متاسفانه در سراسر جهان شیوع اختلالات مرتبط با سوءمصرف مواد روانگردان رو به فزونی است، شما در این مقاله با عوامل موثر بر این اختلالات و همینطور درمان آنها آشنا خواهید شد. در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
بر اساس دادههای آماری بدست آمده در مورد مصرف مواد مخدر، تقریبا 20 میلیون بزرگسال آمریکایی در سال 2017 با یکی از اختلالات مصرف مواد مبارزه کردهاند. شروع مصرف مواد معمولا در سنین نوجوانی است، دقیقا زمانی که شخص در معرض آسیب پذیری بیشتری نسبت به دیگر اختلالات روانی قرار دارد! این مصرف زودهنگام میتواند زنگ خطری برای اختلال مصرف دیگر مواد و عاملی جهت شکل گیری اختلالات دیگر روانشناختی نیز باشد.
اعتیاد نوعی اختلال مزمن است که عوامل بیولوژیکی، روانشناختی، اجتماعی و محیطی در ایجاد و تداوم آن موثر میباشند. حدود نیمی از خطر اعتیاد ژنتیکی است؛ ژنها بر میزان پاداشی که افراد هنگام استفاده از یک ماده تجربه میکنند تاثیرگذار هستند. تمایل شدید به تجربه مجدد استفاده از یک ماده، بطور بالقوه تحت تاثیر عوامل روانشناختی (مانند استرس یا آسیب و ضربه روانی)، عوامل اجتماعی و عوامل محیطی قرار دارد که میتواند منجر به استفاده منظم و مزمن مواد و در نهایت تغییرات مضری در مغز گردد. این تغییرات مغزی شامل تغییر در مناطق قشری مغز، سیستم لیمبیک (شامل مدار عصبی پاداش، انگیزه، کنترل تکانه و قضاوت) بوده که میتواند موجب افزایش چشمگیر اشتیاق به مصرف یک ماده شود.
طبقه بندی وابستگی به مواد روانگردان درDSM-5 راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی:
بطور کلی میتوان گفت مواد، عناصر شیمیایی هستند که شخص میتواند بصورت تزریق، نوشیدن، استنشاق، تدخین و بلعیدن از آن استفاده کرده و پس از استفاده تغییراتی در خلق و رفتار وی مشاهده میشود. موادی که در ایجاد اختلال مصرف مواد نقش دارند به 11 طبقه تقسیم بندی شدهاند که بررسی اختلالات ناشی از آنها را سهلتر نموده است، در این مقاله به توضیح اصطلاحات و شناسایی کلی اختلال مصرف مواد میپردازیم و در مقالات بعدی به علائم و اختلالات ناشی از پرمصرف ترین این مواد خواهیم پرداخت.
- الکل
- آمفتامین ها
- کافئین
- کانابیس
- کوکائین
- مواد توهم زا
- مواد استنشاقی
- نیکوتین
- مواد افیونی
- فن سیکلیدین
- داروهای رخوتزا، خواب آور، ضد اضطراب
تفاوت بین دو اصطلاح وابستگی و اعتیاد:
در جامعه دو اصطلاح «وابستگی» و «اعتیاد» اغلب برای توصیف کسی که به یک اختلال مصرف مواد مبتلا شده است استفاده میشود. اما این دو اصطلاح دقیقا یکسان نیستند. برای یک فرد عادی، درک تفاوت بین وابستگی و اعتیاد دشوار است، با این حال چند تمایز اصلی وجود دارد که این دو را از هم جدا میکند.
وابستگی: نشان دهنده وابستگی جسمی یا روانی یا هر دو به ماده مورد نظر است که در آن بدن با دارو سازگار میشود، برای دستیابی به یک اثر خاص (تحمل) به مقدار بیشتری از آن نیاز دارد و در صورت قطع ناگهانی مصرف (ترک)، علائم خاص جسمانی، روانی یا هر دو در فرد مشاهده میشود. وابستگی جسمی میتواند با استفاده مزمن بسیاری از داروها اتفاق بیفتد، از جمله بسیاری از داروهای تجویز شده تحت نظر پزشک. در نتیجه وابستگی جسمی در نفس خود اعتیاد محسوب نمیشود، اما میتواند با اعتیاد همراه باشد، شاید بتوان وابستگی را بعنوان اولین مرحلهی اعتیاد در نظر گرفت. بنابراین ویژگیهای مورد نظر در اصطلاح وابستگی بطور خلاصه شامل موارد ذیل خواهد بود:
- تحمل: تمایل فرد به افزایش میزان مصرف به مرور زمان، برای رسیدن به حالت سرخوشی. دیده می شود که افراد دچار اعتیاد، به مرور میزان مصرف مواد را افزایش میدهند، کاری که گاه به مسمومیت شدید و مرگ میانجامد.
