پیشرفت در زندگی و کار
کتاب زیستن با ریتم زندگی و نه با آهنگ خشم نوشته دکتر جورج اچ. ایفرت، متیو مک کی، جان فورسایت میباشد و هدف آن ارائه راهکارهای جدید مبتنی بر پذیرش و تعهد، روشهایی علمی و عملکردهای اثربخش به صورت تمرین های ساده برای کنترل خشم و عصبانیت و رسیدن به زندگی بدون درد و رنج است. شما با کمک کتاب زیستن با ریتم زندگی و نه با آهنگ خشم یاد میگیرید که چگونه درد و رنجی را که باعث خشم در شما و دیگران می شود از راه تمرکز بر روی انرژی کاهش دهید و با شفقت رفتار نمایید. همچنین میآموزید که خشم احساس طبیعی هر انسان سالمی است ولی پرخاشگری و رفتارهای ناشی از خشم عمل انتخاب شده افرادیست که نیاموختهاند چگونه با افکار و احساسات خود برخورد نمایند.
دکتر جورج اچ. ایفرت، متیو مک کی، جان فورسایت
علی صاحبی ، مهدی اسکندری
ذهن و روح
روانشناسی
تایید افکار و احساسات خشم آلود، همان گونه که هستند، دست برداشتن از مبارزه با خشم را آسانتر میکند. یادگیری تبدیل شدن به ناظری بیغرض، مهارتی است که رهایی از درد و رنج را برایتان به ارمغان میآورد.
ارزشهایی که انتخاب کردهاید نقشه راهی است برای نجات زندگی خود از دست خشم. ارزشها کمکتان میکنند همچنان روی مسائل متمرکز بمانید؛ وقتی احساس کردید که حس خشم در بدنتان به اوج رسیده میتوانید دست از کار بکشید؛ آن احساس را مشاهده کنید و سپس به ارزشهایتان گوش بسپارید. آنها کمک میکنند با انتخاب اقدامات مناسب به اهداف مورد نظرتان نزدیکتر شوید نه دورتر.
این مهمترین نکتهای است که باید به یاد بسپارید: "شما میتوانید اقداماتتان را انتخاب کنید" اگر این نکته را فراموش کنید به احتمال زیاد برای بهبود بخشیدن به انتخابهایتان هیچ تمرینی را اجرا نمیکنید. میتوانید این شعار را دائما تکرار کنید تا ملکه ذهنتان شود: نمیتوانم احساسم را انتخاب کنم ولی میتوانم اقداماتم را انتخاب کنم و این کار را میکنم.
اگر افکار، احساسات، اقدامات و خودِ مشاهدهگر از هم جدا هستند چگونه است که هنگام انفجار خشم همگی تصویری از هم به نظر میرسد؟ این موضوع به این دلیل است که احساسات ممکن است به سرعت مجموعهای از رفتار و عادتهای رفتاری را تحریک کند. برای چند لحظه احساس میکنیم به تسخیرشان در آمدهایم. انگار خودِ مشاهدهگر به تعطیلات رفته و زندگی را در دست آدمهای خُلوضعی که با عصبانیت این سو و آن سو میروند و همه چیز را به هم میریزند، رها کرده است.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است:
"این کتاب موهبتی از زندگی و امید را به کسانی میبخشد که خشم خود را مانند یک چالش، مسئلهای برای رویارویی میبینند یا آن را سرکوب و یا کنترل میکنند یا بدتر از همه خشم خود رانادیده میگیرند. در واقع این کتاب مناسب درمانگرانی است که میخواهند به مراجع خود بیاموزند به جای مبارزه با خشم و دیگر احساسات آسیب زننده یاد بگیرد آنها را بخشی از خویشتن خود بداند و زندگی را بدون هیچ گونه قضاوت و ارزیابی در مورد خود یا محکوم ساختن نفس خویش ادامه دهد. آموزههای کتاب زیستن با ریتم زندگی و نه با آهنگ خشم به ما میگوید خشم احساس طبیعی هر انسان سالمی است ولی پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز رفتار و عمل انتخاب شده کسی است که نیاموخته چگونه با افکار و احساسات خود برخورد کند. این کتاب اولین کتاب درباره خشم نیست که تلاش میکند به افرادی مانند شما کمک کند تا احساس شفقت بیشتری نسبت به خود و دیگران داشته باشید ولی این کتابی است که به شما میآموزد چگونه مشفقانه به خشم خود نگاه کنید تا بتوانید از یک زندگی هدفمند و پرمعنا برخوردار شوید. این کتاب توجه و علاقه شما را از سوی خشم به سوی زندگی دلخواهتان جلب میکند. "
کتابهای مرتبط
شخصیتهای معروف
مقالههای مرتبط
محصولات پیشنهادی