پیش‌بینی شخصیت یا پیش‌داوری؟ استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

این مقاله به بررسی پیشرفت‌های جدید در تکنولوژی تشخیص چهره و استفاده از آن برای پیش‌بینی ویژگی‌ها و رفتارهای احتمالی افراد پرداخته است. با پیشرفت هوش مصنوعی و الگوریتم‌های یادگیری ماشینی، امکان پروفایل‌سازی چهره به‌طور دقیق‌تر و گسترده‌تری فراهم شده است. مقاله به این پرسش پرداخته که آیا می‌توان از روی چهره به شخصیت درونی افراد پی برد یا خیر، همچنین به تأثیرات اجتماعی و قانونی این نوع پیش‌بینی‌ها پرداخته است.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

تشخیص چهره و قضاوت در مورد شخصیت و توانایی های افراد فقط به وسیله نگاه کردن به چهره آنها، همیشه بخشی از شناخت ما را از دیگران به وجود آورده. این کار قبلاً فقط در قضاوت های انسانی انجام میشد. اما حالا، با پیشرفت های جدید در هوش مصنوعی و الگوریتم های یادگیری ماشینی ، ما میتوانیم بخشی از شخصیت، قابلیت ها و حتی آینده ی اجتماعی افراد را تنها با تحلیل چهره آن ها پیش بینی کنیم.

این مقاله به بررسی تحقیقات جدید در این زمینه به ویژه فعالیت هایی که از دیدگاه های مختلف مثل روانشناسی، کسب وکار، علوم کامپیوتر، حقوق و سیاست به موضوع نگاه کرده اند، ت میپردازد. هدف این بررسی این است که بفهمیم آیا واقعاً می شود از روی چهره ی افراد به شخصیت درونی آن ها پی برد یا خیر. همچنین، این مقاله به پژوهشگران پیشنهاد میکند که برای انجام برخی کارهای مهم از ابزارهای تشخیص چهره بر پایه ی هوش مصنوعی استفاده کنند، اما در این حین به مسائل مهمی مثل اعتبار علمی، کاربرد عملی و تأثیرات اجتماعی آن دقت داشته باشند.

تحقیق انجام شده به اهمیت ظاهر افراد در نحوه ی درک و واکنش ما نسبت به آنان اشاره دارد. ظاهر افراد به ویژه چهره آنان میتوانند تأثیر زیادی بر قضاوت های سریع و رفتارهای ما نسبت به آنان داشته باشد. از آنجایی که چهره به راحتی قابل دیدن است، مردم اغلب از آن برای پیش بینی نوع شخصیت و ویژگی هایی که به این راحتی دیده نمیشوند، استفاده میکنند. این فکر که ظاهر بیرونی امکان آن را دارد تا اطلاعاتی رونی تر و عمیق تر در مورد افراد بدهد همیشه جالب بوده است.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

از زمان ارسطو، مردم به فیزیونومی، یعنی تلاش برای فهمیدن شخصیت افراد بر اساس ظاهرشان، علاقه داشته اند. یوهان کاسپار لاواتر، یک الهیدان سوئیسی، در سال ۱۸۷۸ سری مقالاتی منتشر کرد که در آنها ادعا میکرد نقص های چهره افراد نشان دهنده ی نقص های شخصیتی آنان است.

با اینکه ما همیشه شنیده ایم که باید مراقب "گرگ در لباس گوسفند" باشیم وهمچنین "کتاب را از روی جلدش قضاوت نکنیم"، اما مردم اغلب در کسری از ثانیه به طور طبیعی و بدون فکر ویژگی هایی مثل اجتماعی بودن، صلاحیت داشتن، قابل اعتماد بودن و حتی میزان وفاداری افراد را از روی ظاهرشان قضاوت میکنند.

پیشرفت در هوش مصنوعی و یادگیری آن به دانشمندان این امکان را داده است که این قضاوت ها در چهره افراد را مدل سازی کنند و چهره هایی بسازند که به نظر میرسد در طیف وسیعی از ویژگی های شخصیتی مثل قابل اعتماد بودن و تسلط متفاوت اند.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

برداشت‌های صورت‌گرفته از ظاهر افراد می‌توانند به‌طور قابل‌توجهی نتایج مهمی در حوزه‌های قانونی، مالی، بین‌فردی و سیاسی را تحت تأثیر قرار دهند. به عنوان مثال:

  • افرادی که بر اساس ظاهرشان قابل اعتمادتر به نظر می‌رسند، در بازی‌های اقتصادی از توجه بیشتری دریافت می‌کنند.