- پس از وابستگی، عدم مصرف ماده مورد نظر پیامدها و عوارض ناخوشایندی را به همراه دارد، که طیفی از علائم جسمانی، آشفتگی روانی و یا هر دو را شامل میشود. به این علائم، "علائم ترک" گفته میشود.
- اشتیاق مفرط برای مصرف: فرد علیرغم آگاهی از پیامدهای زیانبار مصرف مواد، کنترل خود را برای عدم مصرف از دست میدهد و برای به دست آوردن ماده مورد نظر، به شدت به تکاپو میافتد.
اصطلاح وابستگی در بحث اختلالات مصرف مواد میتواند اشاره به وابستگی رفتاری، وابستگی جسمی و وابستگی روانی داشته باشد. وابستگی رفتاری به فعالیتهای فرد در رابطه با بدست آوردن مواد (موادجویی) و الگوهای مصرف بیمارگونه وی اطلاق میگردد، وابستگی جسمی به اثرات فیزیولوژیک مصرف مواد مرتبط بوده، و وابستگی روانی میل و عطش فراوان جهت استفاده از ماده مورد نظر را مطرح میکند. اعتیاد با مصرف اجباری و مکرر مواد علیرغم پیامدهای مضر، با عدم توانایی در قطع مصرف، عدم انجام تعهدات شغلی، اجتماعی و خانوادگی مشخص میشود. اعتیاد به مواد اختلالی است که اغلب با سایر اختلالات روانی بروز میکند، میتوان گفت از هر 10 فرد گرفتار به این اختلال، 6 نفر از یک اختلال روانی دیگر نیز رنج میبرند. اعتیاد معمولا پس از سوءمصرف طولانی مدت مواد اتفاق میافتد و از آنجایی که واژه اعتیاد یا معتاد مفهوم تحقیرآمیزی دارد در کتاب مرجع DSM-5 اصطلاح خنثیتر «اختلال مصرف مواد» جایگزین این واژه شده که بار منفی کمتری دارد و به افراد مبتلا، به بعنوان افرادی که از یک اختلال رنج میبرند اشاره شده است. وابستگی و اعتیاد میتوانند به شدت بر توانایی فرد در زندگی عادی تاثیر بگذارند. افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد بیشتر وقت خود را به فکر استفاده و یا مصرف مواد می گذرانند، حتی اگر این امر به خودشان یا اطرافیانشان آسیب برساند.
عوامل موثر در ایجاد اختلال مصرف مواد:
اولین مورد که مهمترین و اساسی ترین مورد نیز میباشد، تصمیم خود فرد برای مصرف مواد است، مصرف ماده مورد نظر یک رشته واکنشها و پیامدها به دنبال دارد که میتواند پاداش دهنده یا منزجر کننده باشد. از دیگر عوامل موثر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- عوامل روان پویشی
- عوامل ژنتیکی
- عوامل عصبی - شیمیایی
تشخیص اختلال مصرف مواد:
چنانچه دو مورد از موارد زیر در طول دوره 12 ماهه مشاهده شود می توان تشخیص اختلال مصرف مواد را مطرح نمود:
مصرف مداوم و مکرر ماده که باعث عدم توانایی فرد در برآورده کردن تعهدات عمده وی شود، مانند عملکرد تحصیلی و شغلی ضعیف یا عدم توجه مناسب به خانواده و فرزندان.
مصرف مکرر ماده در موقعیتهایی که خطر جسمانی در پی دارد، مانند زمان رانندگی.
مصرف مداوم ماده، با وجود مشکلات اجتماعی یا بین فردی که در اثر استفاده از آن ایجاد شده است.
تحمل، که همان گونه که در بالا ذکر شد شامل نیاز به افزایش میزان ماده برای رسیدن به اثر مطلوب اولیه است.
استفاده از ماده به میزانی بیش از آنچه که فرد مدنظرش بوده و یا در دوره هایی طولانیتر از آنچه که فرد قصد مصرف آن را داشته است.
تلاشهای نافرجام برای کنترل مصرف و یا قطع مصرف ماده مورد نظر.
صرف زمان زیاد جهت دستیابی به ماده مورد نظر و مصرف آن.
کاهش یافتن فعالیتهای اجتماعی، تفریحی، شغلی.
داشتن تمایل قوی (عطش) برای مصرف یک ماده خاص.
با وجود آگاهی از مشکلات روانی و جسمانی که در اثر مصرف ماده بوجود آمده، فرد به استفاده از آن ادامه میدهد.
درمان اعتیاد:
وابستگی و اعتیاد اختلالاتی جدی هستند که فائق آمدن بر آنها بدون درمان حرفهای کار سختی خواهد بود. درمان اختلالات مصرف مواد فرآیندی طولانی دارد و بیشتر افرادی که در صدد درمان برمیآیند، بهبودی کامل پیدا میکنند. هنگام درمان، بیشتر متخصصان این حوزه، ترکیبی از روشهای درمانی را توصیه میکنند که شامل روان درمانی، دارو درمانی، تغییر سبک زندگی و مراقبت از خود است. دقت داشته باشید دارودرمانی همانقدر که میتواند مفید باشد، برای اشخاصی که مستعد مبتلا شدن به این اختلال هستند نیز میتواند مضر و خطرناک باشد، بنابراین هرگونه استفاده از دارو باید تحت نظر متخصص مربوطه باشد. صرف نظر از شدت وابستگی یا اعتیاد، هرگز توصیه نمیشود که فرد یکباره از مصرف مواد دست بکشد، زیرا تلاش برای ترک ناگهانی میتواند برای افرادی که از این اختلال رنج میبرند آسیبزا و کشنده باشد. این موضوع خصوصا در مورد افرادی که برای پاکسازی بدن از مواد شیمیایی و سموم تجمع یافته، نیاز به پاکسازی پزشکی دارند اهمیت دارد. سم زدایی پزشکی معمولا در محیطهای بیمارستانی انجام میشود، یک پزشک بالینی بر سم زدایی نظارت میکند و با استفاده از داروها و روشهای کارآمد دیگر به شخص کمک میکند تا با خیال راحت روند ترک دارو را طی کند.
هنگامی که بدن فرد با موفقیت از مواد مخدر یا الکل سم زدایی شد، میتواند وارد یک برنامه بهبودی موثر شود که بر روان درمانی، خانواده درمانی، گروه درمانی، مشاوره فردی و تکنیکهای مراقبت از خود به شکل طولانی مدت تمرکز دارد. ادامه فرآیند درمان پس از سم زدایی پزشکی به درمانجو کمک میکند تا یاد بگیرد چگونه زندگی را بدون مصرف مواد مدیریت کند، این امر تا حد زیادی خطر عود مجدد اختلال را کاهش میدهد. کمک گرفتن از گروههای خودیاری میتواند تاثیرات درمان حرفهای را تکمیل و گسترش دهد، حضور این گروهها باعث میشود افراد تحت درمان احساس داشتن حمایت اجتماعی، جهت دستیابی به سبک زندگی سالم را داشته باشند. رویکردها و برنامههای درمانی در رابطه با اختلال مصرف مواد همچنان در حال تکامل هستند و تحقیقات بسیاری در این زمینه در حال انجام گرفتن است. درمانهای طولانی مدت معمولا با بستری و ساکن شدن فرد در محیطهای غیربیمارستانی به مدت 6 الی 12 ماه و به طور شبانه روزی صورت میگیرد، این برنامه درمانی بر «اجتماعی سازی مجدد» فرد تمرکز داشته و از تمامی کارمندان و ساکنان آن محیط بعنوان مولفههای فعال در درمان استفاده میشود. این روش بر توسعه مسئولیت پذیری شخص تمرکز زیادی دارد، انجام فعالیتهایی که به افراد کمک میکند تا باورهای مخرب، خودپنداره و الگویهای نادرست رفتاری را بررسی کرده و روشها و تصمیمات جدید سازگارتر و سازندهتری برای تعامل با دیگران اتخاذ کنند، در دستور کار این مراکز قرار دارد. بسیاری از این مراکز خدمات جامع و گستردهتری که شامل آموزش، استخدام و سایر خدمات پشتیبانی باشد را نیز ارائه میدهند.
درمانهای کوتاه مدت نیز شامل یک مرحله درمان بیمارستانی 3 الی 6 هفتهای و در ادامه پیوستن به گروههای خودیاری میباشد، این برنامهها که در ادامه روند درمان وجود دارند به کاهش خطر عود بیماری در صورت ترک بیمار از بیمارستان کمک میکنند. مشاوره فردی، مشاوره گروهی، بهره گیری از تقویت اجتماعی ارائه شده توسط همنوعان و ترویج سبک زندگی بدون مواد، از عناصر کمک کننده در درمان هستند. همچنین اثر همزمان گروه درمانی و مشاوره فردی تاثیر بیشتری در درمان خواهد داشت.
نتیجه گیری
همانگونه که گفته شد اعتیاد نوعی اختلال مزمن است و عوامل بسیاری در ایجاد آن تاثیر گذار است و شیوع بالای آن این اختلال را به یک هنجار تبدیل نموده است. در این مقاله با این اختلال و روشهای درمان آن آشنا خواهید شد.
منابع:
- خلاصه روانپزشکی کاپلان – سادوک(ترجمه دکتر فرزین رضاعی – جلد 2)
- www.apa.org/topics/addiction
- www.hopkinsmedicine.org
- www.drugabuse.org
پرفروشترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید