آیا تا به حال با شخصی مواجه شدهاید که با مشکل و معضل نوشیدن الکل دست و پنجه نرم کند؟ آیا با علائم و نشانههای این اختلال خانمان برانداز آشنایی دارید؟ آیا میدانید چگونه میشود به طریقی موثر به یک انسان گرفتار به اختلال مصرف الکل کمک کرد؟ قصد ما از ارائه این مقاله پاسخ دادن به این دسته از سوالات است، به امید اینکه بتوانیم سهم کوچکی در ایجاد دنیایی عاری از این اختلال داشته باشیم.
آنچه پیش روی شماست، به بررسی اختلالات ناشی از مصرف الکل و همچنین ارائهی علائم و درمان این نوع اختلالات میپردازد. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
نوشیدن الکل در بسیاری از جوامع و فرهنگها رایج بوده و اثرات آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است. فهمیدن اینکه شخص دچار اختلال نوشیدن الکل شده یا نه همیشه کار آسانی نیست، اما هنگامی که فردی برای کنار آمدن با مشکلات و یا جلوگیری از هیجانات منفی الکل مصرف میکند، میتوان گفت که وارد قلمرو بالقوه خطرناکی شده است. نسبت میزان مصرف مداوم الکل در مردان و زنان به ترتیب 3/1 به 1 است، همچنین بالاترین میزان مصرف الکل در طول عمر مربوط به اواسط یا اواخر نوجوانی تا اواسط دهه سوم عمر است.
ابتلا به اختلال مصرف الکل ممکن است خیلی موذیانه اتفاق بیفتد، طوری که شخص متوجه نشود که گرفتار این اختلال شده است، بنابراین لازم است که از علائم هشدار دهنده سوء مصرف الکل و وابستگی به آن آگاه باشیم و در صورت تشخیص، اقدام به درمان آن کنیم. درک مشکل اختلال مصرف الکل اولین قدم برای غلبه، کاهش مصرف و ترک کامل آن است. مصرف الکل میتواند بر تمام جنبههای زندگی شخص تاثیر بگذارد، مصرف طولانی مدت باعث ایجاد عوارض جدی در بدن فرد میشود و تقریبا تمام اعضای حیاتی بدن از جمله مغز را تحت تاثیر قرار میدهد؛ که به دنبال آن شاهد تغییرات رفتاری ناخوشایند در شخص خواهیم بود. انواع سرطان های دستگاه گوارش، بیماریهای مزمن کبدی، مشکلات قلبی و فشار خون، بخشی از مشکلاتی است که در اثر مصرف الکل ایجاد میشوند. از طرفی دیگر پیامدهای اجتماعی نوشیدن این ماده مضر میتواند به اندازه آثار مخرب جسمانی آن خطرناک باشد. برهم زدن ثبات عاطفی، ایجاد مشکلات اقتصادی، از دست دادن شغل و کاهش توانایی فرد در ایجاد و حفظ روابط رضایت بخش و پایدار مخصوصا با افراد نزدیک و خانواده، از آسیبهای مهم اختلال مصرف الکل میباشد. آمار طلاق در افراد مبتلا بسیار بالاتر از دیگر افراد جامعه است، اغلب آنها مرتکب خشونت خانگی میشوند و با بیکاری و فقر دست و پنجه نرم میکنند. این گروه از افراد حتی اگر ازدواج کنند و یا در شغل خود باقی بمانند نمیتوانند از تاثیراتی که مصرف الکل بر روابط شخصی آنها دارد فرار کنند، چراکه فشار مشکلات ناشی از این اختلال همواره متوجه اطرافیان و نزدیکان آنها میباشد. کودکان نیز از دیگر قربانیانی هستند که در صورت داشتن والدین یا سرپرست مبتلا به این اختلال دچار آسیب روانی عمیقی میشوند، موضوعی که میتواند زمینه ساز ابتلاء آنان به دیگر اختلالات روانشناختی باشد. از اختلالاتی که میتوانند با اختلال مصرف الکل همزمانی داشته باشند میتوان به اختلال شخصیت ضداجتماعی، سایر اختلالات مرتبط با مواد، اختلالات خلقی (مانند اختلال افسردگی اساسی) و اختلالات اضطرابی (مانند هراس و حملات وحشتزدگی) نام برد.
