
زندگی جز معنایی که انسان با آشکار کردن تواناییهایش به آن می بخشد، معنای دیگری ندارد (اریک فروم)
سینا به خاطر شرایط جدید اقتصادی، کارش افت زیادی داشته . بر خلاف میلش، عذر چند نفر از همکارانش را خواسته و حالش در زندگی شخصیاش هم خوب نیست، چون احساس ناکارآمدی میکنه! حالا که اوضاع مالی خوبی نداره، احساس میکنه دیگه همسر و پدر خوبی هم نیست. احساس ناتوانی و ناکارآمدی میکنه.
اما این ایدهها از کجا اومده؟! در روانشناسی موضوعی به نام “خود انگاره” وجود داره که در اون آدمها خودشون رو تعریف میکنن.
مثل: “من آدم شجاعی هستم”، “افتخار من کار آفرین بودنمه”، “من آدم سنتی هستم”، خود انگارهها هم باعث بهبود عملکرد ما میشن و هم میتونن به ما ضرر بزنن.
سینا میدونه که الان باید در ساختار تجارتش بیشتر از قبل به سمت دنیای دیجیتال بره، اما میگه “من آدم دنیای کامپیوتر نیستم!!”، “من کاسب کف بازارم” و با این خود انگارههای منفی، جلوی تغییر خودش رو گرفته اما سینا یک دستگاه نیست که مشخصات محدود داشته باشه. درسته که تجربهی کاری دنیای دیجیتال رو نداره اما بهتر هست که خودش رو اینطوری معرفی کنه: “من تا حالا توی دنیای دیجیتال خوب نبودم” ، “من تا حالا فکر میکردم اگر خوب پول در نیارم، آدم خوبی نیستم”، “من قبلا فکر میکردم…”
اگر شما جملات شما قطعی خودتون رو معرفی کنین. دیگه فرصت رشد و شکوفایی استعدادهای جدید به خودتون نمیدین. تعریفهای ما از خودمون قطعا، قطعی نیستند اونها هر جا که لازم باشه، باید تفسیر کنن. هیچ آدمی، کامل خودش رو نمیشناسه. اما اصرار ما به تعریف خودمان و پافشاری ما روی مشخصاتمان، در اکثر اوقات جلوی رشد ما را میگیرد . شما چه خود انگارهای دارید که جلوی رشد شما را گرفته؟ کدام خود انگارهی شما، روابط شما را سرد میکند؟که چگونه با تغییر خود، دنیا، رابطه و حتی میزان موفقیت و شکوفایی خود را تغییر دهید.