اختلال انفجاری متناوب چیست؟ افراد مبتلا به این اختلال معمولا در برابر مواردی ابراز خشم میکنند که آن چه سبب خشم شده است، چنین واکنش خصمانهای را نمیطلبد. در ادامهی این مقاله با اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder) و همچنین راهکار درمانی اختلال انفجاری متناوب آشنا خواهید شد.
شما در این مقاله با اختلال انفجاری متناوب و همچنین علائم و راهکارهای درمانی آن آشنا خواهید شد. تا پایان مقاله با ما همراه باشید.
اختلال انفجاری متناوب (Intermittent Explosive Disorder):
اختلال انفجاری متناوب در زمره اختلالاتی است که مشکلات تنظیم هیجان و رفتار را شامل میشوند و موجب نقض حقوق دیگران و ایجاد مسائل و مشکلات قابل ملاحظه میگردند. این اختلالات از نظر این که افراد را در تعارض قابل ملاحظه با دیگران، خصوصا صاحبان قدرت قرار میدهند، مشترک هستند. به زبان ساده فرد مبتلا به این گروه از اختلالات به احتمال قوی به دردسر خواهد افتاد. آنها قادر به خویشتن داری و بازداری هیجانی نیستند. سطح بالای هیجانپذیری منفی در کنار این ویژگی سبب برونریزی شدید میشود. این دسته از اختلالات، که اختلال انفجاری متناوب هم به آن متعلق است، تحت عنوان اختلالات ایذایی و کنترل تکانه شناخته میشوند.
افراد مبتلا به اختلال انفجاری متناوب طغیانهای خشم کلامی (قشقرق، نطق آتشین، جر و بحث، فحش و توهین) یا طغیانهای جسمانی (دعوا و کتککاری) دارند که معمولا با موضوع و موقعیت بیتناسب است؛ یعنی آن چه سبب خشم شده است، چنین واکنش خصمانهای را نمیطلبد و این دیگ جوشان عصبانیت آنها است که همواره با هر اشارهای سر ریز میکند. باید توجه داشت دفعات تکرار برای تشخیص اهمیت دارند و نیز هر طغیان خشمی لزوما به اختلال انفجاری متناوب نسبت داده نمیشود.
۷ راه تشخیص اختلال انفجاری متناوب :
فرد به طور مکرر انفجارهای خشم دارد که به طور متوسط دو بار در هفته روی میدهد و حداقل سه ماه پیوسته ادامه داشته است.
پرخاشگری به دو صورت کلامی و فیزیکی میتواند بروز کند که بسته به شدت بیماری دامنه آن متغیر است؛ از غر زدن، نق زدن، شکایت کردن، جر و بحث، قشقرق و ایرادگیری تا جراحت فیزیکی به انسانها و حیوانات و تخریب اموال.
نشانهها ممکن است در عرض چند دقیقه تا چند ساعت ظاهر شوند و صرف نظر از مدت زمان طول کشیده برای پیدایی، خود به خود و به سرعت از بین بروند.
شدت پرخاشگری ابراز شده در طی انفجارهای مکرر خشم با عامل برانگیزاننده و استرسآور به شدت نامتناسب است.
انفجارهای پرخاشگری از قبل برنامه ریزی نشدهاند؛ به عبارتی بیفکر و بدون برنامه هستند و ناگهانی رخ میدهند. در نتیجه شخص به منظور دستیابی به هدف مشخصی مانند پول، قدرت و ارعاب اقدام به پرخاشگری نمیکند.
بعد از فروکش کردن خشم، پشیمانی عمیقی به سراغ وی میآید و رنج زیادی حس میکند؛ به جهت پیامدهای مالی یا احیانا قضایی و نیز صدمه خوردن به شغل یا رابطه.
طیف سنی اختلال انفجاری متناوب از ۶ سالگی تا بزرگسالی است.