  • در تصمیمات جدی بزرگسالان، برداشت‌های صورت‌گرفته از ظاهر افراد نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. مثلاً، متهمانی که بر اساس ظاهرشان کمتر دوست‌داشتنی به نظر می‌رسند، بیشتر احتمال دارد که حکم گناهکار دریافت کنند و کسانی که کمتر قابل اعتماد به نظر می‌رسند، احتمال بیشتری برای دریافت مجازات مرگ دارند.

  • کارآفرینانی که بر اساس ظاهرشان شایسته، با اعتماد به نفس، قابل اعتماد و مقاوم‌تر به نظر می‌رسند، بیشتر احتمال دارد که از سرمایه‌گذاران تأمین مالی دریافت کنند.

  • رهبران کسب‌وکاری که بر اساس ظاهرشان قدرتمندتر به نظر می‌رسند، از نتایج بهتری در محبوبیت (مثل سهم رای) و عملکرد (مثل سود شرکت) بهره‌مند می‌شوند.

  • همچنین، رهبران کشورهایی که بر اساس ظاهرشان شایسته‌تر به نظر می‌رسند، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بیشتری دریافت می‌کنند.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

اگرچه قضاوت‌های مبتنی بر ظاهر چهره افراد ممکن است شایع، خودجوش و دارای پیامدهای مهمی باشند، اما خیلی دقیق نیستند. بیشتر تحقیقات علمی بر این تمرکز دارند که آیا افراد می‌توانند شخصیت دیگران را در سطحی بالاتر از شانس (یعنی بیش از ۵۰٪) پیش‌بینی کنند یا خیر. مطالعات نشان می‌دهند که افراد می‌توانند سطحی از گشودگی، برون‌گرایی، روان‌رنجوری، موافقت، عزت نفس، دینداری، صلاحیت و گرایش جنسی دیگران را بر اساس ظاهر آن‌ها در سطحی بالاتر از شانس استنتاج کنند. با این حال، حتی اگر این ادراکات معنادار باشند، میزان همبستگی بین ارزیابی دیگران و خودارزیابی‌ها در این ویژگی‌های شخصیتی کم تا متوسط است، که این آمار کاربرد عملی این ارزیابی‌ها را محدود می‌کند. بنابراین برای صحت سنجی ادعاهای که دربارهٔ توانایی پیش‌بینی دقیق شخصیت دیگران از ظاهر آنها مطرح می‌شود، لازم است تفاوت بین تست‌هایی که دقیق و قابل اعتماد هستند و همچنین میزان اثرگذاری آن ها، مورد توجه قرار گیرد.

علاوه بر دقت نسبی پایین در پیش‌بینی برخی ویژگی‌های شخصیتی، در مورد دیگر ویژگی‌ها مانند گرایش سیاسی و هوش نیز نتایج قطعی و واضحی وجود ندارد. نهایتاً، این استنتاج‌ها هم به ویژگی‌های فردی که قضاوت می‌کند (perceiver) و هم به ویژگی‌های فردی که مورد قضاوت قرار می‌گیرد (target) بستگی دارند. در یک مطالعه که ۷۰۰,۰۰۰ ارزیابی از چهره‌ها را بررسی کرده است، مشخص شد که قضاوت در مورد ویژگی‌ها (مثلاً خلاقیت، هوش، صلاحیت و غیره) بیشتر تحت تأثیر خصوصیات فرد قضاوت‌کننده قرار می‌گیرد تا خود فرد هدف. علاوه بر این، این قضاوت‌ها تحت تأثیر عوامل فرهنگی، کلیشه‌های یادگرفته شده درباره گروه‌های اجتماعی، جنسیت فرد هدف و تفاوت‌های فردی در یادگیری اجتماعی قرار دارند.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

مردم نه تنها حتی زمانی که اطلاعات دقیق‌تر و قابل اعتمادتری در دسترس است، شخصیت دیگران را از چهره آن‌ها استنباط می‌کنند، بلکه اعتماد بسیار زیادی نیز به قضاوت‌های خود دارند. این موضوع نشان می‌دهد که مردم درک و آگاهی لازم را در مورد فرآیندهای شناختی خود که در نتیجه‌گیری‌های مربوط به شخصیت دیگران از روی چهره‌شان دخیل هستند، ندارند.

نکته مهم این است که اتکا به قضاوت‌های مبتنی بر چهره حتی زمانی که مردم از نادقیق بودن و پیامدهای گسترده چنین قضاوت‌هایی آگاه می‌شوند نیز ادامه دارد، مگر اینکه با اطلاعات منفی و شدیداً قابل اعتماد درباره فرد مورد نظر مواجه شوند.

تحقیقات نشان می‌دهد که باور مردم به فیزیونومی (این ایده که ظاهر فرد نشان‌دهنده شخصیت اوست) پیش‌بینی می‌کند که آن‌ها چقدر به قضاوت‌های مبتنی بر چهره خود اطمینان دارند. به‌طور خاص، هر چه بیشتر مردم باور داشته باشند که ظاهر فرد شخصیت او را نشان می‌دهد، بیشتر از استفاده از تشخیص چهره‌ مبتنی بر هوش مصنوعی (نمایه‌سازی چهره) برای کاربردهای مهم مانند اجرای قانون، استخدام، آموزش و تجارت حمایت می‌کنند.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

تکنولوژی تشخیص چهره با استفاده از یادگیری خودکارکاپیوتری است. این تکنولوژی به اندازه‌ای پیشرفت داشته که از مشاهده‌گری انسانی نیز فراتر رفته است. الگوریتم‌های کامپیوتری توسعه داده شده‌اند تا ویژگی‌های چهره‌ را ارزیابی کرده و ویژگی‌ها و رفتارهای احتمالی افراد را پیش‌بینی یا استنباط کنند، این تکنولوژی که به عنوان پروفایل‌سازی چهره شناخته می‌شود، به سادگی یک چهره را با یک هویت در پایگاه داده مطابقت می‌دهد و به دنبال استخراج استنباط‌هایی درباره ویژگی‌های شخصیتی او می رود، و یا حتی اقدامات آینده را بر اساس ظاهر فیزیکی فرد پیش بینی می‌کند.

افراد عموماً از چهره‌های دیگران برای انجام ارزیابی‌های سریع درباره شخصیت، توانایی‌ها، ترجیحات، نتایج اجتماعی و حتی انسانیت استفاده می‌کنند. این استنباط‌های مبتنی بر چهره دارای پتانسیلی است که می‌تواند تاثیرات قابل توجهی را بر نتایج حیاتی و مهم در زندگی داشته باشد. با این حال، این استنباط‌ها به دلیل دقت محدود خود، قابل اتکا نیستند. علاوه بر این، افراد به قدرت و توانایی خود برای انجام این استنباط‌ها اطمینان بیش از حد دارند و به تعمیم این استنباط‌ها می‌پردازند.

استنتاج چهره در عصر هوش مصنوعی

مطالعات اخیر نشان می‌دهند که استنباط‌های مبتنی بر چهره، اگرچه می‌توانند بر برخی از تصمیمات و نتایج مهم تأثیر بگذارند، اما دقت آن‌ها محدود است و انطباقی با ویژگی‌های دقیق شخصیتی فرد ندارند. علاوه بر این، افراد اغلب در قدرت خود برای انجام این استنباط‌ها اطمینان بیش از حدی دارند و به تعمیم آن‌ها می‌پردازند. از این رو به اهمیت توسعه و استفاده از ابزارهای تشخیص چهره بر پایه هوش مصنوعی با اتکا بر اعتبار علمی و اثرات اجتماعی آن تأکید شده است، این در حالی است که لازم است تحقیقات بیشتری بر روی دقت و قابلیت اطمینان این نشخیص ها انجام شود.

مترجم : منیبا متانی

نظر شما

ایمیل شما نشر نخواهد شد.فیلد های ضروری با * نشانه گذاری شده است.

تصویر امنیتی Refresh Icon

پیام شما بعد از بررسی نمایش داده خواهد شد

نظر خود را بنویسید

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.