق نمیشوند و ممکن است رفتارهای جنسی پرخطر داشته باشند، همان طورکه تحقیقات نشان میدهد اغلب مبتلایان به اختلال سلوک چندین شریک جنسی داشته و کمتر از روشهای حفاظت شده استفاده میکنند.
تشخیص و درمان اختلال سلوک:
تشخیص معمولا توسط متخصص و از راه مصاحبه با کودک، مرور سوابق و تکمیل کردن پرسشنامه مربوطه توسط والدین و معلمان در رابطه با رفتار کودک و یا انجام تست روانشناسی و سایر ابزارهای ارزیابی انجام میشود.
شیوه های درمان اختلال سلوک:
درمان شناختی-رفتاری: در این روش کودک میآموزد چگونه مشکلات را بهتر حل کند، ارتباط برقرار کند و استرس و عصبانیت خود را کنترل نماید.
خانواده درمانی: در این روش درمانی از والدین، خواهر و برادرها و سایر اعضای خانواده برای شرکت در روند درمان دعوت میشود که این امر به ایجاد تغییراتی در خانواده کمک کرده و مهارتهای ارتباطی و تعاملات خانوادگی را بهبود میبخشد.
گروه درمانی هم سالان: کودک میتواند مهارتهای اجتماعی و بین فردی بهتر و بیشتری را فرا گیرد.
دارو درمانی: اغلب برای اختلال سلوک از این روش استفاده نمیشود، اما ممکن است کودک برای سایر علائم یا اختلالات همراه مانند ADHD به دارو درمانی نیاز داشته باشد.
آموزش والدین: به والدین کودک استراتژی و تکنیکهای مدیریت رفتار آموزش داده میشود تا میزان ایمنی و آرامش را در خانه افزایش دهند.
محل سکونت: اگر رفتار کودک و نوجوان در خانه قابل کنترل نباشد، منتقل شدن به یک محیط حفاظت شده جهت ایمن نگه داشتن همهی اعضای خانواده ضروری است. یک محیط امن درمانی میتواند موارد سوء مصرف مواد، رفتارهای جنسی و یا خشونت را کنترل نماید.
چگونه میتوان از بروز اختلال سلوک در کودک جلوگیری کرد؟
متخصصان دقیقا نمیدانند چرا برخی از کودکان دچار اختلال سلوک میشوند، مواردی مانند یک تجربه آسیبزا، مشکلات اجتماعی و عوامل بیولوژیکی ممکن است در این امر دخیل باشند. جهت کاهش خطر ابتلا به این اختلال والدین میتوانند استراتژیهای مثبت را بیاموزند، که میتواند به ایجاد رابطه نزدیکتر والد - کودک کمک کند، همچنین میتواند محیط امنی را برای زندگی کودک فراهم نماید.
چگونه می توان به کودک دچار اختلال سلوک برای بهتر زندگی کردن کمک کرد؟
درمان زودرس و به موقع میتواند اغلب از بروز مشکلات آینده جلوگیری نماید، انجام اقداماتی چون: داشتن جلسات مشاوره منظم با یک متخصص، شرکت در جلسات خانواده درمانی با مشورت درمانگر و داشتن ارتباط مفید با والدین کودکان دیگری که به این اختلال مبتلا هستند میتواند سطح آگاهی والدین را بالا ببرد و کمک موثری در مهار و کنترل این اختلال و ایجاد درگیری کمتری باشد.
منابع:
خلاصه روان پزشکی کاپلان و سادوک جلد دوم ترجمه دکتر فرزین رضاعی
آسیب شناسی روانی جلد دوم، هالجین- ویتبورن ترجمه یحیی سید محمدی
سایت : www.hopkinsmedicine.org
سایت: verywellmind.com