دقت کنید برای گرفتن تشخیص دقیق حتما باید سن فرد، علت زیربنایی، رفتار و درجهای که مشکلات خودتنظیمی با پرخاشگری ارتباط دارند، بررسی شوند. ثبت دقیق نشانهها و جزئیات موقعیتی که خشم در آن رخ میدهد به روانشناس در این زمینه یاری میرساند.
اختلال انفجاری متناوب معروف به شخصیت صرعی:
اصطلاح شخصیت صرعی برای نشان دادن این ویژگی به کار رفته که انفجارهای خشم این افراد شبیه حملات صرعی هستند. از چه جهت این اختلال با صرع مقایسه شده است؟ پاسخ این است که این انفجارهای عصبانیت مانند صرع، ناگهانی و بدون پیش بینی رخ میدهند و شخص تسلطی روی خودش ندارد؛ سپس خاموش شده و ناگهان به خودش میآید و متوجه رفتار جنونآمیز و زیان آن میشود. به علاوه، این حالت جزو صفات شخصیتی او نیست. به لحاظ مغزی احتمال وجود یک وضعیت مشابه صرع وجود دارد. اشکالاتی در سیستم عصبی مرکزی سبب این رفتارهای خارج از کنترل میشود. پایههای ارثی اختلال از دیگر عواملی است که موید این واقعیت است. احتمال دارد چنین ویژگیهایی در بستگان نسبی و خونی افراد مبتلا نیز دیده شوند.
عوامل روانی اجتماعی موثر بر بیماری انفجاری متناوب :
اختلال انفجاری متناوب ظاهرا در مردان بیشتر از زنان گزارش شده است. مردان مبتلا احتمالا در زندانها و مراکز تادیبی و زنان مبتلا در مراکز روان درمانی یافت میشوند. بیشترین نمونههای اختلال انفجاری متناوب مردانی با هیکل بزرگ اما از لحاظ عاطفی وابسته و ضعیف هستند و هویت مردانه ضعیفی دارند. در وجود آنها یک احساس دائمی بیکفایتی و ناتوانی وجود دارد و حس میکنند قادر نیستند محیط را تغییر دهند.
بسیاری از مبتلا به اختلال انفجاری متناوب، دوران کودکی خود را در محیطی نامناسب و مملو از اعتیاد به الکل، تنبیه بدنی و تهدیدات جانی گذراندهاند. از این رو به ناچار با پدر یا مادر بداخلاق و پرخاشگر خود شبیه سازی میکنند. پدر و مادری که موجب سرخوردگی، سرکوبی و خصومت در آنان شدهاند. افراد مورد تهاجم، بسیاری اوقات تصویرذهنی والدین اعصاب خردکن را زنده میکنند و سبب بروز حملات در این بیماران میشوند. مولفه نیرومند خانوادگی چیزی نیست که بشود در اختلال انفجاری متناوب نادیده گرفت. افراد مبتلا طی سالهای رشد خود سلسلهای از عقاید منفی را آموخته و درونی کردهاند؛ از جمله این که دیگران میخواهند به آنها آسیب برسانند و خشونت تنها راه دفاع و قابل توجیه است. انتظار ضربه خوردن و بدرفتاری و مورد سوء استفاده قرار گرفتن، بذر بیاعتمادی در نهادشان کاشته و ذهنشان را مستعد حمله و قضاوت بیرحمانه ساخته است. بدین ترتیب پرخاشگری تنها الگوی موجود برای مقابله با تعارض و ناکامی در ذهن آنها است. افزون بر عوامل ذکر شده، تایید خشونت مرتبط با نقش جنسیتی مردانه، بعد فرهنگی اثرگذار در پارهای فرهنگها و قومیتها است. دیدگاهی که تا اندازهای شیوع بیشتر اختلال انفجاری متناوب در مردان را توجیه میکند.
