مهارت هایی که شهروندان در آینده ی دنیای کاری به آن احتیاج پیدا خواهند کرد

ما میدانیم که تکنولوژی های دیجیتال و هوش مصنوعی، دارند دنیای کار را تغییر میدهند و نیروی کار امروزه باید مهارت های جدیدی یاد گرفته و به طور مداوم بتواند موقع پدیدار شدن مهارت های جدید، خود را وفق بدهد. و میدانیم که بحران کوئید ۱۹ این تغییر را تسریع کرده است. البته، ما در مورد مهارت های به خصوصی که کارمندان فردا احتیاج خواهند داشت آگاهی لازم را نداریم.

به این post امتیاز دهید

در این مقاله با ما همراه باشید تا با
مهارت‌هایی که شهروندان در آینده‌ی دنیای کاری به آن احتیاج پیدا خواهند کرد آشنا شوید.

برای اینکه توانایی کار کردن شهروندان، آینده‌نگرانه باشد، احتیاج به مهارت‌های جدیدی دارند، اما چه مهارت‌هایی؟ نظر سنجی
۱۸۰۰۰ نفر در ۱۵ کشور، مواردی را پیشنهاد می‌دهد که شاید دولت‌ها بخواهند آنها را اولویت‌بندی کنند. ما می‌دانیم که
تکنولوژی‌های دیجیتال و هوش مصنوعی، دارند دنیای کار را تغییر می‌دهند و نیروی کار امروزه باید مهارت‌های جدیدی یاد
گرفته و به طور مداوم بتواند موقع پدیدار شدن مهارت‌های جدید، خود را وفق دهد . و می‌دانیم که بحران کوئید ۱۹ این تغییر
را تسریع کرده است.

احتیاج به مهارت‌های دستی و فیزیکی، همچنین مهارت‌های شناختی پایه کاهش خواهند یافت، اما تقاضا برای مهارت‌های فنی،
اجتماعی و شناختی افزایش خواهد یافت. دولت‌ها مشتاق هستند به شهروندانشان برای توسعه‌ی این مهارت‌ها کمک کنند، اما طراحی
برنامه‌های درسی و بهترین راهکارهای آموختن بدون دانستن دقیق مهارت‌های مورد نیاز، کار سختی است. تحقیقات مجموعه‌ای از
۵۶ مهارت اساسی که برای همه‌ی شهروندان مفید خواهد بود را تشخیص داد و نشان داد که مهارت بیشتر در آنها، احتمال استخدام،
درآمد و رضایت از کار را هم افزایش می‌دهد.

تعریف مهارت‌های اساسی برای شهروندان

البته که بعضی از کارها، تخصصی خواهند بود. اما در بازار کاری که مکانیزه، دیجیتال و متغیر است، تمام شهروندان از داشتن
جمعی از مهارت‌های اساسی که به آنها کمک می‌کند ۳ معیار زیر را عملی کنند بهره می‌برند:

  • اضافه شدن ارزش فراتر از آن چیزی که سیستم‌های فنی و ماشین‌های هوشمند می‌توانند انجام دهند.
  • کار کردن در محیطی دیجیتال.
  • وفق دادن خود به طور مداوم با روش‌های جدید کاری و شغلی.

ما از تحقیقات آکادمیک و تجربه‌ی مک کنزی در تعلیم بزرگسالان استفاده کردیم تا تعریف کنیم این مهارت‌های اساسی چه
می‌توانند باشند. ما با چهار دسته مهارت گسترده آغاز کردیم – شناختی، دیجیتالی، بین فردی و خودرهبری. سپس ۱۳ گروه مهارتی
جداگانه تشخیص دادیم که به آن دسته‌بندی‌ها تعلق دارند.

