حتما همه شما اسم هری پاتر را شنیده اید. نویسنده این کتاب "جی کی رولینگ" در مصاحباتش گفته "زمانی در زندگی ام به شدت دچار افسردگی بودم، و این موضوع برای من بسیار سخت و آزار دهنده بود" اما نویسندگی و رسیدن به رویایش راهی برای شکست افسردگی بود. افراد بسیاری هم بوده اند که دورانی افسردگی را تجربه کرده اند؛ اما توانسته اند راه های درمان آن را پیدا کنند. به نظر شما دلیل آن چیست؟
خیلی وقت ها پیش آمده می بینیم دوستمان ناراحت است و حوصله کاری را ندارد، ازش می پرسیم: "چی شده؟ نکنه افسرده شدی؟" واقعا تشخیص افسردگی به همین راحتی است؟ به همین راحتی می توانیم برچسب افسردگی به کسی بزنیم؟ افسردگی اختلالی است که نشانه های زیادی دارد؛ ناراحتی و بی حوصلگی تنها یک نشانه این اختلال است. شاید شما هم این تجربه یک روز کسل کننده را داشته باشید؛ یک روز که از خواب بیدار می شوید و بدون هیچ دلیلی احساس ناراحتی دارید. دلتان می خواهد بیشتر بخوابید و کار خاصی انجام ندهید. آهنگ های غمگین گوش بدهید، حتی شاید قطره ای هم اشک بریزید. با وجود کلی کاری که دارید ترجیح می دهید گوشه ای بشینید و کاری انجام ندهید. اشتهایی به خوردن چیزی ندارید. بی هدف در اتاق ها راه می روید، همش در کارهاتون تاخیر می اندازید و اهمال کاری می کنید، روی مبل راحتی می نشینید و به رو به رو خیره می شوید. احتمال دارد یک روز کامل این گونه بگذرد. اما بعد از مدتی فکر کردن از خودتان می پرسید چرا من امروز این قدر عجیب شدم، هیچ روزی این قدر بی انرژی و غمگین نبودم؟
بالاخره تصمیم می گیرید بلند شوید و این غم را کنار بگذارید. اول خوراکی خوشمزه ای که همیشه دوست دارید را از یخچال برمی دارید و شروع به خوردن می کنید. یک موسیقی شاد می گذارید. کمی به سر و وضعتان می رسید. یک لباس مرتب می پوشید و کارهای شخصیتان را انجام می دهید. و بعد علت ناراحتی خودتان را جستجو می کنید. مثلا شاید خبر ناراحت کننده ای را روز قبل شنیده باشید و یا یک تجربه شکست باعث این غم و اندوه شده باشد. همه این حالات عجیبی که شما در طول چند ساعت تجربه کردید می تواند علائم افسردگی باشد به شرط آنکه با مدت طولانی و با شدت بیشتری باشد.
نشانه های افسردگی چیست؟
همه ما روزهایی را در زندگی مان داشته ایم که احساس ناراحتی و بی حوصلگی کرده ایم. اما زود گذر بوده و بعد از مدتی به حالت عادی و زندگی طبیعی خودمان برگشتیم. مثلا فردی که کسی را از دست می دهد طبیعی است که مدتی ناراحت و غمگین باشد و برخی از علائم افسردگی را داشته باشد. اما اگر این علائم بعد از مدتی از بین نرود (بعد از 6 ماه) دیگر طبیعی نیست و تشخیص افسردگی برای این فرد داده می شود. اما اگر این حالت ها به صورت موقتی باشد افسردگی نیست و بعد از مدتی خود به خود از بین می رود. افراد باید حداقل 5 نشانه را به مدت 2 هفته تجربه کنند تا تشخیص افسردگی داده شود.
