حالم-از-این-جمله-به-هم-میخوره،-نگران-نباش

حالم از این جمله بهم میخورد؛ نگران نباش!

به این post امتیاز دهید وقتی شرایط اقتصادی و اجتماعی روز به روز سخت‌تر می‌شه، چه جوری نگران نباشیم؟! وقتی رابطه‌هایمان آن چیزی نیست که می‌خواهیم، چگونه نگران نباشیم؟! اصلا…
به این post امتیاز دهید

وقتی شرایط اقتصادی و اجتماعی روز به روز سخت‌تر می‌شه، چه جوری نگران نباشیم؟! وقتی رابطه‌هایمان آن چیزی نیست که می‌خواهیم، چگونه نگران نباشیم؟!
اصلا مگر دست آدم است که نگران شود و نگران نشود؟! نگرانی ناخودآگاه یقه‌ی ما را می‌گیرد و دقیقا زمانی این کار را می‌کند که خودآگاه ما برای اینکه به او بگوید “دستت را بکش” بسیار ضعیف شده است!! شاید اگر این جملات را از پدر بزرگ و مادربزرگ خود بشنویم حس خوبی به ما بدهد چون ما مطمئن هستیم که آنها تمام مهربانی خود را با این جمله به ما می‌دهند؛ غصه‌ی ما را می‌خورند. اما شنیدن این جمله‌ از یک دوست، همسر، رفیق که قرار است با ما هم دلی کند معمولا باعث آزار بیشتر، احساس عصبانیت و ناراحتی و نگرانی ما می‌شود چرا که احساس می‌کنیم خوب درک نشدیم، خوب شنیده نشدیم. دوست خوبم، اگر قرار است به من امید بدهی حالم را بهتر کنی اول از همه به من حق بده، نگران باشم. من نگرانم و هیچ چیزی بهتر از اینکه نگرانی‌ام را بهتر متوجه شوی، حالم را بهتر نمی‌کند. به من خوب گوش بده، غصه‌هایم را بشنو بعضی وقت‌ها بهترین نصیحت تو، اشک‌های تو هستند که موقع گوش کردن، به من هدیه می‌دهی.
تمرین: آخرین بار که از این جملات کلیشه‌ای شنیدید کی بود؟ چه احساسی داشتید؟

تازه‌ترین مقالات
ثبت دیدگاه
ارسال دیدگاه
هنوز دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است
keyboard_arrow_up
طراحی و توسعه توسط