همیشه عکس های شما از خودتان با تصویری که در ذهن از خود دارید، یکسان نیست.
متن مورد نظر دربارهی تأثیر آینهها و عکسها بر درک شخص از خود است. این متن توضیح میدهد که عکسها، مانند آینهها، قادرند تصویری از خودمان را به ما نشان دهند که گاهی با تصوراتی که در ذهن داریم، تفاوت دارد. با پیشرفت تکنولوژی، تأثیر عکسگرفتن و تولید تصاویر بر درک از خود به شدت تغییر کرده است، به گونهای که عکسها میتوانند نمایندهی خوبی از خاطرات ما باشند، اما این تصاویر نمیتوانند واقعیت کامل را ارائه دهند و ممکن است تفاوتهایی با تجربه مستقیم ما داشته باشند.
مغز مانند دوربینی که تصاویر را ذخیره میکند، کار نمیکند.
تصویری از خود که در ادراکات ما وجود دارد، با واقعیت ما مطابقت ندارد.
تلفن هوشمند تأثیرات قابل توجهی بر نحوه ثبت و به یاد آوردن خاطرات ما داشته باشد.
گاهی اوقات ممکن است عکس هایی که می گیریم باعث دلگرمی ما نشوند، حتی ممکن است ما نتوانیم خود را در آنها به راحتی شناسایی کنیم. یکی از دلایل این امر می تواند این باشد که بر خلاف آنچه ما در آینه به دیدن آن عادت کرده ایم، عکس ها ما را به صورت واقعیت معکوس نشان نمی دهند. این موضوع به ویژه در مورد سلفی های گرفته شده با تلفن همراه صادق است. جایی که در آن دوربین ها به نحوی ساخته شده اند که تصویری که قبل از گرفتن عکس می بینیم با عکس نهایی ثبت شده متفاوت است. عکاسی این امکان را فراهم می کند که تصاویر زودگذر و شخصی ای که فرد از خودش می سازد با تصویری دائمی و پایدار که به علت عدم ثبت حالات احساسی به نظر واقعی تر می رسد جایگزین شود. این ایده که عکاسی می تواند به عنوان "آینه ای دارای حافظه" عمل کند نشان دهنده این است که تصاویر می توانند نماینده خوبی از خاطرات ما باقی بمانند. اما با رایج شدن عکاسی و تصویرسازی ها، استعاره های مربوط به حافظه تغییر کرده اند و از تکنیک های عکاسی برای تغییر در نحوه درک آن استفاده شده، با این حال این استعاره می تواند گمراه کننده باشد چراکه حافظه ی ما مانند دوربین های عکاسی تصاویر را در خود ذخیره نمی کند.
نشان دادن اینکه تصویری که ما از خود در ذهنمان داریم با تصویر واقعی تفاوت دارد کار نسبتا آسانی است. دو روانشناس به نام های نیکلاس اپیلی و ارین ویچرچ آزمایشی طراحی کردند که در آن نمونه ی واضحی از فریب ذهنی ما در نحوه شناسایی عکس های خود را ارائه می دهد. در این آزمایش چندین تصویر از افراد را در صفحه مانیتور به آنها نشان می دادند و وظیفه آنها این بود تا هرچه سریعتر عکس خودشان را نشان دهند. برخی از پرتره های آنها دستکاری شده بود تا چهره ای جذاب تر از چهره ی واقعی را نشان دهد. مشخص شد که شرکت کنندگان عکس های زیباتر شده خود را سریع تر از عکس های واقعی تشخیص می دهند. البته شرکت کنندگان از اتخاب تصاویر ادیت شده و آنکه آنها را واقعی تر تلقی کرده اند آگاه نیستند. همچنین این آزمایش نشان داد بین میزان ادیت تصاویر انتخاب شده و اعتماد به نفس افراد شرکت کننده ارتباط مستقیمی وجود دارد، به این شکل که افراد دارای اعتماد به نفس بالاتر بیشتر تمایل دارند تا ظاهر واقعی خود را به نحوی که مطلوب تر به نظر برسد بازتفسیر کنند.
تجربه ی دید خودتان از نگاه سوم شخص:
ما هنگام توصیف بازی های کامپیوتری بین زمانی که خودمان مشغول بازی هستیم و دنیای بازی را بی واسطه تجربه می کنیم با زمانی که کنسول بازی دست دیگری است و ما صرفا بازی را تماشا می کنیم تفاوت قائلیم. همین تفاوت در توصیف را می توان در مورد عکس های سلفی نیز در نظر گرفت. تجربه دید ما نسبت به خودمان از نظر سوم شخص از طریق توصیف فیلم و عکس هایی که به تازگی گرفته ایم با چگونگی تفسیر ما از نگاه اول شخص ترکیب می شود. هرچه سلفی های بیشتری بگیریم، تصور ما از خودمان بیشتر تحت تاثیر تجربه غیرمستقیم به دست آمده از این تصاویر قرار می گیرد. در این حین دیگر نیازی به تایید دیگران نداریم چرا که ما همان تصویری هستیم که چند ثانیه قبل ثبت کرده ایم.
برخلاف تصویری که در آینه وجود دارد، عکس ثابت است و نمی توان با آن تعامل داشت. عکس ها این امکان را به ما می دهند تا دیدگاه متفاوتی را از دیدی جدا از خود تجربه کنیم. سوزان سونتاگ نویسنده و منتقد فرهنگی می گوید: در حالی که در کشورهای غیرصنعتی، ممکن است مردم هنوز هنگام عکس گرفتن احساس نگرانی کنند و آن را نوعی تجاوز به حریم شخصی بدانند، در کشورهای صنعتی، مردم به گرفتن عکس از خود علاقه مندند و احساس می کنند که عکس ها واقعیت آن ها را نمایان می کند – به نحوی آنها را به واقعیت تبدیل می کنند- .
گاهی اوقات ممکن است که فراموش کنیم که عکس ها واقعیت را به ما نشان نمی دهند، بلکه تصویری از واقعیت را ارائه می دهند. این تصاویر می توانند تجربه مستقیم و واقعی ما را تحت تاثیر قرار دهند، زیرا احساساتی که ما با دیدن آن به دست می آوریم متفاوت از احساسی است که زمان ثبت آن تجربه شده است. با پیشرفت تکنولوژی و استفاده گسترده از دوربین های خانوادگی، دوربین های ضبط ویدیو و اخیرا تلفن های هوشمند، شیوه هایی که ما خاطرات خود را ثبت می کنیم آنها را به یاد می آوریم دچار تغییرات بسیار زیادی شده است. (این تکنولوژی ها ممکن است بر نحوه درک ما از گذشته و تجربیاتمان تاثیر بگذارد و باعث شود که ما به جای تجربه مستقیم لحظات، بیشتر روی تصاویر ثابت و غیرقابل تعامل تمرکز کنیم.)
مترجم : منیبا متانی