اصولی ترین روش تربیت نوجوانان و کودکان

روش های تربیت نوجوانان و کودکان

تربیت صحیح و اصولی کودکان و نوجوانان، گام اول برای ساختن آینده فرزندانمان هست. کوچک ترین اشتباه یا کوتاهی در این مسیر، می تواند مسیر حرکت و پیشرفت فرزندان را تحت تاثیر قرار بدهد. سوال این جاست که چگونه نوجوان و کودک خود را تربیت کنیم؟ صحیح ترین روش تربیت نوجوان پسر یا دختر چیست؟ مهارت تربیت فرزند چگونه است؟

در این مقاله همراه ما باشید تا به سوالات شما در زمینه تربیت کودکان و نوجوانان پاسخ دهیم و اصول تربیتی صحیح را به شما متذکر شویم.


روش صحیح تربیت فرزندان 7 تا 16 سال

ما در الگو های کهنِ تربیتی، چه در بخش مذهبی مان، چه در بخش تربیتی روستایی مان، خیلی وقت ها حتی روانشناس های فعلی ما میگویند تربیت قدیمی درست تر بوده. اون تربیت قدیمی چیست و در آن الگو های کهن چه چیزهایی وجود داشته که ما الان آن را تایید می کنیم؟؟

پاسخ این هست که اساسا جایی که احترام وجود دارد، حتی اگر سواد وجود ندارشته باشد، ما می توانیم برای انسان احتمال بدهیم که اتفاقات بهتری می افتد. چیزی که در گذشته تاکید بیشتری داشته، فضای احترام بر انگیزی بود که خانواده و دوست و آشنا و بزرگتر و کوچکتر رعایت می کردند. این ها چیزهایی بود که توسط پدر و مادر ها، نسبت به پدر و مادر هاشون رعایت می شد؛ و قاعدتا توسط بچه ها هم رعایت می شد. ولی امروز منه پدر دوست دارم که آزاد تر از گذشته زندگی بکنم، اما حاضر نیستم بچه ام آزاد تر از گذشته من زندگی بکند. و این ها دلیل دعواها و اختلافات خلقی و رفتاری ای که بین خانواده و بچه پیش میاد هستش.
اول باید توجه کنیم که سنت یک چیزهایی دارد. و مدرنیته هم یک چیزهایی دارد. امروز نه در این فضای قرن جدید امکانش هست که کاملا با اون فضای سنتی زندگی کرد و نه می شود به هوای مدرن شدن تکنولوژی، از آن فضای سنتی حاکم بر خانواده ها ،و نه فقط در ایران و در همه جای دنیا، کامل خارج شد.

پس ما احتیاج داریم یک اتفاق ترکیبی و مشترک تجربه بکنیم.

در ضمن، اگر این رفاقت بین فرزند و والدین نباشد، این بچه ها نسل به نسل پیچیده می شوند و می توانند در خلوت خودشان و پنهان کاری خودشان، در مسائل بدی غرق بشوند که اصلا ما متوجه نمی شویم. ما باید بیاییم به صورت عملی تا جایی که امکانات و شرایط و خانواده من اجازه می دهد، فرزند خودم رو با جامعه آشنا بکنم.

پس این دو خانواده کاملا متفاوت اند. خانواده ای که این مشکل رو تجربه کرده و در مقابل آن خانواده ای که الان با شنیدن صدای ما نگران می شود و می خواهد از مشکلات احتمالی جلوگیری بکند. این دو تا باید نقشه ها و استراتژی های متفاوتی داشته باشند. حالا خانواده ای که الان خدا رو شکر با بچش کم کم وارد مشکل شده یا سن بچش طوری هست که اصلا مشکلی نمی توانست پیش بیاید، باید یواش یواش با مشاور روانشناس ها، با معلم ها و دکتر های فعال در این زمینه، یاد بگیرد در چه سنی باید چه چیزی را آموزش بدهد. چون آموزش زود هنگاه هم مثل آموزش دیر هنگام می تواند خطرناک باشد.

تربیت نوجوان پسر و دختر

روش ها و مهارت های تربیت نوجوان 

من اگر به فرزندم خیلی زود یک سری چیز ها را بگویم، ممکن هست حیای یک سری چیز ها را از بین برود. از طرف دیگر هم، اگر مدام حیا بکنیم و بگوییم «من روم نمیشه با بچم در مورد این قضیه صحبت بکنم، بچه من بالغ شده و ...» اشتباه است.
اگر تو با فرزندت صحبت نکنی، نفر دیگری این کار را می کند که ممکن هست آدم سالمی نباشد و تاثیر صحبت هایش بیشتر از هر نفر دیگری باشد. حتی ممکن هست کسی باشد که قرار است از فرزند شما سوء استفاده بکند و به طور کامل خوبی و بدی این مسئله را برایش باز نکند و فقط خوبی های آن را برای فرزند شما باز بکند. اتفاقی که الان در زمینه فساد اجتماعی در حال رخ دادن هست که در جامعه می توان آن را حس کرد، این هست که آنقدر خانواده و معلم دست دست می کنند و دیر اقدام می کنند، که یک آدم واقعا بد، یا یک نفر با تربیت غلط، فرصت این را پیدا می کند که تربیت مورد نظر خودش را روی فرزند من پیاده می کند. این شخص به اشتباه می گوید که «این وضعیت یک چیز طبیعی هست، تو باید از آن استفاده بکنی. حالش رو ببر. لذتش رو ببر. ما به دنیا اومدیم تا لذت ببریم و ...»
این ها دقیقا چیز هایی هست که آدم دوست دارد بشنود. همه ما دوست داریم لذت ببریم. اما منه پدر، مادر یا معلم باید بگوید که تو در قبال این لذتی که می بری، هزینه ای باید پرداخت بکنی؛ که آنقدری گزاف هست که نسبت به آن لذتی که تو از ماجرا بردی اصلا صرفه ندارد.
این نوع تفکر باید جلو تر از رویداد در ذهن فرزاندانمان ایجاد شود. ما باید بیاییم به صورت عملی، تا جایی که امکانات، شرایط و خانواده من اجازه می دهد، فرزندم را با جامعه آشنا بکنم. جامعه ای که گرگ دارد! جامعه ای که بره دارد! جامعه ای که برنامه مدون و کلاس بندی شده ای ندارد.

ریشه عدم تربیت صحیح نوجوانان و جامعه چیست؟

در این مورد من نمی توانم توپ را در زمین اداره آموزش و پرورش بندازم. مدام توپ را در زمین جامعه بندازم. مدام بگویم باید جامعه این کار را می کرد، باید دولت این کار را می کرد و ... من فرزندم را دوست دارم، پس من باید ناجی بچم باشم. اصلا ممکن هست معلم بچه من آدم بسیار بی سوادی باشه. اصلا ممکن هست وزارت آموزش و پرورش تعطیل شده باشد. آیا بچه من باید از بین برود؟؟ صد در صد نه!!!! منه پدر یا مادر، با آموزش هایی که به موقع داده می شود، حالا نقش ناجی بچه ام را بازی می کنم.

حالا شاید بپرسید ما خیلی وقت ها می گوییم که "برای تربیت و هشدار، به سراغ مشاور و روانشناس برو." و البته ممکن هست بچه ما هم خیلی خوب به حرف روانشناس گوش بدهد. آیا این باعث نمی شود که بعدا کنترل ما والدین از دست برود؟؟؟

در اینجا اول باید در مورد مشاوره و روانشناسی با کل خانواده ها صحبت بکنیم. خیلی از آدم ها در سمینار های من می آیند و می گویند من هر چیزی را امتحان کردم، رابطه ام با همسرم یا فرزندم درست نشده!

- گفتم: «رفتی پیش مشاور؟»

- گفت: «بله رفتم.»

- گفتم: «چند جلسه؟»

- گفت: «یادم نمیاد.»

یکی از موضوعاتی که امروزه در جامعه ما وجود دارد، این هست که ما فرهنگ مشاوره را هنوز نتوانستیم پیاده بکنیم. فردی می خواهد با یک جلسه مشاوره و روانشناس مشکلش به کلی حل بشود. در صورتی که فقط دو تا پنج جلسه منه روانشناس باید به زندگی شما گوش بکنم و ببینم اصلا داستان شما چی هست و کی هستی و از کجا آمدی و به کجا می خواهی بروی.

تربیت نوجوان و کودک و روانشناسی

پس الکی نیاییم فرهنگ مشاوره و روانشناس را از بین ببریم. حرف اصلی من این هست که فرهنگ استفاده از ادوات و امکانات را یاد بگیریم. مثلا اینکه وقتی من به مشکلی با همسرم یا فرزندم برخورد کردم، باید چندین جلسه نظر مشاور را بپرسم و در جلسات مشاوره شرکت بکنم و آن درمان و جلسات را طی بکنم. در غیر این صورت نمی توانم استفاده لازم را ببرم.

شاید بپرسید وقتی که من رفتم برای فرزندم یا برای خودم روانشناس و مشاوری گرفتم تا بتوانم مشکلاتم را با او برطرف کنم، سوال این هست که آیا من باید رابطه تربیت خودم را با فرزندم قطع بکنم؟؟

- خییییر!!!!

کتاب برنامه ریزی با دوربین مداربسته

من باید خودم را مسئول اصلی تربیت فرزندم بدانم. مشاور و روانشناسی که من به او مراجعه کردم، علاوه بر بچه من، 100 ها مراجع و شاگرد دیگری هم دارد. ولی من فقط فرزندم را دارم. پس نباید خودم را سلب مسئولیت بکنم. در عوض بعضی مواقع لازم نیست خانواده ورود بکند؛ من اصطلاحا به این موقعیت ها می گویم "حق وتو".

اصل مطلب این هست که اگر خیلی در همه چی ورود بکنید، در یک سری مسائل اصلی نمی توانید ورود بکنید. بعضی موقعیت ها در سطح شما نیستش و حتی ممکنه اهمیت داشته باشه، ولی لزومی ندارد که شما والدین متذکر بشوید، اجازه بدهید معلم، مشاور، روانشناس و ... تذکر دهنده باشند. اگر همه نکات آموزشی را ما بگوییم، از پدر و مادر، تبدیل به معلم می شویم. و این خوب نیست که آدم با معلمش در یک خانه زندگی بکند. آن حیا و حد و حدود از بین می رود.

ممکن هست در بعضی خانواده ها، مادر یک سری موضوعات را به پدر اطلاع بدهد و بگوید که شما ورود نکن و من خودم این قضیه را حل می کنم. یک دفعه پدر این کار را می کند تا ما بتوانیم در طی زمان، مسئله را یواش یواش حل بکنیم.

کتاب سیزده

تربیت فرزند از دیدگاه اسلام

خب ما خیلی روایات و احادیث قشنگی در این زمینه داریم. از قول پیامبر(ص)، دوره تربیتی فرزندان به 3 تا 7 سال تقسیم می شود. کودک در 7 سال اول امیر هست. در 7 سال دوم یک فرمان بردار هست و در 7 سال سوم تبدیل به وزیر خانواده می شود.

یعنی در 7 سال اول، فرزند ما واقعا درک زیادی از پیرامونش ندارد و ما تمام تلاشمان را می کنیم تا عزت نفس فرزندمان را با آغوش و عشق و گوش کردن به درخواست ها و آرزو هایش انجام بدهیم. اما در 7 سال دوم که فرزند ما یواش یواش قدرت انتخاب خودش را می بیند، سعی می کنیم با آموزش هایمان از او فردی بسازیم که با احترام نسبت به اطرافیانش، حدود خودش را رعایت بکند. و بعد از اینکه این بچه از دوران نوجوانیش رشد کرد و 14 15 سالش شد، دیگر نباید به چشم یک بچه به او نگاه بکنیم. برای مثال نظر فرزندمون رو درباره تعویض کردن یک وسیله بپرسیم. یا برای انتخاب هدیه تولد مادر، پیشنهاد او را هم در نظر بگیریم.

وقتی که بچه می بیند که شرایط و فاز رشدش در حال تغییر است و در حال دیده شدن توسط دیگران هست و توجه کافی را دارد، حالا این بچه به سمتی حرکت می کند که بیشتر به پدرش گوش بکند. بنابراین دوره فرمان برداری و وزارتش با هم انجام می شود.
چرا حضرت محمد از وزیر اسم می برد؟؟ به خاطر اینکه وزیر نفر دوم هست. و این را یاد گرفته که نه مثل 7 سال گدشته کاملا فرمان بردار باشد و نه مثل آدمی که همه اختیارات را دارد می تواند دستور صادر بکند.

و آخرین روایت راجع به فرمایش امام جعفر صادق هست. ایشان می فرمایند که به آدم ها نگو، به آن ها نشان بده. پدر و مادر های زیادی مدام با تذکرات بی جا نسبت به یک سری کار های خوب، قضیه را بی ارزش می کنند. ولی اگر من مدام به بچم بگویم بخون بخون بخون!!!!!، ولی سال هاست که این بچه در دستان والدینش کتاب ندیده هست، فرزند شما می گوید: «این فقط حرفش را می زند،  این هیچ تاثیری ندارد و هیچ کمکی نمی کند.» و این مسئله هیچ نقشی در هدایت و راهنمایی فرزند شما ایفا نمی کند.

دوره آفلابن افزایش اعتماد به نفس نوجوانان


امیدوارم که به پاسخ سوالاتتان در زمینه تربیت نوجوان و کودک رسیده باشید. اگر سوال یا نظری دارید، می توانید در بخش نظرات مطرح کنید تا مشاورین ما در اسرع وقت به آن پاسخ بدهند. این مقاله را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

برای رزرو و ثبت نام جلسات مشاوره تحصیلی بارسا
( مشاوره تحصیلی تلفنی و حضوری ) با شماره 22677917-021 تماس بگیرید.
یا عدد 66 را به سامانه 3000909030 ارسال کنید.

نظر شما

ایمیل شما نشر نخواهد شد.فیلد های ضروری با * نشانه گذاری شده است.

تصویر امنیتی Refresh Icon

پیام شما بعد از بررسی نمایش داده خواهد شد

نظر خود را بنویسید

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.