مهارت‌های اساسی

شناختی

  • تفکر انتقادی
  • حل مرتب مسئله‌ها
  • استدلال منطقی
  • جستجوی اطلاعات مرتبط

ارتباط

  • داستان‌گویی و سخنرانی در عموم
  • پرسیدن سوالات درست
  • ترکیب پیام‌ها
  • گوش دادن فعال

برنامه‌ریزی و راه‌های کار کردن

  • توسعه‌ی برنامه‌ی کاری
  • مدیریت زمان و اولویت‌بندی
  • فکر کردن سریع

انعطاف‌پذیری روانی

  • خلاقیت و تخیل
  • ترجمه‌ی دانش در زمینه‌های مختلف
  • استفاده از دیدگاه‌های متفاوت
  • تطبیق‌پذیری
  • توانایی یادگیری

بین فردی

سیستم‌های آگاه

  • الگو سازی
  • مذاکرات دو سر برد
  • ساخت دید الهام‌بخش
  • آگاهی سازمانی

اثر بخشی کار گروهی

  • پرورش دادن جامعیت
  • ایجاد انگیزه برای افراد مختلف
  • حل اختلافات
  • همکاری
  • مربی‌گری
  • قدرت

توسعه‌ی روابط

  • همدلی
  • اعتماد امیدوارکننده
  • فروتنی
  • جامعه‌پذیری

خودرهبری

  • درک کردن احساسات و محرک‌های خود
  • کنترل و تنظیم خود
  • درک قدرت خود
  • صداقت
  • انگیزه‌ی شخصی و سلامتی
  • اعتماد به نفس

کارآفرینی

  • شجاعت و ریسک‌پذیری
  • ایجاد تغییر و نوآوری
  • انرژی، اشتیاق و مثبت‌اندیشی
  • شکستن ارتودوکس‌ها

دستیابی به اهداف

  • مالکیت و قاطعیت
  • جهت‌گیری پیشرفت
  • سختی و پشتکار
  • کنار آمدن با عدم قطعیت
  • توسعه‌ی فردی

فنی

تسلط دیجیتال و شهروندی

  • سواد دیجیتالی
  • یادگیری دیجیتال
  • همکاری دیجیتال
  • اخلاق دیجیتال

استفاده از نرم‌افزار و توسعه‌ی آن

  • سواد برنامه‌نویسی
  • آنالیز اطلاعات و آمار
  • تفکر محاسباتی و الگوریتمی

درک سیستم‌های دیجیتال

  • سواد اطلاعات
  • سیستم‌های هوشمند
  • سواد امنیت سایبری
  • ترجمه و فعال‌سازی فنی

تبحر در دلتاها و نتایج آن

از اینجا به بعد، دو تحقیق دیگر هم انجام دادیم. اول، سطح مهارت در دلتاها را بین کارمندان امروز با سطحی که معتقدیم برای
توانایی کاری آینده‌ی شهروندان لازم خواهد بود سنجیدیم. دوم، سعی کردیم بسنجیم که آیا مهارت در این دلتاها در حال حاضر
با برخی نتایج کاری مرتبط هستند یا خیر.

تبحر

برای تعیین سطح مهارت ها، سطح تبحر مورد نظر در هر یک از ۵۶ دلتا را تعیین کردیم، و سپس یک پرسشنامه ی روانسنجی تنظیم کردیم تا سطح تبحر پاسخ دهندگان را نسبت به این قالب بسنجیم. هجده هزار نفر از ۱۵ کشور این پرسشنامه ی انلاین را تکمیل کردند، و به انها در مقیاس ۰-۱۰۰ در هر دلتا نمره ای داده شد. نتایج نشان دادند تبحر پاسخ دهندگان در دو مهارت مربوط به گروه دیجیتال که شامل استفاده و توسعه ی نرم افزار و درک سیستم های دیجیتال بودند از مهارت های دیگر پایین تر بود. تبحر در گروه های مهارتی ارتباطات ، برنامه ریزی و روش های کاری که همه در گروه شناختی قرار دارند هم کمتر از حد متوسط بود.در کل، پرسشنامه نشان میدهد که شرکت کنندگانی که مدرک دانشگاهی دارند، میانگین نمرات بالاتری در ۵۶ عنصر متمایز استعداد داشتند، که نشان میدهد کسانی که سطح بالاتری از تحصیلات را دارند، بهتر برای تغییرات در محل کار آماده هستند.

همچنین تحقیق کردیم که آیا تبحر به تحصیلات ربط دارد یا خیر. در کل، پرسشنامه نشان میدهد که پاسخ دهندگانی که مدرک تحصیلات دانشگاهی دارند، نمراتشان در مهارت های دلتا میانگین بالاتری را نسبت به کسانی که تحصیلات دانشگاهی ندارند داراست. شاید تعجب آور نباشد، اما این نشان میدهد که شرکت کنندگانی که تحصیلات بالاتری دارند برای تغییرات در محل کار آماده تر هستند. اما، سطح بالاتر در تحصیلات، به تبحر در تمامی دلتاها مربوط نیست. این وابستگی در مورد بسیاری از دلتاهای شناختی و دیجیتال صدق میکند. اما برای بسیاری از آنها در گروه های ”خود رهبری “ و ”مهارت های بین فردی “ مانند : ” اعتماد به نفس،  کنار آمدن با عدم قاطعیت ، شجاعت و ریسک پذیری، همدلی، مربی گری و حل اختلافات ارتباطی وجود ندارد.  برای برخی از دلتا ها، تحصیلات بیشتر با مهارت کمتر همراه بوده، که برای مثال میتوان به فروتنی اشاره کرد.

نتایج

ما آزمایش کردیم تا ببینیم آیا تبحر در دلتاها در حال حاضر کمکی به افراد در دنیای کاری می‌کند یا خیر؛ نتایج نشان دادند
پاسخ‌دهندگان با تبحر بیشتر در دلتاها، به طور میانگین بیشتر استخدام شده، درآمد بیشتری داشته و رضایت بیشتری از کارشان
دارند.

به نظر می‌رسد مهارت دیجیتالی با درآمد بالاتر همراه است: پاسخ‌دهنده‌ای که مهارت دیجیتالی بالاتری در تمام دلتاهای
دیجیتال دارد، ۴۱ درصد احتمال کسب درآمد بیشتری نسبت به شخصی با تبحر دیجیتالی کمتر دارد. این مقایسه معادل ۳۰ درصد برای
دلتاهای شناختی، ۲۴ درصد برای دلتاهای خودرهبری، و ۱۴ درصد برای دلتاهای بین‌فردی است.

اصلاح نظام‌های آموزشی

تحقیقات ما نشان می‌دهند که دولت‌ها می‌توانند برنامه‌های درسی را برای تمرکز بیشتر بر دلتاها بررسی و بروزرسانی کنند.

اصلاح سیستم‌های آموزشی بزرگسالان

بیشتر پاسخ‌دهندگانی که ما نظرسنجی کردیم، دیگر در سیستم‌های آموزشی ملی نبودند. بنابراین افزایش مهارت در دلتاها به
آموزش بزرگسالان به طور مداوم احتیاج دارد.

معرفی سیستم صدور گواهینامه بر اساس مهارت

گواهی‌هایی که بر اساس شغل صادر می‌شوند، ممکن است بر اثر پدیدار شدن شغل‌های جدید اعتبار خود را از دست بدهند. بنابراین،
گواهی‌هایی که بر اساس مهارت هستند می‌توانند بیشتر برای نیازهای کارمندان مفید باشند.

پیدا کردن طرح‌هایی که تمرکز روی دلتاها را تشویق می‌کند

برخی از دولت‌ها کمک‌های مالی مادام‌العمر به شهروندانشان اعطا می‌کنند که به آنها امکان می‌دهد در برنامه‌های آموزشی
ثبت‌نام کنند.

اطمینان از مقرون به صرفه بودن آموزش مادام‌العمر

بیشتر کودکان در سراسر دنیا به تحصیلات دسترسی دارند، اما همه‌ی آنها از کیفیت بالایی برخوردار نیستند. و آموزش اولیه
برای افراد خیلی جوان برای بیشتر کشورها مقرون به صرفه نیست.

از این رو، برنامه‌های درسی باید شامل دلتاهایی باشند که مهارت شهروندان را برای دنیای کاری آینده آماده می‌کند.

تازه‌ترین مقالات
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط