
در عصر امروز، مهماگر نمیدانید آفتاب کی طلوع خواهد کرد، همهی پنجرهها را باز کنید (هلن کلر)
فرض کنید با تشنگی تمام به سوپر مارکت رفتهاید و ماء الشعیر با برند مورد نظرتان را درخواست میکنید وقتی آقای سوپر مارکت آن را را نداشته باشد، شما با کمی ناراحتی احتمالا مارک دیگر یا نوشیدنی دیگری را انتخاب میکنید و مساله را حل میکنید.
وقتی واقعیت راجع به چیزهای مهمتر به شما سیلی میزند و به آدم مورد نظرتان نمیرسید، شدت ناراحتی اونقدر افزایش پیدا میکنه که ممکنه به گزینههای دیگر فکر نکنید!! کلا ناراحتی، هوشیاری و حافظه را ضعیف میکند و مثل شعبده بازی، یک پارچهی بزرگ روی تمام امکانات ما میاندازد و همهی آنها را غیب میکند!! اما واقعیت این است که زیر پارچهی قرمز شعبده باز، هنوزم چیزهایی هست که به درد زندگی ما میخورد. اما ما ناراحتیم فقط ناراحتیمان را میبینیم و نه چیزهایی که داریم. احساسات شدید منفی، چشم شما را به آدمهایی که دارید دوستان و اعضای خانوادهتان میبندد؛ استعدادها و قابلیتهایتان را فراموش میکنید ناراحتی (شعبده باز) آنقدر جلب توجه میکند تا تمام زندگی شما را غیب کند. شما باید چیکار کنید؟! با احترام پیش آقای شعبده باز بروید، اجازه بگیرید که زیر پارچه را ببینید؛ اگر گم شدهتان را پیدا نکردید کمی اینورتر، کمی آنورتر به اتاقها سر بزنید تمام پنجرهها را باز کنید، شاید آفتاب از جای دیگری طلوع میکند.