
دیکتاتوری در رابطه به چه معناست؟
همانطور که حکومتهای دیکتاتوری مورد نقد دنیا هستند، بعضی از همسران یا پدر و مادرها و یا حتی فرزندان حکومت دیکتاتوریشان در خانه، حال آدم را به هم میزند.
همسری که بخاطر رفاه خودش از کار کردن یا ادامه تحصیل همسرش جلوگیری میکند، چه فرقی با حکومت دیکتاتوری دارد؟! فردی که چون میداند نامزدش عاشق و وابستهی اوست، به بد رفتاریها و بی احترامیها و بیاعتناییهای خود ادامه میدهد… از پول، محبت، اعتبار نامزدش استفاده میکند اما دائما تو سر نامزدش میزند، چه فرقی با حکومت دیکتاتوری دارد؟!
دیکتاتوری در دهخدا یعنی حکومت مطلقهی فرد یا گروه بدون رضایت مردم. وقتی مادر بدون اجازه از فرزندان نوجوانش اتاق و دکور اتاق آنها را عوض میکند و اسم آن را حمایت میگذارد و مهربانی اگر با نارضایتی فرزندانش همراه باشد، چیزی نیست جز دیکتاتوری در رابطه!!
درخواستها با اعمال فرق دارند، اینکه من از دوست یا همسرم بخواهم با تمام خستگیاش بیرون برویم، درخواست است اما اگر با نق زدن و غرغر کردن همیشه، او را تحت فشار به بیرون بکشانم، اصل دیکتاتوری در رابطه است.
اما چرا افراد تن به رابطه میدهند؟ نداشتن حقوق خود، درگیر خرافات بودن که اگر یک بار با پدرم مخالفت کنم (محترمانه) به جهنم میروم و دلیل مهم دیگر: “وابستگی”، وابستگی یعنی چون تنها برای زندگیام کافی نیستم پس دائما به ذلت و زور تن میدهم، من عاشق تو هستم پس تو مرا پاره کن!! من بدون تو زنده نیستم پس تو مرا بکش!!
من یک لحظه ناراحتی تو را نمیتوانم تحمل کنم پس برای اینکه ناراحت نباشی، هرکاری دلت خواست را با من انجام بده. شما فرض کنید پدری که نمیتواند یک لحظه ناراحتی فرزندش را تحمل کند، آیا میتواند تربیت خوبی کند؟ آیا میتواند پدر خوبی باشد؟ برای اینکه تحت دیکتاتوری رابطه نباشیم گاهی باید باعث ناراحتی فردی شویم که دوستش داریم. اما آیا جرئتش را داریم؟ آیا شرایطش را داریم؟
اگر ما روابط اشتباه داریم و همهی ما خودمان را از داشتن روابط خوب محروم کردهایم چون استقلال عاطفی و روانی نداریم.