یکی دیگر از انواع اختلالات شخصیتی، اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) میباشد که در آن فرد به طور اغراق آمیزی احساس مهم بودن میکند. شما در این مقاله با اختلال شخصیت خودشیفته و همچنین ویژگیهای آن آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.
آیا تا به حال با افراد خودشیفته رو به رو شدهاید؟ در مقابل آنها چگونه باید رفتار کرد؟ در این مقاله اختلال شخصیت خودشیفته و همچنین علائم و درمان آن را بررسی خواهیم کرد.
اختلال شخصیت خودشیفته (Narcissistic Personality Disorder):
اختلال شخصیت خودشیفته (NPD)، نوعی اختلال شخصیتی است که در آن فرد به طور اغراق آمیزی احساس مهم بودن میکند. نیاز عمیقی به توجه و تحسین بیش از حد دارد. روابطی آشفته را تجربه میکند و نمیتواند با دیگران همدلی داشته باشد. به ظاهر اعتماد به نفس بالایی دارد، اما در پشت این نقاب اعتماد به نفس افراطی، عزت نفس شکنندهای نهفته است که در برابر کوچکترین انتقاد آسیب پذیر است. آن چه بسیاری از افراد نمیدانند این است که این اختلال در واقع بسیار آسیب زاست.
فرد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته مشکلات زیادی را در بسیاری از جنبههای زندگی خود مانند روابط، کار، مدرسه یا امور مالی تجربه میکند؛ به علاوه، منش وی میتواند برای بسیاری افراد آزارنده باشد. چنین فردی، در صورتی که مورد لطف و تحسین خاصی که اعتقاد دارد سزاوار آن است، قرار نگیرد، به شدت ناراضی و ناکام میشود. او قادر به برآورده کردن نیازهای دیگران در ارتباط نیست و اصولا لزومی برای این کار احساس نمیکند؛ از این رو، دیگران از بودن با او لذت نمیبرند. اگر چه دیگران وی را فردی خودخواه میبینند که فقط نگران خواستهها و نیازهای خودش است و نیاز مبرمی به تعریف و تمجید دارد، اما او در درون ممکن است احساس ناامنی و پوچی داشته باشد.
اختلال شخصیت خودشیفته چقدر شایع است؟
کارشناسان تخمین میزنند حدود 5/0% (نیم درصد) جمعیت کلی به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا هستند، این اختلال یکی از 10 اختلال شخصیت است. همۀ این اختلالات موجب میشود که افراد به روشی فکر، احساس و رفتار کنند که به دیگران یا خود آسیب بزنند. اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) مردان را بیش از زنان تحت تاثیر قرار میدهد. این اختلال اغلب در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز میشود. به خاطر داشته باشید، اگر چه برخی از کودکان ممکن است صفات خودشیفتگی را نشان دهند، اما این ممکن است تنها مربوط به سنشان باشد و به این معنا نیست که آنها خودشیفته خواهند ماند.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته:
علائم و نشانههای اختلال شخصیت خودشیفته و شدت علائم در هر فرد متفاوت است. افراد مبتلا به این اختلال:
احساس اغراق آمیزی از مهم بودن دارند و خودبزرگ بین هستند.
احساس استحقاق میکنند و نیاز مداوم و بیش از حد به تحسین شدندارند.
انتظار دارند که دیگران آنها را برتر و بالاتر از همه بدانند، حتی اگر هیچ دستاوردی که این برتری را تضمین کند، نداشته باشند.
در مورد دستاوردها و استعدادهای خود اغراق میکنند.
دربارهی اینکه فردی دارای موفقیت، قدرت، درخشش، زیبایی و یا این که همسری فوق العاده هستند، خیال پردازی میکنند.
باور دارند که برتر از دیگران هستند و فقط میتوانند با افرادی به همان اندازه خاص و مهم معاشرت کنند.
با دیگران همدردی نمیکنند و اگر لطفی به کسی بکنند برای رسیدن به مقاصد خودشان است. در روابط بین فردی استثمارگر هستند و از دیگران سوء استفاده میکنند. در تشخیص نیازها و احساسات دیگران ناتوانند یا تمایلی به درک آنها ندارند.
به دیگران حسادت میکنند و معتقدند که دیگران نیز نسبت به آنها حسادت دارند.
متکبر و مغرورند و در عین حال فخر فروش و پرادعا هستند.
فرد میباید حداقل پنج مورد از موارد فوق را نشان دهد تا تشخیص ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته را بگیرد.
رابطه با افراد خودشیفته:
به خاطر ویژگیهای ذکر شده، معمولا اطرافیان آنها را طرد کرده یا محبتشان را آنان دریغ میکنند. افراد مبتلا به این اختلال مجبور به تحمل چنین فشارهایی هستند، اگرچه قدرت و تحمل رویارویی با این فشارها را ندارند. افراد مبتلا به اختلال خودشیفته در پذیرش هر چیزی که به نوعی انتقاد محسوب شود، مشکل دارند بنابراین:
بیتاب و عصبی هستند.
مشکلات بین فردی قابل توجهی دارند و زود از روابط خویش خسته میشوند.
در برابر کوچکترین انتقادی، با خشم یا تحقیر کردن فرد مقابل واکنش نشان میدهند و سعی میکنند با کوچک کردن فرد مقابل، خود را برتر نشان دهند.
در تنظیم احساسات و رفتارشان مشکل دارند.
در مواجهه با استرس و سازگاری با تغییرات، مشکلات عمدهای را تجربه میکنند.
در درون خود احساس ناامنی، آسیب پذیری و حقارت دارند.