چه عواملی باعث ایجاد اختلال مصرف الکل میشود؟
از جمله عوامل خطرساز و یا زمینه ساز این اختلال میتوان موارد زیر را نام برد:
- ژنتیک
- تربیت و سلامت عاطفی
- محیط اجتماعی
در مجموع جهت بررسی مشکلات ناشی از اختلال مصرف الکل، برآیند عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته میشود. افرادی که سابقه خانوادگی این اختلال را داشته و یا با اشخاصی که گرفتار این معضل هستند ارتباط زیادی دارند، در معرض خطر بیشتری هستند. همچنین افرادی که از یک مشکل روانشناختی رنج میبرند، اغلب برای خوددرمانی به نوشیدن الکل روی میآورند که این موضوع زمینه را برای ابتلای آنها به اختلال مصرف الکل فراهم میکند. متخصصان حوزه روانشناسی بین سوءمصرف الکل و وابستگی به الکل اندکی تمایز قائل هستند، چراکه معتقدند فردی که دچار سوء مصرف الکل است تا حدی توانایی محدود کردن مصرف مشروبات الکلی را دارد، هرچند که در همین سطح نیز برای خودشان و اطرافیانشان خطرساز خواهند بود.
علائم و نشانههای اختلال مصرف الکل:
همانطور که در مقاله اختلالات مصرف مواد ذکر شد، چنانچه فرد به مدت 12 ماه، حداقل دو مورد از موارد زیر را نشان دهد میتوان وی را گرفتار اختلال مصرف الکل دانست:
- غفلت از مسئولیتهای خود در خانه، محل کار یا محل تحصیل و نداشتن تعهد.
- استفاده از الکل در شرایطی که تهدید سلامتی و خطر جسمانی وجود دارد، مانند رانندگی در حالت مستی و یا مصرف الکل به همراه داروهای تجویز شده توسط پزشک.
- داشتن مشکلات قانونی مکرر به دلیل رفتارهای نابهنجار در حالت مستی.
- ادامه دادن به مصرف الکل با وجود آگاهی از مشکلات بیشمار در روابط، خصوصا روابط خانوادگی.
- پناه بردن به الکل جهت دوری از استرس و اضطراب.
- نوشیدن الکل بسیار بیشتر از آنچه که فرد قصدش را داشته است.
- تمایل و تلاش زیاد و بدون نتیجه جهت ترک الکل.
- ترک فعالیتهای اجتماعی مانند معاشرت با دوستان.
- درگیری فکری زیاد و صرف وقت بیش از اندازه برای نوشیدن الکل.
- دروغ گفتن به دیگران و پنهان کاری بابت نوشیدن مشروبات الکلی.
وابستگی به الکل:
از اولین نشانههای وابستگی به الکل « تحمل » است. شخص برای اینکه احساس آرامش بیشتری داشته باشد، با گذشت زمان نیازمند نوشیدن مقدار بیشتری الکل است تا بتواند تاثیرات مشابه گذشته را در خود احساس کند. از این گزینه میتوان بعنوان علامت هشدار دهنده وابستگی به الکل نام برد. دومین علامت هشدار دهنده مهم دیگر این است که شخص برای تسکین یا جلوگیری از علائم و نشانههای ترک، اقدام به نوشیدن الکل میکند. هنگام نوشیدن زیاد، بدن شخص به این میزان الکل عادت میکند و اگر از این میزان مصرف کاسته شود شخص علائم ترک را تجربه خواهد کرد که شامل: اضطراب، لرزش، تعریق، تهوع، بیخوابی، افسردگی، تحریک پذیری، خستگی، از دست دادن اشتها و سردرد است و در موارد شدیدتر منجر به گیجی، توهم، تشنج و در نهایت مرگ میشود. بنابراین درمان و ترک نوشیدن الکل باید تحت نظر متخصص مربوطه صورت گیرد.
مسمومیت با الکل:
مصرف بیش از حد الکل در مدت زمان کوتاه میتواند باعث کند شدن ضربان قلب و تنفس شود، درجه حرارت بدن در این حالت کاهش یافته و فرد دچار سرگیجه، استفراغ، تشنج، بیهوشی و در نهایت مرگ میشود. مسمومیت با الکل باعث اختلال در رفلکس حلقی فرد شده و میتواند هنگام استفراغ خفگی وی را به دنبال داشته باشد، اگر با شخصی مواجه شدید که علائم مسمومیت با الکل را داشت وی را تنها نگذارید، از خوابیدن وی جلوگیری نموده و او را به پهلو بخوابانید تا در صورت استفراغ دچار خفگی نشود و حتما با یک مرکز پزشکی تماس بگیرید.
اگر بخواهیم مسمومیت با الکل را به لحاظ قانونی تعریف کنیم: عبارت است از وجود 80 الی 100 میلی گرم اتانول در دسی لیتر خون. در مسمومیت با انواع غلظتها میتوان نشانههای زیر را مشاهده کرد:
- غلظت 30-20 میلی گرم اتانول در دسی لیتر خون، تغییرات رفتاری، کند شدن حرکات، کاهش توانای تفکر.
- غلظت 200-100 میلی گرم اتانول در دسی لیتر خون، اختلال در قضاوت، اختلال هماهنگی عضلات، عدم ثبات خلقی و اختلال شناختی شدید. (در غلظت 150 میلی گرم اتانول افراد دارای تحمل کمتر، دچار تهوع و استفراغ شدید خواهند شد).
- غلظت 300-200 میلی گرم اتانول در دسی لیتر خون، تخریب حافظه و اختلال در تکلم.
- غلظت 400 میلی گرم در دسی لیتر خون باعث بیهوشی، نارسایی تنفسی، اغما و مرگ.
محرومیت الکل:
محرومیت از الکل مسئلهای جدی است، حتی اگر شخص دچار روان آشفتگی (دلیریوم) هم نشود، میتواند با تشنج و فعالیت بیش از اندازه دستگاه عصبی خودمختار، علائم گوارشی، تعریق، برافروختگی صورت، گشاد شدن مردمک و افزایش اندک فشار خون همراه باشد. شرایطی چون: خستگی، سوء تغذیه، بیماری جسمی و افسردگی میتواند زمینه ساز تشدید این علائم گردد. رعشه نشانه اصلی محرومیت از الکل است، هرچند در این مورد ما ممکن است طیف گستردهای از علائم را مشاهده کنیم؛ نظیر علائم روان پویشی و ادراکی مانند توهم و هذیان، حملات تشنجی و روان آشفتگی ناشی از الکل. معمولا بعد از قطع مصرف الکل به مدت 8-6 ساعت لرزش یا رعشه آغاز میشود، علائم ادراکی بعد از 12-8 ساعت و حملات تشنجی بعد از 24-12 ساعت بعد از مواجه شدن با محرومیت از الکل اتفاق خواهند افتاد. داروهایی که برای برطرف شدن و مقابله با نشانههای محرومیت از الکل استفاده میشوند، باعث کنترل روان آشفتگی، اضطراب، افزایش فشار خون و تعریق و لرزش ناشی از محرومیت از استفاده میشوند. یکی از بزرگترین موانع کمک به درمان اختلال مصرف الکل، انکار شخص است. معمولا میل نوشیدن الکل در این افراد آنقدر بالاست که ذهن آنها دلایل بسیار منطقی برای نوشیدن یافته و بدین طریق درصدد توجیه این عمل برمیآید. انکار باعث میشود صداقت شخص در نظر اطرافیان زیر سوال برده شود و بر مشکلات رابطهای دامن بزند. از نشانههای انکار میتوان به: دست کم گرفتن مقدار الکل مصرفی، نادیده گرفتن عواقب منفی، شکایت از دوستان و خانواده بابت اغراق در مورد مسئله و مقصر دانستن دیگران در امر نوشیدن الکل اشاره کرد.
5 باور اشتباه در رابطه با مصرف الکل که اشخاص الکلی گرفتار آن هستند:
- هر زمان اراده کنم میتوانم از نوشیدن دست بکشم ( این موضوع در واقع بهانهای برای نوشیدن است و تنها باعث میشود شخص احساس کنترل داشته باشد، اما هرگز برای ترک آن اقدامی نکند.)
- مشروب خوردن، مشکل من به تنهایی است و من کسی هستم که از این موضوع آسیب میبینم، بنابراین کسی نمیتواند به من بگوید که این کار را ترک کنم ( در واقع روشی برای فریب خود، چرا که این اختلال تمام اطرافیان بویژه نزدیکان را درگیر میکند.)
- من هر روز نمینوشم یا فقط از یک نوع مشروبات الکلی استفاده میکنم، بنابراین من الکلی نیستم ( در هر صورت اگر نوشیدن الکل مشکلی در خانه و یا محل کار ایجاد کند، فرقی نمیکند اینکار هر روز انجام شود و یا منحصرا آخر هفتهها.)
- من الکلی نیستم چون شغل دارم و مشکل مالی ندارم ( واقعیت این است که برای الکلی بودن لازم نیست فرد بی خانمان باشد، شاید در برخی موارد موفقیتهایی هم بدست آورد، اما اینها به این معنی نیست که خطری وی یا اطرافیانش را تهدید نمیکند.)
- نوشیدن مشروبات الکلی مانند مواد مخدر اعتیاد آور نیست ( واقعیت این است که الکل یک دارو است و اعتیاد به الکل به اندازه اعتیاد به مواد مخدر آسیب زننده است. افرادی که الکلی هستند هنگام ترک آن دچار آسیبهای جسمانی شدیدی میشوند، دقیقا مانند مصرف کنندگان مواد مخدر هنگام ترک.)
درمان:
اولین قدم در درمان، تمایل خود شخص برای ترک مصرف الکل است، که این امر مستلزم تصمیم گیری و جرات ورزی است. قدم دوم، مراجعه به متخصص و در نهایت کمک گرفتن از مشاور یا پشتیبان و حامی است. داشتن حمایت در این راه امری ضروری است: اگر شخص افرادی را همراه خود داشته باشد که بتواند از راهنمایی آنها استفاده کند و دلگرم باشد و در این مسیر به آنها تکیه کند، روند بهبودی را سریعتر طی خواهد کرد. بدون داشتن حامی و پشتیبان، هنگام فشار، استرس و دیگر مشکلات، برگشتن و استفاده کردن از الگوهای قدیمی خیلی راحت تر اتفاق میافتد. یادگیری روشهای مقابله با چالشهای زندگی و همچنین شناخت مشکلاتی چون افسردگی، ناتوانی در کنترل استرس، آسیبهای برطرف نشده از دوران کودکی و .... که میتوانند زمینه ساز ابتلا به اختلال مصرف الکل باشند نیز در بهبودی از این اختلال موثر هستند.
در واقع زمانی که فرد برای فراموشی این معضلات، از الکل استفاده نکند، در صدد درمان و رفع این مشکلات برخواهد آمد. در هر صورت هرگز نمیتوان فرد الکلی را وادار به ترک نمود، انتخاب این موضوع کاملا به خود آنها بستگی دارد. تهدید، تنبیه و تشویق هایی که حالت رشوه دارند در رابطه با موضوع ترک، نتیجه عکس خواهند داشت. از اظهار نظرهایی که فقط احساس گناه را در افراد الکلی افزایش میدهد باید خودداری نمود، چراکه آنها را به سمت افزایش مصرف و یا استفاده از دیگر مواد مخدر سوق خواهد داد. در رابطه با بازپروی افراد الکلی بد نیست بدانیم که این فرآیند شامل 3 بخش میباشد: 1) تلاش برای ایجاد انگیزه ترک الکل و حفظ و تداوم این انگیزه در فرد. 2) کمک به بیمار برای سازگار شدن با شیوه جدید زندگی بدون الکل. 3) تلاش جهت جلوگیری از عود اختلال. سم زدایی و دارودرمانی نیز چنانچه تحت نظر پزشک و متخصص صورت بگیرد قطعا نتایج مطلوبی خواهد داشت.
اگر نوجوان گرفتار اختلال مصرف الکل داریم چگونه با وی رفتار کنیم؟
کشف و فهمیدن اینکه نوجوان ما گرفتار این اختلال شده بسیار دردناک است و طبیعی است که باعث ایجاد نگرانی، عصبانیت و ترس در ما شود. اما بسیار مهم است که بتوانیم در این مرحله آرامش خود را حفظ کنیم و نگرانیهای خود را توضیح دهیم و سعی کنیم او را متوجه کنیم که این نگرانی به دلیل علاقه واقعی و قلبی ما نسبت به وی است. خیلی مهم است که نوجوان احساس کند شما کنار او هستید و از او حمایت میکنید.
سعی کنید وی را از عواقب این کار آگاه کنید، اما به هیچ وجه قوانینی وضع نکنید که قادر به اجرای آنها نباشید. فعالیتها و رفت و آمد او را کنترل کنید، باید بدانید با چه کسانی رفت و آمد می کند و به اصطلاح پاتوقش کجاست. سعی کنید سایر علایق و فعالیت های اجتماعی که مورد توجه وی است را کشف و او را تشویق به شرکت در آنها کنید. اینکه وی در معرض سرگرمیها و فعالیتهای سالم قرار بگیرد بسیار حائز اهمیت است. در مورد مسائل اساسی با او صحبت کنبد، شاید مشکل نوشیدن الکل از دیگر مشکلات او، از جمله افسردگی، اضطراب و یا مشکلات تحصیلی و اجتماعی نشات گرفته باشد. نکته آخر و بسیار مهم این است که در تمام مراحل درمان از حضور یک مشاور متخصص در این زمینه بهرهمند شوید.
منابع:
- خلاصه روانشناسی کاپلان - سادوک (ترجمه دکتر فرزین رضاعی – جلد 2 )
- www.helpguid.org
پرفروشترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید