"پرسشهای کلیدی قبل از ازدواج میتوانند مسیر زندگی شما را روشن کنند."
انتخاب شریک زندگی مناسب، یکی از حیاتی ترین تصمیم های زندگی شماست. با این حال، وقتی از زوجهایم در اتاق درمان میپرسم، "چه چیزی باعث شد که شما دو نفر یکدیگر را برای زندگی مشترک باهم انتخاب کنید ؟" گاهی اوقات به این نتیجه میرسم که آن ها حتی زمان و انرژی بیشتری را صرف انتخاب نژاد سگ مناسب، بهترین مکان برای خانه یا برند بعدی وسیله نقلیه خود می کنند تا یافتن پاسخ برای این سوال.
کار من به عنوان یک زوج درمانگر ، کمک به زوج ها در ارتباطشان است، بنابراین تصمیم گرفتم مهندسی معکوس انجام دهم و چند موضوع مهم را که برای دستیابی به یک پایه محکم برای یک ازدواج مناسب لازم است، مورد بحث قرار دهم.
قبل از ازدواج سوالات زیر را حتما از خود بپرسید:
اصلا چرا با هم هستیم؟
کمی وقت بگذارید فکر کنید و پاسخ های خود را یادداشت کنید و از طرف مقابل خود نیز بخواهید همین کار را انجام دهد. مقایسه پاسخ ها میتواند تا حدود زیادی اینکه کلیت مسیر شما دو نفر با هم هماهنگی دارد یا نه را مشخص کند .دلایل شما برای باهم بودن به رابطه شما معنا و هدفی برای زندگی مشترک می دهد.
ارزش های اصلی من چیست؟
مسلماً این مهمترین سؤال است . زیرا به استانداردهایی که برای رفتار خودتان قرار میدهید و رعایت کردن آن ها برایتان بسیار اهمیت دارد ، اشاره دارد. به عنوان مثال، یکی از ارزش های اصلی من ممکن است تغذیه سالم باشد ، حالا اگر این ارزشی باشد که من فقط برای خودم در نظر دارم و نیازم از همسرم این نیست که او هم مانند من این موضوع را رعایت کند احتمالا چالشی در زندگی مشترکمان ایجاد نکند ولی اگر من انتظار داشته باشم همسرم هم مانند من رفتار کند ولی تغذیه سالم جز ارزش های او نباشد احتمالا در بلند مدت این تفاوت منجر به چالش هایی بشود.
اما تفاوت ارزش و نیاز چیست ؟ ارزش ها آن افعالی هستند که ما برای خودمان در نظر داریم تا انجام دهیم (نه فقط به شرطی که طرف مقابل هم انجام دهد ، بلکه این تمایل قلبی خود ماست) اما نیاز ها آن چیزهایی هستند که ما از دیگران می خواهیم .(نیاز می تواند مادی یا معنوی باشد مثلا من ممکن است نیاز داشته باشم همسرم به من پول بدهد(نیاز مادی) و علاوه بر آن نیاز داشته باشم که با من صادق باشد(نیاز معنوی) .
در بعضی موارد یک فعل و اقدام برای ما هم ارزش است هم نیاز و در بعضی موارد آن چیزی که برای ما ارزش است نیازمان نیست.مثلا ممکن است من همان طور که برایم مهم است که با همسرم صادق باشم از او هم انتظار دارم با من صادق باشد. (صداقت هم ارزش من است هم نیازم ) یا من در رابطه مان شوخ طبع بودن خودم برایم مهم است اما از همسرم همچین انتظاری ندارم . ( در اینجا ارزش من شوخ طبعی است ولی نیازم شوخ طبعی نیست)
در مجموع هیچوقت نمی توان همه ارزش های دو نفر باهم مشترک باشند و قطعا در هر رابطه سالمی هم تعدادی ارزش متفاوت وجود دارد و این به هیچ وجه اشکالی ندارد . ولی اگر آن ارزش متفاوت برای یک نفر جز نیاز هایش باشد و بسیار هم مهم باشد احتمالا چالش های جدئی برایشان درذ رابطه در پیش باشد . بنابراین درست است که متفاوت بودن ارزش ها و نیاز ها در یک رابطه طبیعی است اما اینکه این تفاوت ها در کدام موارد هستند بسیار مهم است و نیاز به بررسی عمیق (ترجیحا توسط زوج درمانگر)دارد.
تعادل در شراکت برای من چه معنایی دارد؟
هر فردی از هر کلمه ای ممکن است تعریف متفاوتی داشته باشد . مثلا ممکن است تعادل در شراکت در رابطه برای یک نفر به معنی برابر بودن همه چیز باشد در صورتی که فرد دیگر همچین برابری ای را نپذیرد. بنابراین مهم است در مورد برخی کلمات با وضوح بیشتری صحبت شود .ممکن است تعریف من از تعادل این باشد که من خانه داری کنم و همسرم کسب درآمد کند اما تعریف همسرم از تعادل این باشد که من در کنار خانه داری برای کسب درآمد هم با او همکاری کنم . بنابراین مهم است که درمورد معنای کلمات به صورت واضح و شفاف صحبت شود.