خلق افسرده ( ناراحتی، غمگینی )
کاهش علاقه نسبت به فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذت بخش بودند
کاهش یا افزایش وزن
بی خوابی یا خواب زدگی
بی اشتهایی
بی قراری یا کندی حرکات
خستگی یا از دست دادن انرژی
احساس بی ارزشی
مشکل تمرکز
افکار خود کشی
این ها بخشی از نشانه های افسردگی است که می تواند عملکرد فرد را تحت تاثیر قرار دهد.
افسردگی نوجوانان را جدی بگیرید!
اگر شما علائم افسردگی را دارید و زمینه های ارثی در خانواده شما وجود دارد، مثلا مادر یا پدر و یا فامیل های شما که نسبت خونی با شما دارند زمانی افسردگی داشته اند و یا الآن در حال دست و پنجه نرم کردن با این اختلال هستند، حتما باید با یک متخصص مشورت کنید و به دنبال درمان آن باشید. عدم توجه به درمان افسردگی نوجوانان می تواند زمینه بیماری های دیگر را در شما به وجود بیاورد. زمینه های ارثی یکی از مهم ترین موارد تشخیص افسردگی است. پس اگر در خانواده شما فردی مبتلا به این اختلال است، نشانه ها را جدی بگیرید. تغییرات در روال طبیعی زندگی نیز از زمینه های به وجود آمدن افسردگی است. شکست های متداول مثل شکست های تحصیلی، مرگ یکی از اطرافیان، مهاجرت یا تغییرات جدی در زندگی مثل طلاق والدین و مشکلات فیزیولوژیکی مثل کم کاری تیروئید که علائمی مانند افسردگی در فرد ایجاد می کند. اگر این زمینه ها در زندگی شما وجود دارد و حداقل 5 نشانه افسردگی را به مدت 2 هفته دارید با یک متخصص مشورت کنید. البته باید این نکته را متذکر شویم ک خیلی از افراد وجود دارند که همه این زمینه ها و حتی مشکلات بیشتری را هم در زندگی فردی و اجتماعی خود تجربه کرده اند، اما دچار هیچ کدام از اختلالات روانی مثل افسردگی نشده اند. به نظر شما علت این موضوع چیست؟ در ادامه به این موضوع می پردازیم و جواب این سوال را خواهیم داد.
آیا از تفاوت اضطراب و استرس و ترس آگاه هستید؟
راه های درمان افسردگی در نوجوانان
ممکن است شما چند تا از علائم افسردگی را داشته باشید و تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید که باید چطوری این مشکل را حل کنید تا این علائم تشدید نشود. در مر حله اول باید علت به وجود آمدن احساس غم و ناراحتی را که یکی از علائم اصلی این اختلال است پیدا کنید. پایه اصلی تفکرات ما احساسات ما هستند. اگر ما بتوانم احساسات منفی خود را شناسایی کنیم، درگیر تاثیرات این احساسات نمی شویم. احساساتی که نسبت به خودمان داریم و احساساتی که نسبت به دیگران و آینده داریم. تفکرات ما نسبت به خودمان می تواند در احساس رضایتمندی ما تاثیر بگذارد. اگر شما احساس کنید فردی مفید هستید، احساس شادی در شما به وجود می آورد تا اینکه همواره احساس منفی نسبت به خودتان داشته باشید. اگر همیشه نگاه دیگران برای شما مهم باشد یا اینکه همیشه فکر کنید آیا دیگران شما را تایید می کنند، دیگران نسبت به شما چه تفکری دارند و... می تواند احساس نگرانی در شما ایجاد کند و این نگرانی باعث ناراحتی و غم در شما می شود. افرادی که همواره نگاه منفی نسبت به آینده دارند، آن را ناخوشایند می دانند و همواره غمگین و نگران هستند. یکی از درمان های مهم افسردگی درمان شناختی CBT است. درمانی که ابتدا با تغییرات در تفکرات افراد سعی در تغییر دیدگاه فرد نسبت به زندگی و مشکلات پیش آمده می کند. اگر تفکراتی مثل تفسیر ما از رویداد های زندگی یا احساساتی که نسبت به خودمان داریم، درست و منطقی باشد هیچ گاه دچار افسردگی نمی شویم.
از کاه، کوه نسازید
بگذارید یک مثال ساده بزنم. مثلا یک روز بارانی را تصور کنید. اگر چتر همراه شما نباشد، باران باعث می شود خیس شوید و در نهایت سرما بخورید. احساس شما در این شرایط چیست؟ شما می توانید از لحظه ای که متوجه شدید باران شروع به باریدن کرده غر بزنید، ناله کنید و به زمین و زمان بد و بی راه بگویید که دارید خیس می شوید و این موضوع باعث می شود چندین ساعت احساس ناراحتی برای شما به وجود بیاید و در کارهای دیگرتان نیز تاثیر بگذارد. اما در شرایط دیگر می توانید اولین قطره باران که به صورتتان خورد، احساس خوشحالی کنید و سرتان را به سمت آسمان بگیرید و دهانتان را باز کنید تا قطره ای باران به دهان شما ببارد. وقتی باران شدید شد، زیر باران بدوید. از بوی خاک نم خورده لذت ببرید و کلی انرژی بگیرید. این ها دو برخورد متفاوت در مقابل یک اتفاق ساده مثل بارش باران بودند. پس تفسیر افراد از وقایع در احساسات آن ها تاثیر می گذارد. افراد افسرده همه چیز را منفی و بد تفسیر می کنند. هیچ چیز آن ها را خوشحال نمی کند. برای تغییر در تفکرات باید برای هر چیز به اندازه خودش ناراحت شد. مثلا برای خیس شدن ساده زیر باران نباید به اندازه از دست دادن شغل ناراحت شد. زیرا مداومت این رفتار بعد از مدتی باعث از بین رفتن توان فرد در مواجهه با مشکلات می شود. در واقع همان "از کاه کوه ساختن است".
تاثیر افسردگی بر میزان یادگیری
یادگیری فرآیندی فعال است و فرد برای اینکه بتواند یک موضوع را یاد بگیرد باید دقت و توجه و تمرکز کافی داشته باشد.افسردگی نوجوانان شوق و انگیزه در یادگیری را از آنها می گیرد و در اصل تاثیر یادگیری را کم می کند. نوجوانانی که دارای اختلال افسردگی هستند مهم ترین ویژگی برای یادگیری را ندارند افسردگی در نوجوانان باعث می شود انگیزه در آن ها از بین برود. در نتیجه میزان یادگیری یک نوجوانافسرده با افراد عادی متفاوت است.
از جمله عوامل موثر بر یادگیری بخوانید راجع به تاثیر استرس بر یادگیری دانش آموزان
روش های غلبه بر افسردگی نوجوانان
روش معکوس: مثلا زمانی که احساس ناراحتی دارید، کارهای خلاف این حالت ها را انجام دهید. مثلا آهنگ شاد گوش بدهید و با دوستانتان یک قرار ملاقات بگذارید.
روش توقف گفتگوی درونی (stop): هر وقت احساس کردید افکار منفی به ذهن شما هجوم آوردند به آن ها بی اهمیت باشید و بگویید: ایست (stop). این تمرین در ابتدا کمی سخت است، اما بعد از مدتی متوجه می شوید این روش برای غلبه بر افسردگی بسیار تاثیرگذار است.
مثبت اندیش باشید: نیمه پر لیوان را نیز ببینید. هر اتفاق بد می تواند جنبه های مثبت دیگری هم داشته باشد. همیشه نیمه خالی لیوان را نبینید. هر موضوعی که برای ما اتفاق می افتد هم جنبه های مثبت دارد و هم جنبه های منفی. مثلا اگر به تازگی به مدرسه جدیدی رفتید و مسیر آن از خانه شما دور شده، اگر هر روز به خودتان از سختی راه بگویید و غر بزنید، این حال شما را بدتر می کند. اما اگر به این فکر کنید که مدرسه جدید چه خوبی هایی دارد، پیدا کردن دوستان و معلمان جدید و دیدن نکات مثبت این موضوع باعث بهبود حال شما می شود.
واقع بین باشید: ما نمی توانیم همه مشکلات را به یکباره حل کنیم. در زندگی همه افراد مشکلات زیادی وجود دارد که خیلی از آن ها نیازمند زمان است تا حل شوند. و خیلی از آن ها نیز به دست ما حل نمی شوند و باید به کمک دیگران حل شوند. با فکر کردن به مشکلات زندگی و بزرگ جلوه دادن آن ها فقط احساس ناامیدی در فرد بیشتر می شود. پس سعی کنید مشکلاتتان را مرحله به مرحله حل کنید. مثلا اگر چند درس را یاد نگرفته اید، همزمان با دوستان و خانواده تان هم به مشکل برخورده اید، یک تصمیم مهم هم باید برای خودتان بگیرید (مثل انتخاب رشته) و... سعی کنید اولویت بندی کنید و تک تک به آن ها بپردازید. به یاد داشته باشید مثلا اگر یک کلاف کاموا را یکباره باز کنید، سردرگم می شوید و در هم می پیچد. اما اگر آن را ابتدا آرام آرام باز کنید، هرگز سر درگم نمی شوید و سررشته کار از دست شما خارج نمی شود.
نور خورشید: جالب است بدانید قرار گرفتن در معرض نور خورشید یکی از روشهای درمانی برای افسردگی است. شاید برای شما هم پیش آمده باشد در یک روز بارانی و یا در فصل پاییز و زمستان بیشتر دچار اضطراب و حس های غمگین شوید. این طبیعی است. زیرا نور خورشید باعث ترشح هورمون سروتونین در بدن ما می شود. سروتونین هورمون ضد افسردگی و یا همان هورمون شادی است. پس برای غلبه بر افسردگی سعی کنید زمانی را زیر نور آفتاب باشید.
سبک زندگی سالم: ورزش تاثیر زیادی در سلامت بدن ما دارد. تحقیقات بسیاری درباره تاثیر ورزش بر افسردگی انجام شده. 30 دقیقه ورزش در روز تا حدود زیادی استرس و افسردگی را کاهش می دهد. خصوصا ورزش های گروهی. هم چنین تغذیه سالم نیز نقش به سزایی در پیشگیری از افسردگی دارد و کمبود برخی از مواد مغذی مانند آهن، امگا3، اسید فولیک، ویتامین c , E , B12 و… می تواند افسردگی را تشدید کند. سعی کنید برنامه غذایی مناسبی داشته باشید.
خوردن کافئین زیاد ممنوع: برخی از افراد برای بالا بردن سطح انرژی خودشان قهوه و نسکافه و... می نوشند. اما این کار در دراز مدت نتیجه مطلبوبی ندارد. زیرا باعث اختلال در خواب می شود. در نتیجه اگر خواب خوبی نداشته باشید، نمی توانید انرژی از دست رفته تان را به دست بیاورید. تحقیقات نشان داده خوردن زیاد مواد حاوی کافئین استرس را بالا می برد. استرس و افسردگی دست در دست هم حرکت می کنند. پس سعی کنید در مصرف این مواد تعادل را رعایت کنید.
چگونه با یک نوجوان افسرده برخورد کنیم؟
اول از همه ما اجازه نداریم افراد را قضاوت یا از آن ها انتقاد کنیم. فردی که دچار افسردگی شده به انتخاب خودش نبوده. او راه مقابله با مشکلات را بلد نبوده که دچار این مشکل شده. پس باید به او کمک کنیم تا بتواند مشکلش را حل کند.
مواظب جملات خودتان باشید: هیچ گاه این جملات را به یک فرد افسرده نگویید "این کارا چیه. خجالت بکش. این حرفا چیه. من که اصلا تو رو درک نمی کنم." این حرف ها شاید برای یک مکالمه عادی باشد و در طول روز خیلی هم از آن ها استفاده کنیم، اما ما داریم درباره یک فرد افسرده صحبت می کنیم. پس هر کدام از کلماتی را که می گوییم مانند شلیک گلوله است به سمت فرد افسرده است و این موضوع باعث انزوای بیشتر فرد می شود. افراد افسرده معمولا کم صحبت می کنند و اگر زمانی که صحبت یا درد و دل می کنند این جواب ها را بشنوند، باعث می شود ترجیح دهند در تنهایی خود بمانند. یا خیلی از افراد فکر می کنند با تحقیر و توهین افراد می توانند انگیزه در آن ها ایجاد کنند. اما برعکس، کوچک کردن و تحقیر افراد دچار افسردگی باعث ناامیدی و ناراحتی بیشتر آن ها می شود.
نصیحت نکنید: از نصیحت کردن بپرهیزید. مشکل فرد افسرده با نصیحت کردن و بد جلوه دادن رفتارهایش حل نمی شود. بلکه باید از طریق درمان های درست به آن ها کمک کرد.
درک کردن فرد افسرده : این واقعیت را بپذیرید که فرد افسرده در دنیایی غرق شده که با منطق و واقعیتی که ما قبول داریم فرق دارد. برای کمک به یک فرد افسرده باید او را درک کنیم هرچند شاید شرایط او برای ما قابل درک نباشد و نتوانیم احساس او را حس کنیم. اما باید مانند زمانی رفتار کنیم که یک فرد سرما می خورد یا یک بیماری جسمی دارد و ما به او کمک می کنیم. یک فرد افسرده نیز نوعی بیماری روحی دارد که باید به او کمک کنیم. اگر این جمله سمی را به او بگوییم که "اصلا تو را درک نمی کنم" انزوای فرد را بیشتر می کنیم.
حمایت همه جانبه: افراد افسرده نیاز به حمایت دارند. مخصوصا حمایت عاطفی. هر زمان که فرد نیاز به کمک دارد به او توجه کنید. شنونده خوبی برای صحبت هایش باشید. به او بگویید راه هایی وجود دارد تا بتواند حال بهتری داشته باشد و شما می توانید به او کمک کنید. او را تشویق به صحبت کنید. در بعضی از فعالیت ها او را همراهی کنید. افراد مبتلا به افسردگی برای شروع کاری نیاز به انگیزه و همراهی دیگران دارند مثل کارهای روزمره.
تغییرات ایجاد کنید: برای فرد افسرده خیلی سخت است که به بیرون از خانه برود. سعی کنید شرایطی ایجاد کنید تا برنامه های تفریحی بیرون از خانه داشته باشد. خصوصا در روز و زمانی که نور خورشید وجود دارد. تغییراتی در برنامه غذایی او بدهید. مثلا غذاهای متنوع برایش درست کنید که حاوی مواد مغذی باشد. از رنگ های شاد در خانه و پوشش خودتان و فرد افسرده استفاده کنید.
کلام آخر درباره افسردگی
این ها روش هایی است که می توانید در کوتاه مدت به فرد افسرده کمک کنید. اما اگر در خودتان و یا اطرافیانتان علائم افسردگی را به مدت طولانی می بینید، حتما به یک متخصص مراجعه کنید تا بتواند به شما کمک کند. درمان های دارویی، شناختی، رفتاری و... برای افسردگی وجود دارد. درمان افسردگی در سال های اولیه آن به مراتب راحت تر از درمان فردی است که سال های زیادی است درگیر این اختلال است.
برای رزرو و ثبت نام جلسات مشاوره تحصیلی بارسا
( مشاوره تحصیلی تلفنی و حضوری ) با شماره 22677917-021 تماس بگیرید
یا عدد 66 را به سامانه 3000909030 ارسال کنید.