پیشرفت در زندگی و کار
بزرگترین تغییر زندگیتان را با این همایش تجربه کنید!! همهی ما بیشترین آسیب زندگیمان را از هیجاناتمان خوردهایم; بارها عصبانی شدیم و رابطهی مهم زندگیمان را ضعیف کردیم و یا از دست دادیم!! غم و افسردگی باعث شد که خیلی از ما بی خیال موفقیت های مهم تحصیلی و شغلی و ارتباطی زندگیمان شویم!! برای اینکه مضطرب نشویم، بیخیال آزمونهای مهم، آموزشها و کلاسهای تاثیر گذار شدیم و یا بهخاطر اضطراب، با اینکه تشنهی ارتباط با دیگران بودیم، با آدمهای جدید ملاقات نکردیم و جلسات سخت اما مهم کاری را از دست دادیم. چون تحمل آشفتگی نداشتیم، بی خیال کار های درست زندگیمان از جمله ورزشی، کاهش وزن، مهارت آموزشی، زبان خواندن، مهاجرت و... شدیم. مهمترین کارهای زندگیمان را به خاطر ترس کنار گذاشتیم; از حقمان گذشتیم، از رابطهای که دوست داشتیم ترسیدیم و رها کردیم، سوار هواپیما نشدیم، از رابطهی جدی، ازدواج و فرزندآوری که مورد علاقهمان بود کنار کشیدیم. چرا؟ چون از ترس میترسیدیم.
بسیاری از سخنرانان انگیزشی در پاسخ به سوال بالا، مارا مقصر میشمارند و میگویند چون بی عرضه هستیم!! اما آنها هیچ وقت راجع به اینکه هوش هیجانی مابین ما، امروز یکی از بزرگترین تهدیدهای زندگی ماست حرف نمیزنند!! تا زمانی که تنظیم هیجاناتمان را تمرین نکنیم، هیچ کدام از توصیههای سخنرانان و مربی ها به نتیجه نخواهد رسید.
اگر فردی افسرده باشد یا درگیر سایر اختلالات روانی باشد، چگونه میتواند کارهایش را درست انجام دهد؟ اکثر رفتار های بدِ ما به خاطر رفتار بدِ ما با هیجاناتمان است . ما آنها را دوست خود نمیدانیم و دائماً مشغول مبارزه با آنها هستیم. قرار است در کارگاه تنظیم هیجانات، دو روز برای رفاقت و دوستی با آنها تمرین کنیم تا ضمن پیشگیری از اختلالات روانی، بتوانیم با کار آمدی هیجانی بالا، کارهای سخت زندگیمان را به بهترین نحو انجام دهیم.
مهمترین مانع هرکدام ما برای تمرین ورزشی و زبان خارجه، خستگی، ترس، اضطراب و سایر هیجانات دیگر هست. تا زمانیکه راهِ درست مواجه شدن با آنها را یاد نگیریم قرار نیست هیچ اتفاق جدیدی بیفتد؟
دلیل اصلی فکر کردن زیاد هرکدام ما این است که ما میخواهیم با فکر کردن از تجربهی هیجانات منفی خود جلوگیری کنیم. فکر میکنیم که اگر فکر کنیم، میتوانیم احساس نکنیم اما نمیخواهیم متوجه شویم که این راهی که میرویم به ترکستان است. اگر به جای تلاش برای حذف هیجانات منفی، با آنها دوست شویم، افکار بهبود، و وسواس زندگیمان هم کمتر میشود.
رفتار اکثر ما با هیجانات مثل رفتارمان با دشمنمان است; تا او را میبینیم، میخواهیم یا به او بپریم یا میخواهیم نادیده بگیریمش و زود از دستش راحت شویم. این در صورتی است که ماموریت اصلی هیجانات بهبود زندگی ماست حتی هیجاناتی که دوستشان نداریم : غم، خشم، ترس، اضطراب و... اگر با آنها دوست نشویم، بزرگترین راهنماهای زندگیمان را از دست میدهیم.
قرار است با کمک روانشناسی ACT مواجه با هیجانات مخصوصا هیجانات منفی و ناخوشایند از جمله غم، خشم، ترس، اضطراب و شرم را تمرین کنیم. میخواهیم معنی پذیرش ذهنآگاهانه و آگاهی هیجانی را با انواع مدیتیشن، مراقبه، تمرین و درسهای مهم از پژوهشگران بزرگ تمرین کنیم. میخواهیم با آنها آشتی کنیم، دوست شویم و بخواهیم که دوباره از ما مراقبت کنند و مارا راهنمایی کنند.
تمرینها و درسهای همایش آنقدر بر شما تاثیر شگرفی میگذارد که دائما جای خالی عزیزان و آدمهای مهم زندگیتان را احساس میکنید و چون این همایش فقط یک بار برگزار میشود، آنها این فرصت بسیار مهم را از دست میدهند. شما میتوانید افراد بالای 18 سال خانواده و همینطور نیروهای مهم سازمانتان را در این همایش با خود همراه کنید.
-میتوانید یاد بگیرید به جای اینکه تحت تاثیر یا کنترل هیجان هایتان قرار بگیرید، شما آنها را هدایت کنید. -میتوانید تخصص خوبی در تشخیص هیجانهای خود و یا افرادی که با آنها در تعامل و مذاکره قرار دارید، بدست آورید و از طریق این دانش، به اهدافتان نزدیکتر شوید. -یاد میگیرید که چگونه در لحظات خشمگین شدن خودتان را بهتر اداره کنید. -یاد میگیرید که بعد از اتفاقات بد و غمگین کننده چگونه سریعتر از جای خود بلند شوید. -یاد میگیرید که در شرایط و موقعیت های پر اضطراب، گونه رفتار کنید که دچار وحشت نشوید. -میتوانید روش مواجه با ترس را با کمک روانشناسی ACT تمرین کنید.