اعتماد اجتماعی

قدرت اراده و اعتماد اجتماعی

به این post امتیاز دهید در زندگی روزمره، توانایی مقاومت در برابر وسوسه‌ها و دستیابی به اهداف، نقش مهمی در تعیین میزان اعتماد به نفس و اعتماد دیگران به فرد…
جهت افزودن به لیست مطالعه به حساب کاربری خود وارد شوید
به این post امتیاز دهید

در زندگی روزمره، توانایی مقاومت در برابر وسوسه‌ها و دستیابی به اهداف، نقش مهمی در تعیین میزان اعتماد به نفس و اعتماد دیگران به فرد دارد. تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که افرادی که به جای استفاده از تشویق‌ها و بازدارنده‌های بیرونی، تنها به قدرت اراده خود تکیه می‌کنند، از نظر دیگران قابل اعتمادتر به نظر می‌رسند. این موضوع سوالات مهمی را درباره‌ی دلایل ترجیح برخی افراد به استفاده نکردن از ابزارهای تعهدی مانند تشویق‌ها و بازدارنده‌ها، حتی با وجود آگاهی از اثربخشی آن‌ها، به میان می‌آورد. در این مقاله، به بررسی این سوالات و نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه خواهیم پرداخت.

چرا بعضی از مردم ترجیح میدهند از تشویق‌ها و بازدارنده‌ها استفاده نکنند، حتی وقتی میدانند که موثرند؟ تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا نشان داده که کسانی که برای مقاومت در برابر وسوسه‌ها و رسیدن به اهدافشان به اراده خود تکیه میکنند، اعتماد به نفس بالاتری دارند. این مطالعات بیان میکنند که استفاده از قدرت اراده، در مقایسه با استفاده از تشویق‌ها یا بازدارنده‌های بیرونی مثل تنبیه یا محدودیت‌های اینترنتی، روش مطمئن‌تری برای کنترل رفتار است.

این مطالعه بخشی از یک بحث قدیمی است که ریشه‌های آن به دوران باستان بازمیگردد. از زمان هومر و حماسه‌های کهن، اهمیت و تأثیر استراتژی‌های خودکنترلی مورد توجه بوده است. برای مثال، در حماسه ادیسه، او با بستن خود به دکل کشتی برای جلوگیری از وسوسه‌ها، تصمیمی هوشمندانه گرفت.

وش‌های مبتنی بر اراده شخصی بنا شده‌اند، مثل تصمیمات قاطع برای ترک سیگار، کم کردن وزن، موفقیت در درس‌ها، یا پس‌انداز کردن پول، به خوبی کار میکنند. اما تا به حال تحقیقات زیادی روی اینکه این روش‌ها چه تأثیری روی نظر دیگران درباره کسانی که از این روش‌ها استفاده میکنند، نداریم.

برای فهمیدن اینکه چطور استفاده از روش‌های تعهدی به جای صرف اراده شخصی میتواند نظر دیگران را نسبت به یک فرد تغییر دهد، یک گروه تحقیقاتی آزمایش‌های مختلفی را با بیش از ۲۸۰۰ نفر در آمریکا انجام داده است. نتایج این تحقیقات در یک مجله معتبر در زمینه شخصیت و روانشناسی اجتماعی منتشر شده‌اند.

در این تحقیقات، شرکت‌کنندگان با موقعیت‌های فرضی مواجه شدند که در آنها باید با استفاده از اراده یا تعهدات به اهدافی دست پیدا میکردند. نتایج نشان داد که کسانی که برای رسیدن به هدف‎هایشان از اراده خود استفاده میکنند، از نظر دیگران قابل اعتمادتر به نظر میرسند، حتی اگر این استراتژیها موثرتر از اراده شناخته شوند.

به طور کلی، افرادی که برای رسیدن به هدفهایشان به اراده خود اتکا میکنند، کمتر به تشویق‌ها یا بازدارنده‌های بیرونی نیاز دارند. این موضوع میتواند نشان دهد که افرادی که از استراتژی‌های تعهدی (تنبیه و تشویق) استفاده میکنند، ممکن است در نظر دیگران کمتر قابل اعتماد به نظر برسند. این مسئله میتواند یکی از دلایل اصلی باشد که چرا برخی افراد، با وجود آگاهی از مزایای این استراتژی‌ها، تمایلی به استفاده از آنها نشان نمیدهند.

تحقیقات نشان میدهند که افراد اغلب در استفاده از روش‌های مبتنی بر تعهد دچار تردید هستند. این تردید حتی وقتی که این روش‌ها به صورت خصوصی انجام میشوند نیز همچنان باقی می‌ماند. به زبان ساده‌تر، ممکن است این افراد به عنوان کسانی دیده شوند که به کمک بیشتری نیاز دارند و شاید به خاطر شکست‌های قبلی در کنترل خود، کمتر قابل اعتماد به نظر برسند.

به عبارت دیگر، از دیدگاه معمول، شکست‌های گذشته در کنترل نفس می‌تواند به عنوان نقص اخلاقی تلقی شود. زیرا درک و پذیرش ارزش‌های اخلاقی، به ویژه اعتمادپذیری، بخشی اساسی از روابط اجتماعی است. افرادی که بر استراتژی‌های تعهدی حساب می‌کنند، ممکن است در مقایسه با کسانی که تنها به اراده خودشان اعتماد دارند، کمتر قابل اعتماد به نظر بیایند.

این نتایج برای طراحی برنامه‌ها و راهبردهایی که از استراتژی‌های بیرونی (تنبیه و تشویق) برای کمک به دستیابی به اهداف فردی استفاده می‌کنند، اهمیت دارند. با توجه به نقش مهم دیدگاه‌های میان‌فردی در انتخاب روش‌های خودکنترلی، بهتر می‌توان فهمید که چرا ممکن است افراد در استفاده از این روش‌ها با وجود تاثیری که دارند بی‌تمایل باشند؟ چگونه می‌توان افراد را به استفاده بهتر از این استراتژی‌ها تشویق کرد؟

جمع‌بندی

تحقیقات نشان می‌دهند که افراد اغلب به اراده شخصی بیش از استراتژی‌های تعهدی اعتماد دارند، حتی اگر این استراتژی‌ها موثرتر باشند. این تکیه بر اراده نه تنها به افزایش اعتماد به نفس فرد کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود دیگران نیز او را قابل اعتمادتر بدانند. این نتایج نشان می‌دهند که دیدگاه‌های اجتماعی نقش مهمی در انتخاب روش‌های خودکنترلی ایفا می‌کنند. برای طراحی برنامه‌ها و راهبردهای موثرتر در کمک به دستیابی به اهداف فردی، باید به نقش اعتماد اجتماعی و نگرش‌های فردی توجه بیشتری شود. از این طریق می‌توان افراد را به استفاده بهینه‌تر از استراتژی‌های تعهدی تشویق کرد و به آن‌ها کمک کرد تا در مسیر دستیابی به اهداف خود موفق‌تر باشند.

تازه‌ترین مقالات
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط