تست نیازهای گلاسر برای سنجش و ارزیابی میزان نیازهای اساسی افراد بر اساس تئوری انتخاب گلاسر تنظیم شده است. طبق تئوری انتخاب، همه ما دارای پنج نیاز اصلی هستیم و از آنها تاثیر میگیریم. این نیازها عبارتند از: نیاز به بقا و زنده ماندن، نیاز به عشق و احساس تعلق، نیاز به آزادی، نیاز به قدرت و پیشرفت، نیاز به تفریح. تمام رفتارهای ما همیشه در آن لحظه که دست به انتخاب میزنیم بهترین انتخاب ما برای ارضای یک یا چند نیاز از این نیازهاست.
تمام موجودات زنده از لحاظ ژنتیکی طوری برنامهریزی شدن که برای بقای خود تلاش میکنند. کلمهای در زبان اسپانیولی وجود که دارد (Ganas) که بهتر از هر واژه دیگری میل شدید به حفظ بقا را نشان میدهد، این کلمه یعنی سختکوشی، پایداری و انجام هر کاری است که بقای فرد را تضمین میکند و فراتر از بقا یعنی دستیابی به امنیت است.
در اعصار ماقبل تاریخ، حفظ بقا تنها نیاز اساسی بشر بوده است درست همان طور که برای حیوانات هنوز هم صادق است اما به تدریج آنانی که مورد دوستی و محبت قرار گرفتند امتیاز و برتری بیشتری برای زنده ماندن پیدا میکردند و وقتی این برتری ادامه یافت، دوست داشتن و مهرورزی(عشق و احساس تعلق) از نیاز به بقا جدا شد و به صورت یک نیاز اساسی مستقل مطرح گردید . در مورد قدرت نیز همین اتفاق افتاد، در طول تاریخ افرادی که در رسیدن به قدرت موفقتر بودند، برای زنده ماندن نسبت به ضعفا شانس بیشتری پیدا کردند بنابراین نیاز به قدرت نیز به صورت یک نیاز مستقل در آمد. برای گریز از سلطهی دیگران و توانایی بهتر برای حفظ بقا نیازمند آزادی بودیم، بنابراین آزادی نیز نیاز مجزایی شد و به صورت حفاظی در برابر قدرت درآمد. تفریح و نشاط هم که پاداشی ژنتیکی برای یادگیری است و از آنجا که به تدریج چیزهای زیادی آموختیم که ربطی به حفظ بقا نداشت ولی با عشق و احساس تعلق، قدرت و آزادی رابطهی بیشتری داشت،آن هم نیاز جداگانهای شد.
نیاز به عشق و احساس تعلق: نیاز به صرف وقت بیشتر برای خانواده، مهر ورزیدن و دوست داشته شدن و نشان دادن احساسات و عواطف خود به دیگران. نیاز به آزادی: احساس آزادی بیشتر در تصمیم گیریها و در اختیار داشتن کنترل جهت زندگی خود. نیاز به قدرت و پیشرفت: نیاز به یادگیری، رشد و پیشرفت بیشتر، دستیابی به اهداف و احساس احساس افتخار و نفوذ بر دیگران. نیاز به تفریح: نیاز به شادی و سرگرمی و پرداختن به تفریحات بیشتر. با شناخت میزان این نیازها میتوانیم دریابیم که هنگام ناراحتی و احساس ناخوشنودی به دلیل برآورده نشدن کدام یک از این نیازها میباشد و همچنین بلعکس.