
شش مورد موثر در شکل گیری طلاق
یک مطالعه کلاسیک در سال 1997 که در مجله ازدواج و خانواده منتشر شد، داده های بیش از یک دهه از هزاران زوج متاهل را برای کشف علل اصلی طلاق تجزیه و تحلیل کرد. محققان به شش مورد رسیدند که در زیر توضیح داده شده است.
در حالی که این تحقیق بیش از 20 سال پیش انجام شده،اما نتیج گفته شده در این تحقیق برای زندگی امروز هم میتواند بسیار کارا باشد.

1) خیانت
خیانت یکی از پیشگامان اصلی طلاق است که به طور قابل توجهی اعتماد و امنیت عاطفی را در یک رابطه تضعیف می کند. هنگامی که یک شریک پیمان وفاداری را نقض می کند، منجر به درد عاطفی عمیق و از بین رفتن اعتماد در طرف مقابلش می شود. این نقض می تواند پایه و اساس رابطه را از بین ببرد و برای طرف اسیب دیده دشوار است که اعتمادش را مجدد به دست اورد
مطالعات روانشناختی به طور مداوم نشان می دهد که خیانت صرفا یک عمل فیزیکی نیست، بلکه نقض تعهد عاطفی و یکپارچگی است که برای حفظ پیوند زناشویی سالم بسیار مهم است.
برای آشنایی بیشتر با موضوع، مقاله عوامل پیش بینی کننده خیانت را بخوانید.
2)خرج بی برنامه پول
اختلافات مالی یکی از دلایل اصلی مشکلات زناشویی است که اغلب با عادات خرج کردن غیرمسئولانه یکی از طرفین تشدید می شود. وقتی یکی از همسران به طور مداوم بدون مشورت با دیگری تصمیمات مالی می گیرد یا بودجه های توافق شده را نادیده می گیرد، می تواند منجر به رنجش، استرس، و در نهایت، فروپاشی زندگی زناشویی شود.
3)اعتیاد به نوشیدنی و یا مواد مخدر
سوء مصرف مواد، از جمله مصرف بیش از حد الکل یا مواد مخدر، می تواند به شدت ازدواج را تحت فشار قرار دهد و اغلب به عنوان پیش درآمد طلاق ذکر می شود. اختلالات مصرف مواد می تواند رفتار را تغییر دهد، شناخت و درک را مختل کند و منجر به بی ثباتی عاطفی شود و محیطی ناامن یا غیرقابل پیش بینی در رابطه ایجاد کند.
علاوه بر این، سوء مصرف مواد اغلب روی مسائل دیگری مانند فشار مالی، نادیده گرفتن مسئولیتها و فاصله گرفتن عاطفی تاثیر گذار است که در نهایت همه اینها به نارضایتی و تعارض زناشویی منجر می شود.
4)حسادت
حسادت، چه ریشه در تجربیات گذشته و چه در ناامنی های فعلی، می تواند یک رابطه را با پرورش بی اعتمادی و رفتارهای کنترل کننده مسموم کند. حسادت بیش از حد اغلب منعکس کننده مسائل اساسی عزت نفس پایین، ترس از رها شدن یا اسیب های حل نشده در دوران کودکی است که می تواند منجر به افکار وسواسی، اتهام زدن به طرف مقابل و تلاش برای کنترل اقدامات شریک زندگی شود.
با گذشت زمان، حسادت می تواند صمیمیت را خفه کند و ارتباط عاطفی بین شرکا را از بین ببرد .
درمان با هدف ایجاد عزت نفس، بهبود مهارت های ارتباطی و تقویت اعتماد می تواند به زوج ها کمک کند تا حسادت را به طور سازنده هدایت کنند و پیوندهای ارتباطی را تقویت کنند.

5)بدخلقی
خلق و خوی ناپایدار یا نوسانات عاطفی می تواند روابط زناشویی را با ایجاد یک فضای غیر قابل پیش بینی و پرتنش در خانه تحت فشار قرار دهد. نوسانات خلقی، چه ناشی از شرایط اساسی سلامت روان باشد چه به خاطر شرایط محیطی ، می تواند منجر به درگیری های مکرر، کاهش صمیمیت وایجاد مشکل در حل و فصل اختلافات شود.
در پادکست پرسشهایی در باب رابطه به گوشههایی از دنیای پیچیده رابطه پرداختهایم.
6)عادات تحریک کننده
با گذشت زمان، عادات یا رفتارهای به ظاهر جزئی که در ابتدا دوست داشتنی یا قابل تحمل به نظر می رسیدند، می توانند به منابع قابل توجهی از تحریک و ایجاد تنش در ازدواج تبدیل شوند.
مثلا این که فرد لباس هایش را مرتب نمیگذارد داخل کمد یا همیشه به قرار ها دیر می رسد یا اکثر مواقع موضوعات مهم را فراموش می کند و …. ،، این عادات می توانند به مرور زمان مشکل ساز شوند و تبدیل به بحث ها و اختلافات مداوم شود. انچه که ممکن است به عنوان ناراحتی خفیفی شروع شود،اگر به ان توجهی نشود و بررسی نشودو راهکاری برایش پیدا نکنند، می تواند به بحث های مکرر یا فاصله عاطفی عمیقی تبدیل شود.
زوج درمانی اغلب بر بهبود مهارت های ارتباطی و استراتژی های مذاکره برای رسیدگی سازنده به این مشکلات، تقویت درک متقابل و سازش تمرکز دارد. پرداختن به عادات و رفتارهای مشکل ساز در اوایل رابطه می تواند انها را از تبدیل شدن به منابع تثبیت شده درگیری که به نارضایتی زناشویی کمک می کند، جلوگیری کند.


