عزیزم این رابطه است نه فست فود !!

می‌گه یه ماهه با هم آشنا شدیم، از خودش و خانواده‌اش خیلی خوشم اومده نمی‌دونم چرا دوستم نداره؟!‌‌  
– روانشناس: چرا همچین حسی. داری؟‌‌
– بهم نمی‌گه: دوستت دارم.‌‌ ‌‌
– روانشناس: به نظر می‌رسه، یه کم عجله داری‌‌.
– مراجع: دکتر یک ماه گذشته، هنوز دوستم نداره.
– روانشناس: حاجی، ببخشید خانم، صفر تا صد چند تا پر می‌كنی؟! (این به ذهن روانشناس می‌رسه اما نمی‌گه). یه کم عجله ندارین؟‌‌
– مراجع : من که مسخره نیستم؛ اگه دوستم نداره، زودتر تکلیفمو روشن کنه‌‌ من به عشق احتیاج دارم به love (اُوه، مامانم اینا…)‌‌ من از بچگی از مامانم اینا همیشه عشق گرفتم؛ تو روابط قبلیم همیشه کانون توجه بودم (خیلی باتجربه است)‌‌
– روانشناس: چرا روابط قبلیتون تموم شد‌‌؟
– مراجع: چون دیگه خیلی توجه می‌کردن‌‌…
بچه‌ها چند تا نکته:
نکته اول: اونقدر سرعت همه چی زندگی رفته بالا که انتظارات ما هم از روابط بالا رفته؛ انتظار داریم زود دوست شیم، زود عاشق شیم، زود جدا شیم.‌‌ این رابطه است؛ ساندویچ کالباس هایدا نیست (پول تبلیغ ندادن، همین جوری بهشون حال دادیم!!)‌‌ این سرعت خواهی ما، داره پدر روابطمون رو درمیاره‌‌ بچه به محض رسیدن پدر به خونه می‌گه می‌خوام ماشینمو عوض کنم پدر: اوکی بذار قسط‌های عقب‌افتاده رو تا چند ماه دیگه بدم بعدش… پسر: من آخر هفته می‌خوام برم مهمونی،‌ با اين لگن نمی‌خوام برم (حاجی صفر تا صد چند تا پر می‌کنی؟!)‌‌ این سرعت خواهی متاسفانه تقریبا همه جا هست‌‌.
نکته دوم: خانم داستان اول از یک طرف توجه فوری مثل چای کیسه‌ای می‌خواد از یه طرف به خاطر توجه فوری (به قول خودش) از روابط بیرون اومده می‌تونه نکته‌اش این باشه که الان هم نیاز و مشکلش، توجه فوری نیست بلکه سردرگمی؛ واقعا نمی‌دونه از رابطه چی می‌خواد. خودش رو خوب نشناخته.‌‌
تمرین: با ذکر مثال بگین از کدام رابطه‌تان، حقیقتا چی می‌خواین؟ یه کم فکر و تامل و کندی به پاسختون کمک می‌کنه؛ در نظر داشته باشید این تست کنکور نیست که بخواین سریع جواب بدین.