افرادی که رابطه زناشویی خود را تا آخر عمر حفظ میکنند، ۴ سال بیشتر از کسانی عمر میکنند که نمیتوانند حفظ رابطه کنند. همین جمله ما را به فکر فرو میبرد که یک بازنگری در مورد روابط ، اصلاح یا مصمم شدن برای ماندن یا رفتن از رابطهی فعلیمان داشته باشیم. اگر اکنون در مرحلهای قرار دارید که بین رفتن و ماندن در یک رابطهی زخمی و آسیب خورده، ماندن را انتخاب کردهاید یا هنوز در انتخاب، تردید دارید و این سوالها برای شما به وجود آمده که آیا ماندن در رابطهی تضعیف شده منفعتی هم دارد یا خیر؟ اصلا چرا باید رابطهام را حفظ کنم؟ پیشنهاد میکنیم این مقاله را دنبال کنید.
بهترین و مناسبترین راهکار برای داشتن یک رابطه عاطفی سالم و پایدار و حفظ رابطه نزدیکمان این است که بتوانیم در کنار دیدگاهها و نظرات خود، به عقاید و باورهای طرف مقابل خود هم احترام بگذاریم و آن را درک کنیم. تا پایان مقاله حفظ رابطه با ما همراه باشید تا بتوانید بهتر در زندگی خود با همسرتان حفظ رابطه کنید.
پیش از بررسی ماهیت این چالشها با جزئیات بیشتر، ابتدا ماهیت بستر رمانتیکی را که این چالشها در آن ظهور میکنند، از طریق بررسی سطوح و مراحل مختلف صمیمیت مرور میکنیم.
اشتباهات یک رابطهی عاشقانه
در روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد ACT، انعطاف ناپذیری روانی به منزله فرآیند آسیب شناختی اصلی در نظر گرفته میشود. هنگامی که افراد بر حسب عادت درگیر رفتارهای اجتنابی خاص شوند، علائمی مشکل ساز و یک روش زندگی محدود ظهور خواهند کرد.
پیشنهاد میکنیم ابتدا پادکست ۶ فعل رابطه خراب کن را بشنوید و سپس ادامه مقاله را مطالعه کنید.
ویدیویی از ترم پنجم دوره جامع خودشکوفایی (روابط مثبت). جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک نمایید.
عناصر اصلی انعطاف ناپذیری روانی از این قرارند:
زندگی در گذشته یا آینده:
نشاط و سرزندگی در رابطه تنها در اینجا و در این لحظه تجربه خواهد شد. دلیل بخش عمده ناراحتیهای یک رابطه تمرکز بر روی گذشته یا آینده است. همواره باید این را به خاطر داشت که درد اجتناب ناپذیر و بدیهی است. ولی رنج بردن از آن اختیاری است و هیچ راهی برای فرار از قطار غلطان یک رابطه عاشقانه وجود ندارند. رنج بردن به مدت طولانی در رابطه در حقیقت یک تقویت ذهنی است که ساخته ذهن خود فرد است. برخی مثالهای شکایت از گذشته در روابط: چی میشد اگر من متفاوت بودم؟ اگر من متفاوت بودم، این اتفاقات میافتاد؟ بعد از آن همه کاری که کردم، او چطور میتواند در حق من این چنین بیانصافی کند؟ هیچ گاه برای تلاشهایم در این زندگی از من قدردانی نشد. از همان ابتدای رابطهمان تمرکز او همیشه بر روی کارش بود و نه بر روی من.
افرادی که دائما درگیر فکر به بیانصافیها و بیعدالتیهایی که نسبت به آنها شده باشند، محتمل به غرق شدن در درد و ناراحتی و خشم فزایندهای هستند. در چنین شرایطی آنها به اتفاقات حاضر با عینک گذشته مینگرند متعاقبا حتی دیدن تجربههای خوشایند فعلی نیز برایشان دشوار خواهد شد و نمیتوانند حفظ رابطه کنند.
چرا باید حفظ رابطه کنم؟
۱-نمونههایی از نگرانی برای آینده: بعد از این دیگر هیچ گاه به فرد عاشقی اعتماد نخواهم کرد. مردم راجع به من این چنین فکر میکنند که گویا من یک بازندهام. دفعهی بعدی تظاهر میکنم که همه چیز خوب است و از هیچ چیزی شکایت نخواهم کرد. دیگر با هیچ وکیلی (برای مثال) آشنا نخواهم شد. زیرا همه آنها دائما درگیر شغل خود هستند. دغدغه و نگرانی برای آینده ترس و دلهرهی پیش نگرایانه را به دنبال خواهد داشت.
۲-قطع ارتباط با ارزشها: در یک رابطه صمیمی و نزدیک این ارزشها هستند که به مثابه ابزاری جهت دهنده عمل کرده و به افراد کمک میکنند تا بدون در نظر گرفتن تغییراتی که در احساسات و افکارشان حاصل میشود، همراه و عاشق باقی بمانند.
افرادی که پیروی از قوانین را به ارزشهای خود ترجیح میدهند، در رویارویی با مشکلاتی که در یک رابطهی دراز مدت و صمیمی ظهور میکنند، از مهارت و توانایی انعطاف پذیری کمتری برخوردار ترند. برخی از این قوانین سودمند بوده و برخی دیگر نیستند. ولی چه قوانین سودمند و چه غیرسودمند همگی افراد را از همسانیهای طبیعی زندگی دور میکنند. اگر فردی حس کند که به سبب پیروی از قانون خاصی حالا دیگر حق با اوست، حتی چنین حسی هم نمیتواند جایگزینی برای سرزندگی مطلوب در رابطهاش باشد. سوالی که در روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد از افراد طرح میشود، این است که میخواهید زندگیتان کدام یک از ان دو رو باشد؟ حق با شما باشد یا یک زندگی با نشاط و سرزندهای را تجربه کنید؟
۳-محدود کردن داستانهای خود ساخته: فکر هر فرد درباره این که کیست و چگونه به چیزی که اکنون هستند تبدیل شده است، میتواند در برقراری و حفظ روابط صمیمی مفید یا زیان بار باشد. افراد درباره روابطی که در آن هستند، داستانهایی میبافند و این داستانها نیز میتوانند برای صمیمیت موجود در یک رابطه سودآور یا زیان آور باشند. به خاطر داشته باشید که وقتی داستانی گفته میشود، واقعیت راستینی وجود نداشته و همه چیز صرف از دیدگاه شخصی بیان میشود.
کتاب عشق پایدار، شیوههای بنا کردن اعتماد و پیشگیری از خیانت و همچنین رمز و رازهایی از آزمایشگاه عشق را بیان میکند. مطالعهی کتاب نه تنها برای زوجهای جوان و میانسال، بلکه برای روان شناسان، روانپزشکان، مشاوران و مددکاران نیز مفید و کارساز میباشد.
اجتناب تجربی چیست؟
اجتناب تجربی به معنی تلاش برای کنترل، تغییر یا فرار از رویدادهای شخصی استرس زا است. این تلاش گاه تا نقطهای پیش میرود که آسیب روانی و رفتاری به فرد وارد میکند. اساسا هر نوع رفتاری ممکن است به افراد کمک کند تا از تجارب خود اجتناب کنند. مصرف مواد مخدر یا الکل، برقراری رابطه جنسی، خواب بیش از حد یا عقب نشینی از فعالیتهای ارزشمند ممکن است به عنوان یک اجتناب تجربی عمل کنند. این تاثیر به این صورت است که احساسات، افکار و خاطرات ناخوشایند فرد به طور موقت تسکین مییابد. در یک رابطه نیز ممکن است افراد از موقعیتهای ترسناک یا تعاملات چالش برانگیز و ناخوشایند اجتناب کنند. برای نمونه این که زوجها زمینههای اختلاف نظر و عدم توافق را به بحث نمیگذارند، مسئلهای کاملا رایج است.
چرا باید روابطمان را حفظ کنیم؟
برخی از مطالعات دریافتهاند که احتمال طلاق در ازدواج دوم 10درصد بیشتر از طلاق کسانی است که برای اولین بار ازدواج میکنند چون در حفظ رابطه خود بیشتر مشکل دارند. احتمال طلاق گرفتن آن قدر بالاست که کاملا منطقی بنظر میرسد که همه زوجهای متاهل از جمله آنهایی که در حال حاضر از رابطهشان راضی هستند تلاش مضاعفی داشته باشند تا رابطه زناشویی شان را همچنان حفظ کرده و آن را تقویت کنند.
رابطه زناشویی ناشاد میتواند احتمال بیمار شدن را تا حدود 35 درصد افزایش دهد و حتی ممکن است به طور متوسط تا 4 سال باعث کوتاهتر شدن عمر شود. به عبارتی افرادی که زندگی زناشویی شادی دارند، بیشتر عمر میکنند و زندگی سالمتری نسبت به کسانی دارند که طلاق گرفتهاند یا زندگی زناشویی ناشادی دارند. یک رابطه زناشویی خوب ممکن است شما را سالمتر نگه دارد بدین خاطر که به طور مستقیم به سیستم ایمنی شما که سردم دار دفاع از بدن در برابر بیماریهاست سود میرساند. پژوهشگران حدود یک دهه است که متوجه شدهاند که طلاق میتواند عملکرد سیستم ایمنی را مختل کند.
وقتی رابطه زناشویی دچار مشکل میشود و نمیتوانند حفظ رابطه کنند، زن و مرد تنها کسانی نیستند که از این مسئله لطمه میخورند، بچهها نیز صدمه میبینند. در یکی از پژوهشها اثبات شد که آنهایی که در خانوادههایی بزرگ میشدند که در آن مشکلات زناشویی و خصومت بین پدر و مادر وجود داشت، در مقایسه با کودکان دیگر سطح بالاتری از هورمونهای استرس مورد مطالعه را به صورت مزمن داشتند.
بررسی ۴ تصور باطل در مورد روابط زناشویی :
این نظر اشتباه که میتوان رابطه زناشویی را فقط از طریق صحبت کردن با حساسیت بیشتر نجات داد. احتمالا رایجترین تصور باطلی است که درباره ازدواج و زناشویی وجود دارد. اما این مورد تنها مورد رایج نیست. در طول سالیان متوجه باورهای غلط دیگری شدهام که نه تنها نادرست هستند، بلکه میتوانند برای زندگی زناشویی مخرب نیز باشند.
چرا که ممکن است باعث شوند زوجها مسیر اشتباهی بروند یا بدتر از آن ممکن است زوجها را متقاعد کنند که هیچ امیدی به زندگی زناشویی آنها وجود ندارد، برخی از این باورهای غلط عبارتند:
مشکلات مربوط به اعصاب یا مشکلات شخصیتی، زندگی زناشویی را نابود میکنند.
ممکن است تصور کنید افرادی که دچار یک مشکل اخلاقی هستند مناسب ازدواج و رابطه زناشویی نیستند اما تحقیقات کشف کردهاند که بین اعصاب و روان ضعیف و شکست در عشق رابطه ضعیفی وجود دارد. دلیلش هم این است: همه ما موضوعاتی داریم که در آن عاقلانه رفتار نمیکنیم. اما این موارد مزاحم زندگی زناشویی نمیشوند. بلکه دستیابی به زندگی زناشویی شاد، داشتن شخصیت عادی نیست بلکه این است که فردی را پیدا کنید که با شما هماهنگ باشد.
علایق مشترک زندگی شما را نگه میدارد.
برای نقض این باور، می توان زوجینی را مثال زد که علایق مشترک و تفریحات مورد علاقه مشترکی دارند ولی برای هم احترامی قائل نیستند. برعکس زوجینی را اطراف خود میشناسیم که علایق مشترک چندانی ندارند ولی زندگی شاد و سالمی دارند.
تو انتظارات مرا برآورده کن تا من نیز این چنین کنم:
این حالت یعنی انجام کاری در عوض یک کار. در واقعاین حالت در روابط زناشویی ناشاد وجود دارد، جایی که هر یک از زن و مرد نیاز دارند دائما امتیازات را ثبت کنند تا بفهمند چه کسی چه کاری برای چه کسی انجام داده است. زوجهای شاد اصلا فکر نمیکنند که همسرشان دارد ظرفها را میشوید تا جبرانی باشد برای این که آنها شام درست کردهاند. آنها صرفا به این دلیل این کار را انجام میدهند که در کل احساس خوبی نسبت به همسرشان و رابطهشان دارند. اگر متوجه میشوید که همواره در مورد خاصی امتیازات همسرتان را ثبت میکنید، نشانه این است که در رابطه زناشویی مان یک حیطه تنش وجود دارد. پرهیز کردن از اختلاف و درگیری ازدواج را تباه میکند. در نظر داشته باشید در همه زندگیهای مشترک صداقت همیشه بهترین سیاست نیست. بسیاری از روابط زناشویی شاد یک عمر دوام آوردهاند. در حالی که زوجین تلاش کردهاند بعضی مسائل را اصلا مطرح نکرده و همچنان مخفی نگه دارند.
زوجها سبکهای متفاوتی از درگیری و اختلاف دارند. برخی به هر قیمتی از دعوا پرهیز میکنند، برخی دائما با هم دعوا میکنند و برخی نیز قادرند تا با صحبت کردن اختلافاتشان را حل و فصل کنند و به راحتی حفظ رابطه کنند. بدون اینکه اصلا لازم باشد صدایشان را بلند کنند. هیچ یک از این سبکها ضرورتا بهتر از دیگری نیست. مادامی که برای زوجین مفید و موثر است.