چرا گاه جذب افراد خودشیفته میشویم؟
بسیاری از ما در طول زندگی خود در مییابیم که شخصیتهای معین و الگوی ثابتی از روابط را برای خویش برمیگزینیم. ممکن است به دفعات متوجه شویم که فرد انتخاب شده، مناسب ما نیست؛ اما ممکن است در تجربۀ بعدی نیز فردی با همان ویژگیهای شخصیتی را برگزینیم. اگر ما به دفعات جذب افراد خودشیفته میشویم، باید موارد زیر را در نظر داشته باشیم:
جذب شدن به این افراد اصلا تصادفی نیست. افراد خودشیفته در نخستین برخوردها ممکن است بسیار جذاب و فرهمند به نظر برسند. در آغاز، به نظر میرسد آنها با هالهای از شکوه و عظمت احاطه شدهاند که میتواند خوشایند باشد.
ممکن است در کودکی، ارتباط و تعامل طولانی مدت با افراد خودشیفته را تجربه کرده باشیم. این افراد میتوانند والدین، معلمان و یا دیگر نزدیکان ما باشند که با رفتارهای خاصی، به ما احساس بیارزشی، ناشایستگی و بیکفایتی داده باشند. این سبک رفتاری میتواند موجب شود ما در بزرگسالی به سوی افرادی برویم که این برداشت آغازین ما از خود را، با رفتارشان "تایید" میکنند.
عزت نفس پایین گاه ما را به سوی افرادی میراند که فکر میکنیم در کنارشان به اعتماد به نفس دست مییابیم. گاه باور ما این است که در کنار این افراد میتوانیم تجربیات هیجان انگیزی داشته باشیم که به تنهایی، برایمان دست یافتنی نیستند.
گاه ما و افراد خودشیفته نوعی گرایش متقابل به یکدیگر پیدا میکنیم. چنانچه ما فردی خشنودکننده باشیم که هویت خود را در مراقبت، تحسین و عشق ورزی بی قید و شرط به دیگران پیدا میکنیم، بسیار عادی است که افراد خودشیفته جذب ما شوند. بدین گونه، نیاز ما به خشنود کردن و نیاز طرف مقابل به تعارف، تملق و خشنود شدن هر دو برآورده میشوند.
سبب شناسی اختلال شخصیت خودشیفته (NPD):
به درستی مشخص نیست که چه عواملی باعث بروز این اختلال در فرد میشود. همانند سایر اختلالات بهداشت روان، علل اختلال شخصیت خودشیفته نیز پیچیده است. اکثر متخصصان برای تبیین این اختلال ازیک مدل زیستی-روانی-اجتماعی استفاده میکنند. به این معنی که بروز آن را به عوامل زیستی و وراثتی (خلق و خو و ویژگیهایی که فرد از بدو تولد با خود دارد)، عوامل روانی (شیوههای تفکر، واکنشپذیری در مقابل رویدادها و شیوههای مقابلهای که در رویارویی با مسائل زندگی به کار میگیرد) و عوامل اجتماعی (مانند تعامل فرد با خانواده، دوستان و سایر فرزندان خانواده در حین رشد) نسبت میدهند. این نشان میدهد که هیچ یک از این عوامل به تنهایی در ایجاد این اختلال موثر واقع نمیشوند؛ بلکه این اختلال محصول پیچیدهای از هر سه عامل است. تحقیقات نشان میدهد که اگر فردی به اختلال شخصیت مبتلا باشد، خطر ابتلا فرزندان او به این اختلال بیشترمیشود. در حالی که بخشی از این اختلال به وراثت مربوط است، بخشی نیز مربوط به رفتار والدین است. برخی از محققان فکر میکنند، کودکانی که در خانوادههایی با سبک فرزندپروری بیش از حد حمایتگر و یا غفلت کننده بزرگ میشوند، بیشتر درمعرض ابتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند؛ اگرچه نقش عوامل زیستی و وراثتی را به هیچ وجه نمیتوان نادیده گرفت.
تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته:
اختلالات شخصیتی مانند اختلال شخصیت خودشیفته، به طور معمول توسط روانشناس یا روانپزشک تشخیص داده میشوند. پزشکان عمومی معمولا آموزش دیده یا مجهز نیستند که بتوانند این نوع اختلال روانشناختی را تشخیص دهند. بنابراین اگرچه میتوانید در مورد این نوع اختلال با پزشک خانواده مشورت کنید، اما در هرصورت آنها باید شما را برای تشخیص و درمان به یک متخصص روانشناس یا روانپزشک ارجاع دهند. هیچ آزمایش خون یا ژنتیکی برای تشخیص اختلال شخصیت وجود ندارد. بسیاری از افراد مبتلا به این اختلال به دنبال درمان نیستند. افراد مبتلا به اختلالات شخصیتی معمولا تا زمانی که اختلال مزبور به طور قابل توجهی بر روی زندگیشان تاثیر نگذارد، به دنبال درمان نمیروند و متقاعد کردن آنان برای درمان به سبب انعطاف ناپذیری شخصیتی که به آن دچارند، بسیار دشوار است.
درمان اختلال شخصیت خودشیفته (NPD):
درمان این اختلال معمولا نیازمند درمانی طولانی مدت توسط درمانگری است که تجربه درمان این اختلال را دارد. همچنین ممکن است برای برخی علائم نگران کننده دارو تجویز شود.
سخن آخر:
همانگونه که پیشتر گفتیم افراد مبتلا به اختلالات شخصیت تمایلی برای مراجعه به روان درمانگر ندارند، شما به عنوان عضو خانواده یا دوست، بهترین کمکی که می توانید به آنها بکنید این است که آنها را برای مراجعه به روانشناس ترغیب و تشویق کنید.
منابع: