چرا دوباره به شریکی که با شما بدرفتاری می‌کند بازمی‌گردید؟

چرا عشق ناسالم شما را در چرخه‌ای بی‌پایان گرفتار می‌کند، و چگونه می‌توان با اعتماد به نفس از آن رها شد؟  

به‌روزرسانی شده در 13 نوامبر 2024 | مرور شده توسط جسیکا شرادر  

نکات کلیدی:  

• عزت‌نفس پایین می‌تواند دلیل اصلی باقی ماندن افراد در روابط ناسالم باشد.  
• حتی ابراز محبت‌های گاه‌وبی‌گاه می‌تواند فرد را در چرخه‌ای از امید و دلبستگی گرفتار کند.  
• گاهی امید به تغییر شریک زندگی، مانعی بر سر پایان دادن به رابطه می‌شود.  

به‌عنوان درمانگر روابط، بارها شاهد بوده‌ام که افرادی مانند سارا، کریس و جنا در ترک رابطه‌ای که به آن‌ها آسیب می‌زند، ناتوان هستند. شاید از بیرون گفتن جمله «اگر با شما بدرفتاری می‌کند، رهایش کن» آسان به نظر برسد، اما وقتی پای عشق و دلبستگی به میان می‌آید، واقعیت پیچیده‌تر است. در اینجا به سه دلیل رایج می‌پردازم که چرا ممکن است به شریکی که با شما بدرفتاری می‌کند بازگردید، و راهکارهایی برای بازپس‌گیری کنترل قلب و آینده‌تان ارائه می‌دهم.  

1. چرخه دوپامین: گرفتار در هیجان عشق غیرقابل پیش‌بینی 

سارا و دن در یک برنامه دوستیابی آشنا شدند. رابطه آن‌ها لحظات هیجان‌انگیزی داشت، اما افت‌های آن بسیار دردناک بود. دن گاهی برای روزها او را نادیده می‌گرفت و سپس با وعده‌های شیرین و کلمات محبت‌آمیز بازمی‌گشت. این چرخه باعث شده بود سارا همواره مضطرب و منتظر توجه دوباره باشد. هر بار که دن بازمی‌گشت، سارا احساس می‌کرد جایزه بزرگی دریافت کرده است، حتی اگر این رفتارها منطقی به نظر نمی‌رسید.  

این الگو ریشه در عملکرد مغز دارد. محبت غیرقابل پیش‌بینی، چرخه‌ای ایجاد می‌کند که در آن مغز به دنبال پاداش‌های گاه‌وبی‌گاه می‌گردد. درست مانند قمار، ترشح دوپامین در این شرایط فرد را به دنبال لحظات اوج می‌کشاند، حتی اگر این لحظات کوتاه و کم باشند.  

راهکار: برای شکستن این چرخه، از منابع دیگری مانند دوستان، خانواده یا فعالیت‌هایی که برایتان لذت‌بخش است، حمایت بگیرید. با تمرکز بر این منابع پایدار، به مغز خود بیاموزید که از روابط سالم‌تر و پایدارتر لذت ببرد.  

2. عزت‌نفس پایین: باور به اینکه لایق بهتر نیستید 

کریس در رابطه با اِما همیشه احساس می‌کرد به اندازه کافی خوب نیست. انتقادها و بی‌توجهی‌های اِما باعث شده بود او باور کند که سزاوار چنین رفتاری است. این احساس، ریشه در عزت‌نفس پایین کریس داشت. او به‌طور ناخودآگاه روابطی را انتخاب می‌کرد که بازتاب‌دهنده این باورهای درونی باشند.  

همان‌طور که در کتابم *چرا نمی‌توانی ذهنم را بخوانی؟* آورده‌ام، عزت‌نفس پایین می‌تواند افراد را در روابط ناسالم نگه دارد. وقتی به خودتان ارزش قائل نباشید، احتمالاً باور می‌کنید که بهتر از این رابطه پیدا نمی‌کنید یا عشق واقعی برای دیگران است، نه شما.  

راهکار: با شناسایی نقاط قوت، دستاوردها و ویژگی‌های مثبت خود، عزت‌نفستان را تقویت کنید. صحبت با یک درمانگر یا مشاور می‌تواند به حل مسائل زیرساختی کمک کند. یادتان باشد، روابط سالم از جایی شروع می‌شوند که شما خود را ارزشمند بدانید.  

3. خیال تغییر: امید به اینکه او روزی بهتر می‌شود  

جنا دو سال با لوکاس بود، با وجود اینکه او مرتباً به او بی‌احترامی می‌کرد. هر بار که به جدایی فکر می‌کرد، لحظات خوبی را به یاد می‌آورد که لوکاس مهربان و سخاوتمند بود. او باور داشت که اگر به اندازه کافی صبور باشد، لوکاس به پتانسیل واقعی خود می‌رسد.  

خیال تغییر اغلب در روابط ناسالم دیده می‌شود. خاطرات مثبت اولیه یا حرکات محبت‌آمیز پراکنده ممکن است این توهم را ایجاد کند که تغییر امکان‌پذیر است. اما در واقعیت، باقی ماندن در چنین رابطه‌ای اغلب به ناامیدی بیشتر منجر می‌شود.  

راهکار: به رفتارهای واقعی و همیشگی شریک‌تان توجه کنید، نه وعده‌ها یا لحظات خوب پراکنده. یادداشت‌برداری از تجربیاتتان می‌تواند به شما کمک کند تصویر واضح‌تری از واقعیت رابطه داشته باشید. عشق واقعی باید در لحظه کنونی حس ارزشمندی و پذیرش به شما بدهد، نه در آینده‌ای مبهم.  

رهایی با شفقت به خود

ترک رابطه‌ای ناسالم آسان نیست، اما شناخت این دلایل می‌تواند نخستین گام برای بازپس‌گیری کنترل زندگی‌تان باشد. اگر این مطالب را می‌خوانید و خودتان را در چنین رابطه‌ای می‌بینید، بدانید که تغییر ممکن است. با خودآگاهی، حمایت و تلاش مداوم، می‌توانید چرخه عشق ناسالم را بشکنید و به دنبال شراکتی باشید که واقعاً لایق آن هستید.