مردم باید درجاتی از کنترل را در زندگی خود احساس کنند . این به ما امنیت و همچنین احساس قدرت می دهد. با توانایی کنترل آنچه اتفاق میافتد، میتوانیم به طور فعال از خود و عزیزانمان در برابر حوادث ناگوار یا اقدامات ناکارا محافظت کنیم. وقتی در مورد جنایات تصادفی می شنویم یا قربانی خشونت یا جنایات غیرقابل پیش بینی می شویم، ممکن است احساس درماندگی در ما ایجاد شود، بیش از حد هوشیار شویم و تا حد امکان اقدامات احتیاطی را برای محافظت از خود و عزیزانمان در برابر خطر احتمالی آینده انجام دهیم. وقتی در مورد قربانی شدن تعدادی از قربانیان بیگناه در کنار هم می آموزیم، یا تجربه می کنیم، می تواند سطح عمیق تری از اضطراب را درون ما افزایش دهد، زیرا ممکن است باور داشته باشیم که برای محافظت از خود در برابر جهان و خطرات و اسیب آن کار بسیار کمی می توانیم انجام دهیم و کنترل بسیار کمی روی آن ها خواهیم داشت .
واکنش های طبیعی به موقعیت های غیر طبیعی
هنگامی که یک بحران به وجود می آید، ممکن است از واکنش بدن و ذهنمان شگفت زده شویم. در حالی که نمیتوانیم با اطمینان کامل پیشبینی کنیم که چگونه یک فرد با یک بحران فوری یا آسیب ناشی از یک رویداد برخورد میکند، آنچه میدانیم این است که هر چقدر هم که واکنش یک فرد غیرمنتظره باشد، «واکنش عادی» خودش به یک "وضعیت غیر عادی" پیش آمده است. چه شما تجربه کنید، چه از نزدیک شاهد یک فاجعه باشید یا از منابع خبری بشنوید، همانطور که در این چند سال گذشته بسیار رایج بوده است، پاسخ شما به یک شرایط سخت ممکن است از نظر ذهنتان پاسخ درست و طبیعی ای باشد اما در واقعیت پاسخ کارا و طبیعی ای نباشد.
پنج نکته برای مقابله با عواقب یک بحران
احساس ترس، اضطراب، اندوه و دلهره پس از یک رویداد آسیبزا طبیعی است.
و همچنین مهم است که به خود اجازه دهید این احساسات را داشته باشید و آن ها را نام گذاری کنید (غم،خشم،ترس و ...) . وقتی میتوانیم برای چیزی که احساس میکنیم نامی بگذاریم، میتواند بر حس کنترل ما بیفزاید. و اگر بچه دارید، به آنها اجازه دهید احساسات خود را داشته باشند و به آنها کمک کنید که احساسات خود را نیز نام ببرند.
بدانید که زندگی پر از خطر است.
در هر روز و هر مکانی که در آن حاضر می شویم، ممکن است خطراتی وجود داشته باشد که با آن روبرو بشویم، اما ممکن هم ئهست هیچ خطری پیش نیاید.زمانی که یک خبر از خطری که جایی پیش آمده در هر منبع رسانه ای پخش می شود احتمالا در پی آن سیم ترس ما وصل می شود و آدرنالین و کورتیزول شروع به پمپاژ در بدن ما می کنند. ما باید به خودمان اجازه دهیم که بپذیریم همان طور که قطعا زندگی بدون خطر نیست اما هر خطری هم به معنای قطعیت اتفاق افتادنش نیست و ما در کنار احتیاط های لازمی که قطعا خوب است که انجام دهیم ،اما نباید اجازه دهیم ترس ما را کلا از زندگی کردن باز دارد.
به تفاوت بین امکان و احتمال توجه کنید.
در تمدن امروز، تقریباً هر چیزی «ممکن» است، اما همه چیز به همان اندازه «محتمل» نیست. وقتی بیش از حد روی یک رویداد غم انگیز متمرکز می شویم، تعداد دفعاتی که این رویداد خاص رخ نداده را از دست می دهیم. پخش آنی فیلمهای ویدئویی از فاجعههایی که در حال رخ دادن هستند توجه ما را جلب میکند و آگاهی ما را نسبت به "احتمال" وقوع یک تراژدی مشابه در میان ما افزایش میدهد. با این حال، باید به یاد داشته باشیم که دلیل این که این رویدادها چنین پوشش گسترده ای پیدا می کنند، وقوع غیرمعمول و بعید آنهاست نه اینکه اتفاق طبیعی ای هستند چون اخبار بیشتر اتفاقات عجیب یا غیر منتظره را شامل می شود نه اتفاقات روتین و طبیعی. چیزهای وحشتناک همیشه امکان رخ دادن را دارند، اما معمولا رویدادهای پرمخاطبی که در صفحه های خبری مختلف روی صفحه نمایش های خود می بینیم آنقدرها هم که پوشش های خبری ما را به ترس می کشانند، «محتمل» نیستند.
از ترس به سوی آگاهی حرکت کنید.
ترس قدرت زیادی دارد که ما را بی حرکت کند و ما را از شرکت در فعالیت هایی که می خواهیم در آن شرکت کنیم باز دارد. اجازه ندهید ترستان شما را منفعل کند. برای بسیاری از ما آسان است که این طور عمل کنیم : من میترسم خوب عمل نکنم یا آن جا خطری باشد پس نمیروم.0اما باید اگاه باشیم که این ساده ترین ، اولین و خیلی مواقع ناکارا ترین اقدام است).به جای اینکه سریعا به ترستان اختیار بدهید که روی اقدامتان مسلط بشود با حرکت عمدی از ترستان به سمت آگاهی و اقدام کارا، می توانید دوباره وارد فضاها و مکان هایی شوید که از آنها دوری می کردید. هوشیار بودن نسبت به محیط اطراف ضروری است، و به ما آموزش داده شده است که چگونه در کودکی هوشیار و آگاه باشیم. ما زود یاد می گیریم که باید یک سیستم دوستانه داشته باشیم، از صحبت با غریبه ها خودداری کنیم و قبل از عبور از خیابان به هر دو طرف نگاه کنیم. ترس میتواند ما را بیحرکت و خفه کند، اما آگاهی، تعامل ما را با محیط اطرافمان افزایش میدهد، و این به ما امکان میدهد سریعتر و مؤثرتر واکنش نشان دهیم نه اینکه فرار کنیم یا بمانیم و هیچ واکنشی نشان ندهیم.