ترس از رها شدن

چه چیزهایی باعث ترس از رها شدن می شود و راهکارهایش چیست ؟

ترس از رها شدن احساسی عمیق است که می‌تواند روابط و کیفیت زندگی ما را تحت‌تأثیر قرار دهد. این ترس معمولا از تجربیات گذشته یا اضطراب‌های درونی ناشی می‌شود و ممکن است منجر به وابستگی، کنترل‌گری یا انزوا گردد. شناخت ریشه‌های این ترس و کار روی آن از طریق روان‌درمانی و تقویت مهارت‌های ارتباطی می‌تواند به بازسازی احساس امنیت و ارتباط سالم کمک کند.

جهت افزودن به لیست مطالعه به حساب کاربری خود وارد شوید
به این post امتیاز دهید

ترس از رها شدن :

از بین تمام چالش هایی که افراد را به سمت روان درمانی سوق می دهد ، یکی از رایج ترین چالش هایی که با آن روبرو شده ام ترس از رها شدن بوده است. این ممکن است به صورت اضطراب در روابط روزمره یا ترس از دست دادن یک رابطه خاص نشان داده شود.این ترس برای برخی، گذرا است و برای برخی دیگر مداوم.

ارتباط یکی از قوی ترین نیازهایی است که انسان ها دارند. از دست دادن یک دوست نزدیک یا یکی از اعضای خانواده نیز یکی از دردناک ترین تجربیاتی است که در زندگی تجربه می کنیم. اما در بعضی مواقع غم و اندوه پیش بینی شده برای از دست دادن کسی آنقدر قوی می شود که بر توانایی شما برای ارتباط موثر با ان افراد تأثیر میگذارد و به جای آنکه بتوانید از لحظاتی که در حال وجود دارد استفاده کنید مدام تمرکزتان بر اتفاق هایی است که ممکن است در آینده بیفتد و احساس ترس و اضطراب و غم و … درون شما شدت میگیرد و احتمالا بر عملکردتان چه در بعد روابط چه در ابعاد دیگر زندگی تان تاثیر می گذارد.

ترس از رها شدن

ترس از رها شدن می تواند رفتارهای فرد را به سمتی ببرد که اتفاقا در نهایت ان رفتارها همان بزرگترین ترسش که رها شدن است اتفاق بیفتد.چک کردن مداوم طرف مقابل ، چسبندگی و وابستگی مداوم ،جدا شدن و فاصله گرفتن از ارتباطات و …. به خاطر ترس از دست دادن همگی می توانند رفتارهایی باشند که منجر به از دست دادن روابط بشوند.این یک چرخه تند و آسیب زننده است.

آنچه در ادامه می خوانید پنج چالش اصلی است که می تواند زمینه ساز ترس از رها شدن و نحوه برخورد با آن باشد :

1) از دست دادن های آسیب زای گذشته

اگر در گذشته به خصوص در کودکی از دست دادن را تجربه کرده باشید ترس از رها شدن می تواند درون شما قوی تر باشد.از دست دادن لزوما به معنای مرگ نیست بلکه داشتن والدینی که در دسترس نبودند(مثلا والدینی که شاغل بودند) یا پیش بینی پذیر نبودند(مثلا والدینی که اعتیاد به الکل یا مواد مخدر داشته اند) نیز می تواند زمینه را برای تشدید این ترس درون فرد محیا کند.

از دست دادن های بزرگسالی مانند مرگ عزیزان یا جدایی از رابطه عاطفی ، خیانت دیدن و … هم میتواند در تشدید ترس از رها شدن تاثیرگذار باشد.

آنچه ما می توانیم انجام دهیم:التیام زخم از دست دادن های گذشته فرایند پیچیده ای است که قطعا به کمک روان درمانی احتیاج دارد اما در کنار این پروسه می توان با افزایش تمرکز روی روابط فعلی و تلاش برای افزایش کیفیت روابط موجود تمرکز را از روی از دست دادن های گذشته برداشت و تاثیرگذاری آن ها را روی اقدامات و تصمیم گیری های فعلی ما کم کرد.

2)اضطراب و ترس های وسواسی

اضطراب بالا و وسواس های فکری می تواند ترس از دست دادن را درون فرد تقویت و تمرکز فرد روی آن را بیشتر کند.

آنچه ما می توانیم انجام دهیم: مواجهه با عدم اطمینان در مورد از دست دادن و ترس های اصلی پیرامون آن (مانند ترس از تنها ماندن یا عدم توانایی ادامه دادن بدون دیگری) بخشی از کار با این ترس ها است. روان درمانی که بر مدیریت عدم قطعیت تمرکز دارد، مانند درمان پذیرش و تعهد، می تواند در درمان این موارد بسیار کمک کننده باشد ،به این صورت که می تواند به ما کمک کند تا آنچه را که در روابط برایشان ارزش قائل هستیم، بشناسیم و به جای چسبیدن به تردیدهای وسواسی، به سمت آن چیزهایی که برایمان ارزشمند هستند حرکت کنیم. 

