خانه
اسطورهها
کودک و نوجوان
دوره ها
دورههای رایگان
دورههای حضوری
دورههای غیرحضوری
بیوگرافی
ورود/ثبت نام
0
«تست افسردگی بک»
1
من آنقدر غمگین و بدبختم که دیگر تحملش را ندارم.
من همیشه غمگین یا گرفتهام و نمیتوانم خود را از این وضع خلاص کنم.
من احساس غمگینی میکنم.
من احساس غمگینی نمیکنم.
2
احساس میکنم که هیچ امیدی به آینده ندارم.
احساس میکنم که امیدی به آینده ندارم و اوضاع بهتر نخواهد شد.
نسبت به آینده احساس نا امیدی میکنم.
نسبت به آینده ناامیدی و دلسردی خاصی ندارم.
3
احساس میکنم که یک فرد کاملا شکست خورده در همه امور هستم.
احساس میکنم که خیلی در زندگی شکست خوردهام.
من احساس میکنم که بیش از یک شخص متوسط در زندگی با شکست مواجه شدهام.
من خود را مثل یک شخص شکست خورده نمیدانم.
4
از همه چیز ناراضی و دلزدهام.
این روزها هیچ احساس رضایتی ندارم.
دیگر مثل گذشته از اوضاع لذت نمیبرم.
دیگر مثل گذشته از اوضاع لذت نمیبرم.
5
همیشه احساس گناه میکنم.
بیشتر اوقات احساس گناه میکنم.
گاهی اوقات احساس گناه میکنم.
نسبت به مساله خاصی احساس گناه نمیکنم.
6
احساس میکنم دارم مجازات میشوم.
انتظار دارم که مجازات شوم.
احساس میکنم ممکن است مجازات شوم.
احساس نمیکنم که مورد مجازات قرار گیرم.
7
از خودم خیلی متنفرم.
از خودم بدم میآید.
از خودم مایوسم.
از خودم مایوس نیستم.
8
هر اتفاق بدی که روی بدهد خودم را مقصر میدانم.
همیشه خودم را به خاطر اشتباهاتم سرزنش میکنم.
به خاطر ضعفها و اشتباهاتم خود را مورد انتقاد میدانم.
احساس نمیکنم که از دیگران بدتر باشم.
9
اگر فرصتی به دست آورم، خودم را میکشم.
دوست دارم خودم را بکشم.
در فکر خودکشی هستم ولی آن را عملی نمیکنم.
اصلا در فکر خودکشی نیستم.
10
در گذشته میتوانستم به راحتی گریه کنم، اما حالا حتی اگر بخواهم نمیتوانم گریه کنم.
این روزها زیاد گریه میکنم.
این روزها بیشتر از گذشته گریه میکنم.
من بیش از حد معمول گریه نمیکنم.
11
در همه مواقع عصبانی و ناراحت هستم.
من بیشتر از مواقع عصبانی هستم.
بیش از گذشته زود رنج و برانگیخته شده ام.
در حال حاضر بیش از گذشته برانگیخته و عصبی نیستم.
12
دیگر هیچ علاقهای به دیگران ندارم.
بیشتر علاقهای را که به دیگران داشتم، از دست دادهام.
نسبت به گذشته کمتر به دیگران علاقه مندم.
علاقهام را نسبت به دیگران از دست ندادهام.
13
دیگر به هیچ وجه نمیتوانم تصمیم بگیرم.
نسبت به گذشته با دشواری بیشتری تصمیم میگیرم.
در حال حاضر بیشتر از گذشته تصمیم گرفتن را به تعویق میاندازم.
حالا هم مثل گذشته میتوانم تصمیم گیری کنم.
14
من معتقدم که زشت به نظر میرسم.
فکر میکنم که اصلا ظاهر جذابی ندارم.
از این که پیر یا غیر جذاب به نظر میرسم نگرانم.
احساس نمیکنم که بدتر از گذشته به نظر برسم.
15
اصلا قادر به انجام کاری نیستم.
برای این که کاری را انجام بدهم، باید به خودم فشار زیادی بیاورم.
برای این که کاری را شروع کنم، بیشتر از گذشته نیاز به تلاش دارم.
میتوانم به خوبی گذشته فعالیت کنم.
16
چندین ساعت زودتر از وقت معمول از خواب بیدار میشوم و نمیتوانم مجددا بخوابم.
یکی دو ساعت زودتر از وقت معمول بیدار میشوم و به سختی میتوانم دوباره به خواب بروم.
نمیتوانم به خوبی گذشته بخوابم.
همانند گذشته میتوانم بخوابم.
17
من خستهتر از آن هستم که بتوانم کاری انجام دهم و معمولا کاری انجام نمیدهم.
تقریبا از انجام هر کاری خسته میشوم.
زودتر از گذشته خسته میشوم.
بیش از حد معمول خسته نمیشوم.
18
علاقهام را به امور جنسی به طور کامل از دست دادهام.
در حال حاضر علاقهام به امور جنسی خیلی کمتر از گذشته است.
در حال حاضر کمتر از گذشته به امور جنسی علاقه دارم.
تمایلات جنسی من بدتر از حد معمول نیست.
19
من به قدری در مورد دردهای جسمانی خود نگرانم که نمیتوانم به هیچ چیز دیگر فکر کنم.
درباره مسایل جسمانی مانند درد و ناراحتی خود نگرانم و به سختی میتوانم به چیز دیگری فکر کنم.
درباره دردهای جسمانی، سوء هاضمه و یا یبوست خود نگرانم.
درباره سلامتی خود نگرانی چندانی ندارم.
20
دیگر اصلا اشتها ندارم.
اشتهایم خیلی کم شده است.
اشتهایم به خوبی گذشته نیست.
اشتهای من مانند گذشته در حد معمول است.
21
وزنم بیش از ۷-۵ کیلو کم شده است.
وزنم بیش از ۵ کیلو کم شده است.
وزنم بیش از ۵-۲ کیلو کم شده است.
اخیرا وزنم کاهش چندانی نداشته است.
Hidden
عدد
keyboard_arrow_up
فهرست
طراحی و توسعه توسط