در اکثر موارد قضیه کاملا برعکس است. مشکلاتی که در رابطه زناشویی پیش میآید و باعث میشود کار زوجین به طلاق بکشد، اغلب یکی از آنها یا هردوی آنها را به روابط مخفی خارج از ازدواج سوق میدهد. بیشتر مشاورین ازدواج که درباره روابط مخفی خارج از ازدواج مطالبی مینویسند، متوجه شدهاند که از این روابط مخفی معمولا با رابطه جنسی بی ارتباط میباشند و افراد در آن اغلب به دنبال دوستی، حمایت عاطفی، درک شدن، احترام، توجه و نگران شدن هستند. چیزهایی که معمولا انتظار میرود یک رابطه زناشویی برای انسان فراهم کند. مردها از لحاظ بیولوژیکی برای زندگی مشترک ساخته نشدهاند. یک باور مکمل این عقیده که روابط مخفی خارج از ازدواج باعث طلاق میشود این نظریه است که
مردها ذاتا هوسرانانی هستند که دوست دارند با زنان زیادی رابطه داشته باشند و بنابراین مناسب تک همسری نیستند.
این احتمالا همان قانون جنگل است که در بین حیوانات مرسوم است. جنس نر در اکثر گونهها ظاهرا تمایل دارد حتی المقدور فرزندان زیادی داشته باشد، بنابراین تعهدش به ماندن در کنار یک همسر چندان جدی نیست. در پاسخ باید گفت دیگر گونههای حیوان ممکن است چنین قانون طبیعی صدق داشته باشد. اما در مورد انسانها احتمال روابط مخفی خارج از ارتباط چندان به جنسیت وابسته نیست و بیشتر تابع امکان و فرصت است. این روزها که بسیاری از خانمها بیرون از منزل کار میکنند، احتمال اینگونه روابط برای خانمها نسبت به گذشته افزایش یافته است. طبق تحقیقات دکتر لوئین از انجمن توسعه انسانی برکلی، آمار روابط مخفی خارج از ازدواج بین زنان جوان قدری بیشتر از مردان شده است.
نتیجهگیری
زن و مرد از دو سیاره متفاوت هستند. بر اساس کتابهای پرفروشی که اخیرا بسیار رایج شده است، مردان و زنان به این دلیل نمیتوانند حفظ رابطه کنند که مردان اهل مریخ و زنان اهل ونوس هستند. روابط زناشویی هر قدر هم که موفق باشند، از تعامل دو موجود فضایی ایجاد شدهاند که از دو سیاره متفاوت آمدهاند. تفاوتهای مربوط به جنسیت میتواند تا حدودی به مشکلات زناشویی دامن بزند اما باعث آن نمیشود.
رابطه جنسی، رابطه عشق، رابطه شور و اشتیاق در یک رابطه زناشویی در مورد خانمها تا 70درصد به کیفیت رابطه دوستی بین زن و مرد بستگی دارد. در مورد آقایان نیز این عامل تعیین کننده تا 70 درصد به کیفیت رابطه دوستی زن و مرد مربوط میشود، بنابراین حداقل میتوان گفت بعضی از زنان و مردان از سیاره یکسان میآیند.
در آخر به شما پیشنهاد میشود پادکست مهمترین شاخص یک رابطه خوب چیست را بشنوید.
در همین زمینه دوره شکوفایی به همراه ۱۰ جلسه مشاوره به شما بسیار کمک خواهد کرد:
دوره هشتاد ساعته غیرحضوری در ۸ ترم | شکوفایی
این دوره مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر و بر اساس آموزههای رئیس سابق انجمن روانشناسی آمریکا و پدر روانشناسی مثبتنگر (دکتر مارتین سلیگمن) میباشد و اکثر درسهای آن توسط پژوهشهای فرا تحلیل و دانشگاهی به اثبات رسیده است.
در صورتی که امکان شرکت در دوره را ندارید کتاب زیر را بخوانید :
کتاب خلع سلاح همسر انتقادگر
در کتاب خلع سلاح همسر انتقادگر میخوانیم که انتقادگری یکی از مشکلات شایع زوجهاست. در تجارب بالینی، بارها با زوجهایی روبرو شدهام که یکی از آنها طرف مقابل را مدام زیر رگبار انتقاد میگیرد. (همسر "انتقادگر"). مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید
کتاب خلع سلاح همسر انتقادگر
در کتاب خلع سلاح همسر انتقادگر میخوانیم که انتقادگری یکی از مشکلات شایع زوجهاست. در تجارب بالینی، بارها با زوجهایی روبرو شدهام که یکی از آنها طرف مقابل را مدام زیر رگبار انتقاد میگیرد. (همسر "انتقادگر").