من تعارض در رابطه را موردی طبیعی میدانم یا از هرگونه تعارضی اجتناب می کنم ؟
اگر بله، این طبیعی بودن به چه معنایی است؟ آیا قوانینی برای تعارض سالم در نظر دارید ؟آن ها چیستند ؟
آیا می توانم موضوعی را مطرح کنم که مهم است اما آگاهم که می تواند بحث برانگیز باشد؟ یا از هرگونه بحثی اجتناب می کنم و موضوعات بحث برانگیز را حل نشده رها می کنم ؟
آیا به دنبال درمان به صورت انفرادی یا زوجی هستم؟
از خود بپرسید که آیا شما از آن دسته افرادی هستید که دوست دارند در مورد بررسی افکار ، احساسات ، رفتارها و ... از یک درمانگر کمک بگیرند یا اعتقادی به جلسات درمان ندارید ؟ یا اعتقاد دارید ولی مشکلات را معمولا از دیگران میدانید و به خاطر همین هم فکر می کنید که ان ها باید به جلسات درمان بروند نه شما ؟
استقلال عاطفی برای شما چه معنایی دارد؟
آیا شما فردی هستید که برای خوشحال بودن و هیجانات مثبت حتما به فرد دیگری نیاز دارید تا این هیجانات را درون شما به وجود بیاورد ؟ یا فردی هستید که در کنار هیجانات مثبتی که تمایل دارید در کنار طرف مقابلتان تجربه کنید خودتان هم از درون خودتان و مستقل قادر به تولید هیجانات مثبت برای خودتان هستید و خوشحالیتان فقط وابسته به همسر و رابطه تان نیست ؟
استقلال مالی برای شما چه معنایی دارد؟
آیا من میخواهم پس از ازدواج شاغل باشم و کسب درآمد کنم یا نه ؟آیا من میخواهم در رابطه هردو درآمد ها را با هم به اشتراک بگذاریم و برای تصمیم گیری برای خرج کردن از یکدیگر مشورت بگیریم یا میخواهم درآمد خودم برای کارهای شخصیم باشد و آن را وارد زندگی مشترک نکنم ؟ مهم است که در مورد همچین مواردی واضح و صریح صحبت کرد .
صمیمیت برای شما چه معنایی دارد؟
برای شما داشتن یک پارتنر جنسی طبیعی است یا به نظرتان باید در این مورد تنوع وجود داشته باشد؟ اگر یکی از شما به هر دلیلی میل جنسی اش نسبت به قبل کم شود چه می شود... مراحل بعدی که باید انجام شود از نظر شما چیست؟ آیا صمیمیت چیزی غیر از رابطه جنسی است یا فقط به همین معناست؟ اگر چنین نیست، تعریف صمیمیت برای شما چیست؟
تعهد برای شما چه معنایی دارد؟
وقتی همه چیز سخت می شود، به دنبال درمان می روم تا برای حل مسائل تلاش کنم یا رابطه را تمام میکنم؟آیا برای بهتر شدن رابطه مان دنبال راهکارهای مختلف و تلاش کردن میروم یا نسبت به این موضوع تعهد و مسئولیت پذیری ای نخواهم داشت ؟
البته باید آگاه باشیم که این سوالات به عنوان نقطه شروع عمل می کنند و فقط پرسیدن چنین سوالاتی قبل یا در حین رابطه تضمین کننده یک رابطه عالی نیست. در عوض، هدف این است که شما خودتان را بهتر بشناسید و همچنین به طرف مقابلتان هم کمک می کند تا شما و نیازهایتان را بهتر درک کند.اگر انتظاراتمان از خودمان را روشن کنیم، شریک زندگی مان هم بهتر می تواند ما را درک کند و ارتباط سالم تری با ما داشته باشد.همچنین، کاملاً واضح باشید که شریک زندگی شما قرار نیست بر اساس انتظارات شما تغییر کند بلکه فقط قرار است انتظارات شما را شفاف بداند تا با شناختی که از خودش دارد تصمیم بگیرد که کدام انتظارهایتان را میتواند برآورده کند و کدام ها متناسب با خواسته او از رابطه نیبست و همین مورد درمورد شما نسبت به او هم صدق می کند و کاملا دوطرفه است.
اگر قرار است کسی تغییر کنند، انگیزه باید از درون باشد و ما نمیتوانیم دیگران را تغییر دهیم و مطابق با انتظارات خودمان شخصیت جدیدی از آن ها بسازیم.