پیشرفت در زندگی و کار
در کتاب مدیریت بدون زور و اجبار نوشته دکتر ویلیام گلسر چگونگی به کارگیری "تئوری انتخاب" در قلمروی روابط مدیر و کارکنانش گام به گام نشان داده شده است. این کتاب با هدف ترویج "روانشناسی کنترل درونی" و تشویق مدیران به دست کشیدن از "روانشناسی کنترل بیرونی" تدوین شده است. دکتر گلسر معتقد است که مدیر راهبر باید این عقیده را برای همه کارکنان جا بیندازد که: "هر مشکلی هم پیش آید ما هرگز تسلیم نمیشویم. ما با کمک یکدیگر میتوانیم برای هر مشکلی راه حل پیدا کنیم." ذهنیت "ما میتوانیم" حاکم بر محیط کار است و زور و اجباری وجود ندارد.
دکتر ویلیام گلسر
دکتر علی صاحبی
کاربست تئوری انتخاب در مدیریت نیروی انسانی مدیریت بدون زور و اجبار
روانشناسی
نام ویلیام گلاسر روانپزشک نامی، با رواندرمانی، و به ویژه "واقعیت درمانی" به عنوان رویکردی آوانگارد در حوزه بیماریهای روانی همراه بوده و هست. از این رو اگر به عنوان یک خواننده خارج از حوزه روانشناسی و روانپزشکی با کتابی روبرو شوید که در آن گلسر به عنوان نظریهپرداز حوزه بهداشت روانی در خصوص مدیریت نیروی انسانی صحبت میکند شاید عجیب به نظر آید، اما در واقع اینگونه نیست. در کتاب مدیریت بدون زور و اجبار، گلسر به عنوان نظریهپرداز و واضع تئوری انتخاب در خصوص کاربست این نظریه در مدیریت نیروی انسانی، با دستاندرکاران حوزه مدیریت سخن میگوید. تئوری انتخاب، در واقع روانشناسی کنترل درونی و روانشناسی مثبتگراست(نقطه مقابل روانشناسی کنترل بیرونی و روانشناسی مرضی) که در نظر دارد زمینههای آموزش افراد را برای انتخابهای درست به منظور ارضای نیازهای خود به شیوه موثر و مسئولانه فراهم کند.
گلسر پس از ارائه نظریه و روش واقعیت درمانی، با "نظریه کنترل" ویلیام پاورز آشنا شد. بر اساس نظریه کنترل پاورز، مغز انسان در صدور و ایجاد هر نوع رفتاری همانند یک سیستم کنترل عمل میکند. مغز انسان همانند عملکرد سیستم کنترل تهویه هوا که با تنظیم آن میتوان دمای مطلوب را در محیط ایجاد کرد، سعی میکند برای کنترل شرایط محیط به نفع خود و ایجاد فضایی مطلوب برای ارضای نیازهایش، به انجام رفتارهایی بپردازد.
تئوری انتخاب به روشنی توضیح میدهد ما انسانها در شرایط گوناگون اعم از مدرسه، جامعه، محل کار، زندگی زناشویی و روابط اجتماعی چگونه و چرا رفتار میکنیم؟
کتابهای مرتبط
شخصیتهای معروف
مقالههای مرتبط
محصولات پیشنهادی