اختلال انفجاری متناوب چه تفاوتی با سایر اختلالات دارد؟
پرخاشگری به صورتی که اینجا مطرح است، میتواند نشانهای بر سایر اختلالات روانی نیز باشد. توجه به جزئیات ریز باعث تمیز این اختلالات از هم شده و البته گاهی دو اختلال به صورت همزمان در فرد وجود دارد.
اختلال نافرمانی-لجبازی: این اختلال به دوران کودکی محدود میشود و مشخصه بارز آن سرپیچی از منابع قدرت مثل والدین و معلمین است ولی دامنه تحریک در اختلال انفجاری متناوب وسیعتر و به عوامل متنوعتری وابسته است. ضمنا در خشم انفجاری متناوب، کودک صادقانه به اشتباه خود اعتراف میکند؛ در حالی که در نافرمانی- لجبازی، کودک از نتیجه عمل خود خشنود است.
اختلال سلوک: در اختلال سلوک، انفجار خشم پرتکرارتر است و مقاومتر. به نوعی بخشی همیشگی از شخصیت فرد است نه این که به صورت دورهای رخ دهد. اختلال سلوک در محدوده کودکی و نوجوانی رخ میدهد. احساس گناه و پشیمانی به آن راه ندارد. قساوت و آزار دیگران هدف اصلی بیمار است.
اختلال شخصیت ضداجتماعی: شخصیت ضداجتماعی در حقیقت فرم تداوم یافتۀ اختلال سلوک است، بنابراین پرخاشگری و تکانشگری جزئی از شخصیت فرد محسوب شده و در روانش حضوری دائمی دارد. سرزنش متوجه دیگران است نه خود فرد. فرد مبتلا عبرت ناپذیر و حق به جانب است. ضمن این که در پارهای موارد، خشونت به منظور ارعاب یا رسیدن به اهداف جنایتکارانه و خلاف قانون انجام میشود.
اختلال شخصیت مرزی: خلق شخصیت مرزی در نوسان است و رفتارهای پرخاشگرانه در شرایط مختلفی از او سر میزند. اما افراد مرزی بیشتر از این که با این انفجارها شناخته شوند، با بیثباتیشان شناخته میشوند: کسی که گاه نادم و گاه طلبکار است.
اختلالات سایکوتیک یا روان پریشانه: در این نوع اختلالات که اسکیزوفرنی از جمله آنها است، پرخاشگریهای شدید اصولا در واکنش به هذیان یا توهم مشخص ایجاد میشوند. واقعیت سنجی این افراد به شدت مختل است و مساله تهدید کننده در اکثر مواقع موضوعیت بیرونی و خارجی ندارد.
بینظمی خلق اخلالگرانه: در تضاد با خشم انفجاری متناوب ، مشخصه اصلی بینظمی خلق اخلالگرانه این است که فرد در فاصله بین دو انفجار خشم، در اکثر ساعات روز و تقریبا هر روز، خلق منفی و تحریک پذیر دارد. در حقیقت مانند آتش زیر خاکستر است و هر لحظه آماده شعله کشیدن. در اختلال انفجاری متناوب بروز خشم ناگهانی بوده و در فواصل آن خلق فرد معمولی است.
بیش فعالی: در افراد بیش فعال اعمال ناگهانی و غیرقابل پیش بینی وجود دارد؛ اما لزوما از خشم و عصبانیت سرچشمه نمیگیرد یا منجر به جرح و آسیب نمیگردد. شیطنت و تحرک خارج از حد به همراه بیقراری و عدم تمرکز بیش از بروز خشم توصیف کنندۀ این اختلالند. ضمن اینکه شدت و دفعات خشم در اختلال انفجاری متناوب به مراتب زیادتر است.
مسمومیت با سوء مصرف مواد: در صورتی که پرخاشگری در اثر مصرف یا ترک ماده مخدر، الکل و غیره باشد، برچسب تشخیصی اختلال انفجاری متناوب نمیگیرد. منشا بیماری باید چیزی غیر از مصرف مواد باشد.
سیر بالینی اختلال انفجاری متناوب :
این اختلال بعد از ۶ سالگی در هر مرحلهای از زندگی میتواند شروع شود اما معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی احتمال پیدایی بیشتر خواهد بود. شروع آن ممکن است ناگهانی یا تدریجی باشد. شدت آن ممکن است به مرور تا میانسالی کاهش یابد. دورهای حدودا ۱۲ تا ۲۰ ساله باید طی شود تا این آتشفشان خروشان رو به سردی رود؛ گرچه همین دوره برای تخریب زندگی فرد بیمار و اطرافیان وی کافیتر از کافی است و زمان مهمی تباه خواهد شد. بدن نیز از این عوارض در امان نخواهد بود. دورههای آسیب زننده با علائمی نظیر تپش قلب، افکار خودکشی، تنگی نفس و انرژی منفی بیش از حد همراه هستند که به راحتی آسیبهای جسمی جدی تولید میکنند. بیماریهای قلبی، سکته مغزی و دردهای مزمن نمونههای آن هستند. اگر درمان لازم و به موقع صورت نگیرد، تبعات دورههای انفجار خشم جبران ناپذیر میشود.
ترکیبی از دارو درمانی و روان درمانی بیشترین شانس موفقیت را در درمان دارد. داروهایی نظیر تثبیت کنندههای خلق که توسط روانپزشک تجویز میشوند روی ساختار مغزی دخیل در این بیماری اثر مناسبی نشان دادهاند. سپس درمانهای شناختی و تکنیکهای آرام بخشی به کنترل خشم کمک میکنند. ناگفته پیداست جلسات روان درمانی تنها در صورت استمرار و تمرین مداوم موثر هستند. روانشناس با یک ارزیابی روانشناختی به الگوهای فکری غلط و هیجانات بیمارگونه فرد پی برده و طی پروتکل درمانی مشخصی، او را به سمت تغییر نگرش و روشهای مقابلهای سازگارانه هدایت میکند؛ به صورتی که فرد تشخیص بدهد کدام موقعیتها برای او استرسآور و تحریک کنندهاند و واکنشهای تهاجمی را در او برمیانگیزند. سپس از این موقعیتها تا حد امکان پرهیز کند یا اینکه یاد بگیرد چگونه عصبانیت و پاسخهای نابجای خود را تحت کنترل درآورد. به عبارتی تمرین کند در برابر رفتار و کلام دیگران اول فکر کند و بعد بهترین پاسخ را بدهد.
آموختن تکنیکهای آرام بخشی و انجام فعالیتهای لذت بخش و سالم، بیاثر نیستند. به زبان ساده رگ خواب هر کس متفاوت است. آن چه اهمیت دارد پرداختن به تفریحات مناسب و خصوصا پرهیز از مصرف الکل و مخدرات و امثال اینها است. این گونه رفتارهای پرخطر به تنهایی تولید خشم و تحریک پذیری میکنند تا رسد به اینکه کسی مستعد چنین اختلالی باشد. داشتن خواب کافی، رژیم غذایی مناسب (کم شکر و کم کافئین) و انجام تمرینات ورزشی، تحمل ناامیدی و خشم را بالا میبرد. کنار آمدن با عصبانیت مهارتی اکتسابی است.
نتیجه گیری
متاسفانه بسیاری از افراد مبتلا به اختلال انفجاری متناوب در پی درمان برنمیآیند. گاهی بعد از سالها تجربه صدمات ناشی از اختلال، هنوز به نابهنجاری رفتاری خود نام اخلاق و صفت و ویژگی میدهند، نه اختلال!
منابع:
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک. تالیف بنجامین سادوک، ویرجینیا سادوک و پدرو روئیز. ترجمه مهدی گنجی. نشر ساوالان
آسیب شناسی روانی. تالیف ریچارد هالجین و سوزان کراس ویتبورن. ترجمه یحیی سید محمدی. انتشارات روان
pezeshket.com
پرفروشترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید