باید بپذیریم که به راحتی می توان تنهایی را به عنوان یک اختلال تلقی کرد.
سم کار در کتاب جدیدش "همه افراد تنها" به بررسی تنهایی و داستانهای افرادی که این احساس را تجربه کردهاند، میپردازد. این کتاب شامل داستانهایی از سالمندان و افراد بزرگ شده در بهزیستی است و همچنین به تجربیات شخصی نویسنده اشاره میکند. کار که استاد دانشگاه باث انگلستان است، مدتها به مطالعه تنهایی پرداخته و معتقد است همه ما در نقطهای از زندگی با تنهایی مواجه میشویم.
وقتی شخصیت نمادین تنهایی، النور ریگبی، در کلیسا درگذشت و همراه با نامش به خاک سپرده شد، بیتلز به ما گفت: کسی نیامد. اما آنها چیز زیادی از او نمی گویند. او که بود؟ چگونه تنها شد؟ اهل کجا بود؟ همه اینها سوالاتی است که سم کار در کتاب جدیدش"همه افراد تنها" می پرسد.
این کتاب مجموعه ای از داستان افرادی است که تنهایی را تجربه کرده اند. از جمله سالمندان و افراد بزرگ شده در بهزیستی. همچنین او در این کتاب به برخی از تجربیات خود نیز اشاره می کند.
کار، استاد دپارتمان آموزشی دانشگاه باث انگلستان، مدت هاست به مطالعه ی تنهایی پرداخته است چرا که باور دارد همه ی ما در نقطه ای از زندگی با تنهایی مواجه می شویم.
در ادامه به صحبت با او پرداخته ایم:
چرا تنهایی را مورد بررسی قرار دادید؟
من همیشه مجذوب تعاملات ارتباطی انسان ها بوده ام و فکر می کنم این علاقه ریشه در تجربیات کودکیم داشته باشد. احتمالا همین تجربیات محرک من برای تمایل به درک این بوده است که بفهمم گاهی انسان بودن می تواند تا چه حد دشوار باشد.
کتاب شما از یک پروژه الهام گرفته که در دوره ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ رهبری آن را بر عهده داشتید. میتوانید در مورد این پروژه بیشتر توضیح دهید؟
ما با ساکنان جوامع بازنشسته در بریتانیا و استرالیا گفتگو کردیم. ایده این بود که اگر بتوانیم به درک بهتری از احساس تنهایی در میان سالمندان برسیم، احتمالا می توانیم بهتر از آنها را حمایت کنیم.
آیا در داستان های آنها چیزی بود که شما را متعجب کند؟
من با افراد زیادی صحبت کردم که خود را تنها میدانستند و میخواستند دربارهٔ تنهایی خود صحبت کنند. اما زمانی که با آنها دیدار کردم، اولین درخواست آنها این بود که توضیح دهند بیمار روانی نیستند و با افراد سالمندی که در تلویزیون دیده میشود شباهتی ندارند. آنها واقعاً میخواستند خود را از این دیدگاه که به دلیل بیماریهای خود طبقهبندی شدهاند، دور کنند، حتی اگر خواسته باشند دربارهٔ آن صحبت کنند.
چرا اظهار داشتهاید که تنهایی اغلب به اشتباه تفسیر میشود؟
واقعیت این است که تنهایی به چندین شکل وجود دارد و نمیتوان آن را به صورت یکپارچه تعریف کرد. هر فرد ممکن است تجربهی متفاوتی از تنهایی داشته باشد. به عنوان مثال، کسی ممکن است به خاطر عدم وجود یک رابطه عاطفی که همیشه خواسته، احساس تنهایی کند. در مقابل، این احساس تنهایی میتواند با تنهایی فردی که ازدواج کرده و در آن رابطه احساس میکند که تنهاست، متفاوت باشد.
چگونه میتوانیم امروز بهتر به تنهایی نگاه کنیم؟
به نظر میرسد در زمانی هستیم که دادن امتیاز مواجهه با چالشهای زندگی به خودمان را از دست دادهایم و از تجربهی آنها میترسیم. تنهایی، افسردگی، و ترس، همه میتوانند به عنوان اختلالات تلقی شوند. به نظر من بهتر است با جنبههای تاریکتر انسانیتمان مواجه شویم.
چه مزایایی در تجربهی تنهایی وجود دارد؟
تنهایی به شکل طعنه آمیزی، به ما امکان ارتباط می دهد. به اشتراک گذاشتن تجربه تنهایی یکی از بهبود دهنده ترین کارهایی است که می توانیم انجام دهیم. گوش دادن به داستانهای دیگران، یادآوری میکند که افراد دیگر نیز در زندگی خود با فشارهای مشابهی روبهرو هستند. همه ی ما تنهایی را درون خودمان نگه می داریم، هرچند بسیاری از ما تجربه تنهایی را برای خود نگه داشتهایم ولی بسیاری احساس میکنند که این موضوع یک بیماری است. به نظر من این دیدگاه اشتباه است. به واقع، توضیح دادن تنهایی ما دقیقاً ضدتنهایی عمل می کند. در این مسیر متوجه شدم که حتی برای برخی، اشتراک تجربهی تنهایی تنها راهی برای درمان آن است.
از سالمندانی که در مسیر تنهایی با آنها آشنا شدید، چه چیزهای دیگری یاد گرفتید؟
بعضی از افراد در وضعیت خود متعجب و ناامید بودند، در حالی که برخی دیگر احساس آرامش و آسایش بیشتری میکردند. همچنین متوجه شده ام که برخی افراد سعی در فرار از تنهایی دارند و نمی توانند با آن کنار بیایند. برخی تلاش می کنند با پرداخت پول، خود را از شر تنهایی خلاص کنند. مثلا با این فکر که اگر پول زیادی برای مراکز بازنشستگی لوکس پرداخت کنند، می توانند برای همیشه 50 ساله بمانند. چون در کمپین تبلیغاتیشان قول داده اند که امکاناتی نظیر باشگاه گلف، جیپ با تجهیزات کامل، پوست برنزه و سالن ورزشی خواهند داشت.
آیا قبول کردن واقعیت تنهایی میتواند کمک کند تا از احساس ناامیدی جلوگیری شود؟
به نظر میرسد که برخی افراد وقتی به موضوع پیری فکر میکنند، معتقدند که واقع بین نبودن و باور به اینکه می توانیم همیشه جوان بمانیم، یک فضیلت است. اما در نهایت، باید قبول کنیم که زندگی همراه با از دست دادنهاست. هرکسی قرار است عزیزان ، شغل و تواناییهای بدنی خود را از دست بدهد و اگر از این واقعیت دوری کنیم، زمان رسیدن آن مواجهه خیلی سخت خواهد بود.
الان در انگلستان ساعت ۸ شب است. برنامهات برای امشب چیست؟
پسرم به یک مهمانی رفته و من امشب تنها هستم و از این تنهایی لذت میبرم و خوشحالم.
سم کار در کتاب "همه افراد تنها" به بررسی و تحلیل تنهایی از دیدگاههای مختلف پرداخته است. او داستانهای مختلفی از افراد تنها را به اشتراک گذاشته و به این نتیجه رسیده که تنهایی چهرههای متعددی دارد و نمیتوان آن را بهطور یکپارچه تعریف کرد. کار معتقد است که پذیرش و درک جنبههای تاریکتر انسانیت، مانند تنهایی، میتواند به بهبود وضعیت روانی افراد کمک کند. او همچنین تأکید میکند که به اشتراک گذاشتن تجربههای تنهایی میتواند به دیگران کمک کند تا فشارهای مشابهی را که در زندگی تجربه میکنند، بهتر درک کنند.
مترجم : منیبا متانی