پیشرفت در زندگی و کار
آنجلا لی داكورث (متولد 1970) روانشناس و نویسندهای آمریكایی است. او استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا است، جایی که او در آنجا به مطالعه پشتکار و خویشتنداری (کنترل خود) میپردازد. داکورث همچنین بنیانگذار و مدیر عامل شرکتی است که به مطالعه شخصیتها میپردازد، سازمان غیرانتفاعی که مأموریتاش پیشرفت علم و توسعه شخصیت است. داكورث در سال 1970 از مهاجرينی چيني متولد شد. او در چری هیل، نیوجرسی بزرگ شد و از دبیرستان چری هیل شرق فارغ التحصیل گردید
روانشناس و نویسنده&zwnjای آمریكایی و استاد روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا است
او در رشته نوروبیولوژی در کالج هاروارد موفق به اخذ لیسانس شد و سپس در سال 1996 با مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آکسفورد و در رشته علوم اعصاب از دانشگاه پنسلوانیا با مدرک دکترای تخصصی فارغ التحصیل شد.
بنیانگذار و مدیر عامل شرکتی است که به مطالعه شخصیتها میپردازد، سازمان غیرانتفاعی که مأموریتاش پیشرفت علم و توسعه شخصیت است.
داکورث به خاطر تحقیقاتش در زمینه پشتکار شناخته میشود. پشتکار نیرویی است که او از آن به عنوان اشتیاق برای رسیدن به اهداف بلند مدت تعریف میکند
از داکورث به عنوان نویسندهای که در دایره سیاست آموزشی "پشتکار" را به عنوان شعار روز در آورده نام برد
او قبل از کار تحقیقاتیاش یک مدرسه تابستانی برای کودکان بیبضاعت تاسیس کرد. او همچنین مشاور مدیریت مک کنزی و معلم ریاضی و علوم در مدارس دولتی نیویورک، سان فرانسیسکو و فیلادلفیا بود
اولین کتاب داکورث به نام " پشتکار: قدرت اشتیاق و پشتکار" در سال 2016 منتشر شد و ظرف 21 هفته در لیست پرفروش ترین کتابهای نیویورک تایمز جای گرفت
در بررسی که نیویورک تایمز از کتاب "پشتکار" انجام داد، از داکورث به عنوان نویسندهای که در دایره سیاست آموزشی "پشتکار" را به عنوان شعار روز در آورده نام برد
داكورث در سال 1970 از مهاجرينی چيني متولد شد. او در چری هیل، نیوجرسی بزرگ شد و از دبیرستان چری هیل شرق فارغ التحصیل گردید. داکورث در رشته نوروبیولوژی در کالج هاروارد در سال 1992 موفق به اخذ لیسانس شد و سپس در سال 1996 با مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه آکسفورد فارغ التحصیل گردید. در رشته علوم اعصاب با بورس تحصیلی مارشال از دانشگاه پنسلوانیا در سال 2006 با مدرک دکترای تخصصی روانشناسی فارغ التحصیل شد
داکورث به خاطر تحقیقاتش در زمینه پشتکار شناخته می شود. پشتکار نیرویی است که او از آن به عنوان اشتیاق برای رسیدن به اهداف بلند مدت تعریف می کند. داکورث پشتکار را در میان افراد موفقی که مورد مطالعه قرار داده عامل مهمی دانسته است. کارهای وی حاکی از آن است که پشتکار با ضریب هوشی ارتباطی ندارد بلکه با وظیفه شناسی ارتباط نزدیکی دارد. پشتکار در طول عمر افراد مورد مطالعه قرار میگیرد. اما داکورث در درجه اول در مورد چگونگی ایجاد پشتکار در نوجوانان و نحوه ی کمک به آنها در این امر متمرکز شد. این امر زیر چتر آموزش شخصیت فراتر از عوامل شناختی قرار داده شده است. اگر چه داکورث خودش آزمون شخصیت شناسی را در کلاسها بنیان نهاد، با این حال هنوز هیچ روش قابل اطمینانی برای اندازه گیری پشتکار در شرایط پر مخاطرهای مانند پذیرش دانشگاه یا برنامههای شغلی وجود ندارد. برخی ادعا میكنند كه تمركز بر روی پشتکار منجر به نادیده انگاشتن سایر عوامل مهم مانند پیش شرطهای مثبت اقتصادی-اجتماعی لازم برای ایجاد آن خواهد بود. داكورث به اهمیت عوامل محیطی اذعان كرده است و میگوید این مهم نیست كه یكی از دیگری اهمیت بیشتری دارد، بلكه اهمیت هر دو مهم است، هر دو مهم هستند و بیش از آن، در هم تنیده شدهاند. "
تحقیقات داکورث نشان میدهد که وقتی نوبت به موفقیت در حد وسیع میرسد، پشتکار به اندازه هوش نیز ضروری است. این یافته قابل توجهی است زیرا برای مدت طولانی، هوش رمز موفقیت بود. داكورث میگوید: "هوش" احتمالاً بهترین ویژگی اندازه گیری شده در تمام علم روانشناسی انسان است. "ما میتوانیم که هوش را در عرض چند دقیقه اندازه گیری کنیم." اما هوش دستاورد چندانی را نشان نمیدهد. افراد باهوشی هستند که افراد سطح بالایی نیستند و افرادی هستند که بدون داشتن بالاترین نمره آزمون هوش به موفقیتهای زیادی میرسند. در یک مطالعه، داکورث دریافت که دانش آموزان باهوشتر در مقایسه با همسالان خود که در آزمون هوش نمره کمتری گرفتند، قدرت ثابت قدمی و پشتکار کمتری دارند.
این یافته نشان میدهد که در میان شرکت کنندگان در مطالعه - همه دانش آموزان یک مدرسه - افرادی که به اندازه همسالان خود باهوش نبودند "با تلاش بیشتر و با عزم بیشتر عقب ماندگیهای خود را جبران میکردند." و تلاش آنها نتیجه میداد: پرتلاشترین دانش آموزان - نه باهوشترین آنها - بالاترین معدل را داشتند.
کارهای آنجلا داکورث بخشی از حوزه رو به رشد تحقیقات روانشناسی است که بر آنچه "مهارتهای غیرشناختی" نامیده میشود متمرکز است. هدف شناسایی و اندازه گیری مهارتها و ویژگیهای مختلف غیر از هوش است که به رشد و موفقیت انسان کمک میکند. داكورث آزمایشی را انجام داده است كه "مقیاس پشتکار " (Grit Scale) نامیده میشود. شما باید از بین 8 تا 12 جمله به خود امتیاز میدهید. دو مثال: "من برای غلبه بر یک چالش مهم بر شکستها غلبه کردهام" و "شکستها من را دلسرد نمیکنند". بنابراین میتوانید آزمون را انجام دهید و با این حال آنچه آنجلا لی داکورث دریافته است این است که نمره پشتکار یک فرد در شرایط چالش برانگیز موفقیت او را پیش بینی میکند.
خود-شکوفایی ، دورهی غیرحضوری ۸۰ساعتهی متفاوتی است که همهی ما به آن احتیاج داریم؛ بله با اطمینان میگوییم همهی ما!! در این دوره با کمک علی میرصادقی و روانشناسان خصوصی خودتان به جای تدریس مباحث سطحی و ابتدایی رشد فردی که همه جا یافت میشود، با کمک یکی از جدیدترین و کاربردیترین سبکهای روان شناسی دنیا (POSITIVE PSYCHOLOGY) به شما کمک میکنیم تا با پیداکردن مشکلات احساسی و فکری خود بتوانید موفقیتهای شغلی، کاری و رابطهای فوق العادهای داشته باشید.
آنجلا داکورث هم اکنون توجه خود را معطوف به مساله پشتکار و تکمیل کالج کرده است. در مطالعهای که توسط بنیاد گیتس، داکورث و تعدادی از محققان دیگر انجام شد، در تلاشند تا بفهمند که چه چیزی تداوم تحصیل را در میان فارغ التحصیلان چندین مدرسه شبانه روزی تضمین میکند: مدارس دولتی در هیوستون، مدارس مستر چارتر در فیلادلفیا، مدارس دولتی در کالیفرنیا از جمله این مدارس بودند.
تحقیقات قبلی آنجلا داكورث نشان میدهد كه افرادی كه "مقداری تحصیلات دانشگاه" دارند اما هیچ مدرکی ندارند، نسبت به افرادی كه تحصیلات دانشگاهی دارند، پشتکار کمتری دارند. آیا این بدان معناست که دانش آموزان مدارس چارتر که موفق به گذراندن دوره تحصیل در دانشگاه نمیشوند، فاقد قدرت لازم هستند؟ و اگر اینطور است، آیا میتوانند پشتکار را یاد بگیرند؟ اینها سوالات پیچیدهای هستند و هنوز پاسخی در این باره وجود ندارد. داکورث میگوید پیش از آنکه نتیجه گیری کنیم چیزهایی وجود دارد که باید به آنها فکر کنیم و آن این است که دانش آموزانی که نتوانستند کالج را به پایان برسانند دارای پشتکار لازم نیستند.
عوامل زیادی در موفقیت در کالج نقش دارند، از جمله پول، آنچه دانشجویان در کالج با آن روبرو میشوند را داکورث موانع "اجتماعی-روانی" می نامد. داکورث میگوید دانشجویان کم درآمد و اقلیت معمولاً در دانشگاهها به خصوص کالجهای نخبه که اکثریت دانشجویان با درآمد بالا، سفیدپوست و دارای والدین تحصیل کرده هستند، احساس ضعیف بودن میکنند.
آنجلا لی داکورث فکر میکند که احساس تعلق اجتماعی میتواند کلیدی برای ادامه تحصیل در دانشگاه باشد. یکی از اهداف تحقیقاتی وی در مورد موانع روانشناختی است که از دانشجویان با آمادگی کامل برای اتمام درجات جلوگیری میکند و این یکی از مواردی است که ممکن است به دانشجویان کمک کند تا از این موانع عبور کنند.
بر طبق گفته آنجلا داکورث وقتی دانشکده سخت میشود این پشتکار است که به ادامه آن کمک میکند. براساس تحقیقات داکورث در حقیقت، افرادی که موفق به دریافت مدارک تحصیلی عالیه میشوند به طور متوسط با پشتکارتر از افرادی هستند که مدرک دانشگاهی لیسانس را میگیرند. آنها به اندازه کافی استحکام این را دارند که مدرک دکترای خود را کسب کنند. داکورث میگوید: "فارغ التحصیلی از یک کالج دو ساله در مقابل کالج چهار ساله بیشتر از آنکه افراد تصور کنند تفاوت دارد."
داكورث عقیده دارد كه زماني كه دانشجويانی که در مقاطع كارشناسي مشغول تحصيل هستند درسشان را به اتمام رساندند، ميتوان گفت كه پشتکار قابل توجهي داشتهاند. دلیل آن این است که پشتکار در هنگام تجربیات چالش برانگیز یک ویژگی مفید است و برای دانشجویان مدارس چارتر، کالج یک تجربه چالش برانگیز است. بیشتر دانشجویان نسل اول هستند از این جهت که والدین آنها به دانشگاه نرفتهاند در بسیاری از موارد، هیچ کس در خانواده آنها تجربه تحصیلات عالی را نداشته است. کالج میتواند یک تجربه دشوار و گیج کننده باشد حتی برای افرادی که از خانوادههای تحصیل کرده و دانشگاه رفته هستند این امر صدق میکند اما برای دانشجویان نسل اول، کالج مانند یادگیری یک زبان جدید است..
این مانند رفتن به یک کشور خارجی و تلاش برای هدایت سیستمها و برنامههایی است که قبلاً هرگز با آنها تماس نداشتهاند. وقتی دانشجویان نسل اول در دانشگاه با موانعی روبرو میشوند، هیچ کس در خانوادههایشان نیست که برای کمک به آنها مراجعه کند در صورتیکه خانوادههای تحصیل کرده در کالج از دانشجویان خود پشتیبانی میکنند. دانشجویان نسل اول در معرض آسیب هستند. نه تنها دانشجویان نسل اول از نوع حمایت خانوادگی برخوردار نیستند که میتواند به آنها کمک کند بر موانعی که در دانشگاه با آن روبرو هستند غلبه کنند، بلکه آنها بیشتر از دانشجویان با درآمد بالاتر که در خانوادههای تحصیل کرده زندگی میکنند با موانعی روبرو میشوند. آنها ممکن است از لحاظ مالی مشکل داشته باشند. بسیاری از دانش آموزان مجبورند هنگام رفتن به مدرسه کار کنند. بسیاری از آنها در خانههایی زندگی میکنند که وظایف خانوادگی مانند مراقبت از خواهر و برادر یا مادربزرگ و پدر بزرگ و پرداخت صورتحساب را به عهده دارند. تحقیقات نشان میدهد همه این موارد رفتن به دانشگاه را دشوارتر میکند و احتمال ترک تحصیل را افزایش میدهد. یاد بگیریم که پشتکار داشته باشیم مشخص نیست که چه عواملی باعث پشتکار برخی از افراد نسبت به برخی دیگر میشود، اما آنجلا داکورث معتقد است که پشتکار چیزی است که مردم احتمالاً میتوانند آن را یاد بگیرند داکورث میگوید ثابت شده است كه هر كیفیت انسانی كه مورد مطالعه قرار گرفته باشد حداقل تا حدی تحت تأثیر محیط فرد قرار میگیرد - حتی هوش. علاوه بر این، افراد با گذشت زمان تغییر میکنند. داكورث میگوید: "درباره چیزهای مربوط به شخصیت خود بیاندیشید" ، مانند:" من یك فرد بسیار برون گرا هستم." "خب، چگونه میتوان آن را حفظ کرد؟" به نظر میرسد یک ویژگی شخصیتی مانند برون گرایی میتواند تغییرات زیادی را در طول زندگی فرد ایجاد کند. داکورث میگوید: "اگر به دادههای جمعیت زیاد نگاه کنید، افراد با گذشت زمان کم و بیش میتوانند برون گرا شوند. "هیچ دلیلی وجود ندارد که فکر کنیم پشتکار متفاوت از برون گرایی است."
شخصیتهای معروف
مقالههای مرتبط
محصولات پیشنهادی
سایـــر نویـــسندگـــان
استاد روانشناسی و ... اطلاعات بیشتر
روانشناسی مثبت گرا و ... اطلاعات بیشتر
وی متولد ۱۲ آگوست ۱۹۴۲ ... اطلاعات بیشتر