البته اضطراب همیشه هم بد نیست! اگر می‌خواهید با جنبه‌های مثبت اضطراب آشنا شوید، این مقاله را از دست ندهید.

3)سردرگمی خود-دیگری

سردرگمی خود-دیگری اصطلاحی است برای آمیختن با شخص دیگری به گونه ای که ما دیگر به عنوان یک فرد مجزا احساس جدایی نمی کنیم و خودمان و فرد دیگر را یکی میدانیم. ما تا حدی خودمان را در دیگری گم می‌کنیم که ممکن است دیگر ندانیم چه فکر می‌کنیم یا چه احساسی داریم در مقابل آنچه طرف مقابل فکر می‌کند یا احساس می‌کند را به خودمان هم نسبت می دهیم. این یک تجربه رایج در میان افراد دارای چالش‌های مبتنی بر دلبستگی است . برای افرادی که سردرگمی خود-دیگری را تجربه می کنند، از دست دادن دیگری نه تنها نشان دهنده از دست دادن آن شخص است، بلکه نشان دهنده از دست دادن خود نیز است، که این برای فرد وحشتناک است.

آنچه ما می توانیم انجام دهیم:توجه به استقلال و علایق خودتان جدا از علایق و ویژگی های طرف مقابل بسیار مهم است . همان طور که در رابطه به مرور زمان صمیمیت و نقاط مشترک افزایش می یابد در کنارش باید به فردیت جداگانه ای که وجود دارد هم توجه کرد. با این حال با توجه به اینکه یادگیری برقراری ارتباط با دیگران ، فرآیند پیچیده‌ ایست استفاده از کتاب ها و کلاس ها و جلسات مشاوره می تواند کاربردی باشد.

4)انزوا یا مشکل در ارتباط با دیگران

برای کسی که افراد صمیمی کمی در زندگی خود دارد، ارزشی که برای آن روابط قائل می شود می تواند زیادتر از حد طبیعی اش شود. این امر در صورتی تشدید می شود که فرد باور داشته باشد که اگر این افراد را از دست بدهد دیگر نمی تواند به شخص دیگری نزدیک شود. این امر خطر از دست دادن را بسیار زیادتر می کند و بر ترس از رها شدن می افزاید.

ترس از رها شدن

آنچه ما می توانیم انجام دهیم: افراد به دلایل مختلفی ارتباط برقرار کردن برایشان سخت می شود، دلایلی مانند : مشکل در مهارت های ارتباطی ، مشکل در اعتماد کردن و … در مواقع دیگر، یک فرد ممکن است فقط یک دایره کوچک را به تمام ارتباطات دیگر ترجیح دهد(اصطلاحا آن ارتباط تبدیل به منطقه امنش شود) . یادگیری مهارت های ارتباطی و ساختن ارتباطات مختلف (دوستانه ، خانوادگی و ….) می تواند تبدیل به یک سیستم پشتیبانی قوی بشود که تا حدودی ترس از دست دادن را از حالت افراطی و بیمارگونه اش خارج کند . البته که قطعا هر از دست دادنی باعث غم و اندوه می شود و این طبیعی است اما زمانی که فرد همه تمرکز زندگی اش فقط روی آن فرد نباشد و ارتباطات دیگر و ابعاد دیگر زندگی اش را هم مورد توجه قرار داده باشد این غم و اندوه می تواند از حالت افراطی و آسیب زننده اش خارج شود و در حد اعتدال باقی بماند.

5)اختلال شخصیت مرزی (BPD)

ترس از رها شدن به عنوان یکی از معیارها برای تشخیص اختلال شخصیت مرزی ذکر شده است(البته که معیارهای بسیار زیادی برای این تشخیص لازم است و تنها کسی که میتواند اختلالات را تشخیص دهد درمانگر است و هر ترس از دست دادنی به معنای اختلال شخصیت مرزی نیست) 

برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، ترس از رها شدن اغلب شامل ترکیبی از چالش های ذکر شده در بالا است. یک حس توسعه نیافته هویت همراه با تمرکز شدید بر دیگران، آسیب های پیچیده ویا افسردگی که در این اختلال رایج است، طوفانی از ترس از رها شدن را برای فرد ایجاد میکند که این ترس می تواند شدیدا روی رفتارهای فرد تاثیر بگذارد.

آنچه ما می توانیم انجام دهیم: روان درمانی برای افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی واجب است و از این طریق می توان روی ترس از رها شدن و کاهش تاثیر گذاری این ترس روی رفتارهای فرد کار شود.

تازه‌ترین مقالات
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط