عادات دیجیتالی شما ممکن است یکی از مقصران مشکلات تمرکز شما باشد.
این را تصور کنید: شما در جریان یک سخنرانی اداری هستید که ناگهان متوجه می شوید که فراموش کرده اید امروز صبح به گربه خود غذا بدهید. به سرعت تصمیم می گیرید یک پیام کوتاه برای هم اتاقی خود ارسال کنید. با این حال، هنگامی که گوشی خود را در دست می گیرید، یک پیام ظاهر می شود - فروش محصول آرایشی مورد علاقه شما. وسوسه پابرجاست، و شما روی لینک پیام کلیک می کنید و قصد دارید ان را مختصر مرور کنید. قبل از اینکه متوجه شوید، آیتمهایی را به سبد خرید خود اضافه کردهاید و بعد از آن جمعه یک نمایش شبانه را رزرو کردهاید. زمانی که تمرکز خود را دوباره به دست می آورید، جلسه به پایان می رسد.این مثالی از مغز پاپ کورن است. "مغز پاپ کورن"، اصطلاحی که توسط دیوید لوی، محقق دانشگاه واشنگتن در سال 2011 معرفی شد، به وضعیت ذهنی ای اشاره دارد که شامل افکار پراکنده، توجه تکه تکه، و تمایل ذهن به انتقال سریع از یک موضوع به موضوع دیگر ،می شود. شبیه به پرتاب شدن سریع دانه های ذرت در یک قابلمه گرم شده .
افرادی که با "مغز پاپ کورن" دست و پنجه نرم می کنند ممکن است برای تمرکز روی کارها یا حفظ یک رشته فکری منسجم دچار مشکل شوند. این اصطلاح غیررسمی مواردی از اضافه بار ذهنی یا بی نظمی شناختی را نشان می دهد. در درجه اول با کاهش تمرکز، افزایش استرس، خستگی، اضافه بار اطلاعات، مشکلات کمبود توجه، افزایش اضطراب، و تأثیر مخرب کلی بر روابط و کیفیت زندگی مشخص می شود.
هرج و مرج شناختی و تقویت مغز پاپ کورن توسط شبکه های اجتماعی :
تصور میشود که پلتفرمهای رسانههای اجتماعی – که با ویژگیهایی مانند هشدارهای ناگهانی و جذب کننده ، محتواهای متنوع و بینهایت، تبلیغات هدفمند، و الگوریتمهای تحریککننده که افراد را به صفحهنمایش خود بیشتر جذب کنند، طراحی شدهاند، با ترویج الگوهای استفاده از این محتواها، مغز پاپ کورن را تشدید میکنند.
پاداش های سریعی که رسانه های اجتماعی برای ما ایجاد می کنند(مانند خندیدن به یک ویدیوی طنز ، دیدن لوازم آرایشی جذاب ، تیپ های متنوع ، غذاهای خوشمزه و ...)مسیرهای پاداش مغز ما را فعال می کند. گلوریا مارک، محقق دانشگاه کالیفرنیا، در کتاب خود : (دامنه توجه: روشی پیشگامانه برای بازگرداندن تعادل، شادی و بهرهوری) ، مطالعه دو دههای خود را در مورد توجه مورد بحث قرار میدهد و نشان میدهد که دامنه توجه ما از میانگین 2.5 دقیقه در سال 2004 به 47 ثانیه در 5-6 سال گذشته کاهش یافته است. این نه تنها بهره وری را کاهش می دهد، بلکه به طور قابل توجهی استرس را افزایش می دهد. هر چه بیشتر توجه خود را از یک منبع به منبع دیگر در یک مدت زمان کوتاه تغیر دهید، استرس شما هم بیشتر میشود. این تقاضای مداوم برای توجه، همراه با سیستم پاداش مبتنی بر دوپامین، چرخه ای را ایجاد می کند که شکستن آن دشوار است. بر اساس گزارش اجمالی جهانی 2024 منتشر شده توسط Digital Reference Library DataReportal، آمریکایی ها روزانه به طور متوسط هفت ساعت و سه دقیقه را متمرکز روی صفحه نمایش می گذرانند که به ارزش تقریباً 17 سال زندگی بزرگسالی است. پلتفرمهای دیجیتال امروزی شما را با حجم عظیمی از اطلاعات غرق میکند و پردازش و تعامل عمیق را برای افراد چالشبرانگیز میکند. مغز ما با هشدارها و پیامها بمباران میشود و توانایی ما را برای تمرکز روی کارهای منحصر به فرد کاهش میدهد. این امر چرخه ای ، جستجوی محرک های بیشتر را برای ما تداوم می بخشد و دامنه توجه ما را بیشتر کاهش می دهد. تحقیقات سال 2019 نشان می دهد که اینترنت به طور فعال در حال تغییر شناخت ما است. تعامل مداوم و سریع با رسانههای اجتماعی، مغز را آموزش میدهد که اطلاعات کوتاه را ترجیح دهد و توجه مداوم به وظایف منحصر به فرد را به طور فزایندهای چالش برانگیز و دشوارتر میکند. اضافه بار اطلاعات به جای تعامل فعال در دنیای واقعی، حضور منفعلانه در شبکه های اجتماعی را تشویق می کند، و نه تنها توجه ما را می رباید بلکه بر عملکردهای شناختی ما مانند یادگیری، حافظه، مهارت های تصمیم گیری و تنظیم هیجانی نیز تأثیر می گذارد. بنابراین به نظر می رسد پدیده "مغز پاپ کورن" به طرز پیچیده ای با سبک زندگی دیجیتال ما مرتبط است.
در اینجا دو راه برای مبارزه با این بحران توجه در دنیای مدرن وجود دارد :
1)ایجاد مرزها در اطراف فناوری :
بمباران مداوم عوامل حواس پرتی ، منجر به کاهش توجه می شود که این این باعث می شود که مغز ما برای مدت طولانی قادر به تمرکز بر روی یک چیز نباشد و به طور قابل توجهی توانایی ما برای تمرکز کاهش بیاید و ما از مسیر رشد و افزایش بهره وری از زمانمان خارج شویم.در نتیجه، این امر منجر به اتلاف وقت میشود و مسیر مارپیچی مملو از احساسات، از جمله احساس گناه و شرم را به دنبال دارد. بنابراین، مدیریت و ایجاد مرزبندی برای عوامل تشدید کننده حواس پرتی بسیار مهم است. این مرزبندی می تواند شامل موارد زیر باشد:
- زمان صفحه نمایش خود را تنظیم کنید :
قرار گرفتن در معرض صفحات را برای خود محدود کنید و برنامه های خاص را پس از یک دوره تعیین شده مسدود کنید. به عنوان مثال، می توانید محدودیت های زمانی برای استفاده از رسانه های اجتماعی متفاوت را برای خود تعیین کنید. خاموش کردن اعلانها برای برنامههای غیر ضروریتان میتواند حواسپرتی را تاحدی به حداقل برساند و به تمرکز بیشتر شما روی مواردی که برایتان مهم تر است کمک کند.
-زمان های مشخصی برای گذاشتن تلفن همراهتان خارج از دسترستان (یا خاموش کردن آن) برای خود در نظر بگیرید :
این تمرین می تواند تمرکز و وضوح ذهنی را برای شما تقویت کند. قبل از اینکه ساعات کاری مهم و نیازمند تمرکز بالای خود در روز را شروع کنید، تلفن خود را کنار بگذارید.(می توانید قبل از کنار گذاشتن گوشی یا خاموش کردن ان تماس ها و پیام های واجب خود را انجام دهید و به افرادی که ممکن است از در دسترس نبودن شما نگران شوند اطلاع دهید که در این بازه زمانی شما در دسترس نیستید تا به این صورت از نگران شدن افراد نزدیک و مهم زندگیتان هم جلوگیری کنید)
این اقدام ساده می تواند به میزان قابل توجهی بهره وری شما را افزایش دهد.
-سم زدایی دیجیتال انجام دهید :
کاهش یا حذف کامل استفاده از تلفن در زمان هایی مانند تعطیلات آخر هفته می تواند به شما کمک کند سطح دوپامین خود را تنظیم کرده و از بار شناختی فراوانی که در طول هفته به شما وارد می شود رها شوید.
2)تقویت تمرکز از طریق سیکل ساختاریافته :
ایجاد یک سیکل روزانه ساختاریافته می تواند به مدیریت به اصطلاح "مغز پاپ کورن" کمک کند. اجرای آداب و رسوم و روتین ها می تواند به طور موثری از عادات منفی جلوگیری کند، عادات مثبت را تقویت کند و ذهن و بدن شما را برای دوره های مداوم کار متمرکز و سازنده که با استراحت های منظم تکمیل می شود، آماده کند.
در اینجا یک فرآیند سه مرحله ای برای شروع یک سیکل متمرکز کارا وجود دارد:
-بر اساس تمرکز فعلی خود از خود انتظار داشته باشید ، نه آنچه که ایده آلتان است :
افراد بر اساس ژن ، محیط زندگی گذشته ، نحوه تربیت و آموزششان ، فشارهای کنونی زندگیشان و ... طبیعی است که تمرکز های متفاوتی داشته باشند . بنابراین نباید خود را با دیگران مقایسه کنیم بلکه باید با توجه به میزان فعلی تمرکزمان تلاش کنیم تا قدم به قدم نسبت به قبل رشد کنیم و با تمرین های درست (مانند موارد گفته شده)تمرکزمان نسبت به قبلمان افزایش یابد. این به شما کمک می کند ظرفیت تمرکز خود را بسنجید و بر اساس آن اهداف واقع بینانه تعیین کنید. اکثر مردم در مورد سطح تمرکز خود صادق نیستند و بنابراین هرگز قادر به ایجاد یک برنامه موثر برای بهبود نیستند. یک روال تنظیم کنید. با اختصاص یک دوره خاص (بر اساس محدودیت تمرکز خود) در همان زمان و در یک محیط هر روز یک روال روزانه ایجاد کنید تا روی یک کار متمرکز شوید. این تمرین مداوم عادات را تقویت می کند و ذهن و بدن شما را آماده می کند تا برای مدت طولانی روی کار تعیین شده تمرکز کند.
-خود آگاهی را در خود تقویت کنید :
شما می توانید با تمرین های روزانه ذهن آگاهی و تداوم در این تمرین ها به افزایش تمرکز در خود کمک کنید.تمرین های مدیتیشن روزانه و همچنین آگاهانه انجام دادن یک سری اقداماتتان در طول روز (مثلا آگاهانه نوشیدن چای ، آگاهانه دوش گرفتن ، آگاهانه قدم زدن و ....) می تواند در بلند مدت به تقویت آگاهی و تمرکز شما کمک بسیاری کند.
-یک سیکل برای خود تنظیم کنید :
با اختصاص یک سیکل خاص (دشواری آن را بر اساس میزان محدودیت تمرکز خود تعیین کنید) در یک محیط ثابت و هر روز یک سیکل روزانه ایجاد کنید تا روی یک کار متمرکز شوید.
این تمرین مداوم عادات را تقویت می کند و ذهن و بدن شما را آماده می کند تا برای مدت طولانی روی کار تعیین شده تمرکز کند و به مرور زمان بتوانید این تمرکز تقویت شده را در محیط های دیگر و قسمت های دیگر زندگیتان هم تعمیم دهید و از آن استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که با تمرین های تمرکز حواس و ورزش منظم، سلامت جسمی و روانی خود را در اولویت قرار دهید. اینها می توانند به عنوان یک محافظ نه فقط در برابر اصطلاح مغز پاپ کورن بلکه در برابر بسیاری از آسیب های احتمالی وارد بر سلامت روان عمل کنند . اگر استفاده بیش از حد از اینترنت بر زندگی روزمره شما تأثیر بسیار شدیدی گذاشته و استفاده از این راهکارها برایتان بسیار دشوار است، در جستجوی کمک حرفه ای تردید نکنید و حتما از یک درمانگر متخصص و حرفه ای کمک بگیرید.