کتاب «من مضطرب» به این موضوع میپردازد که چه رفتارهایی منشأ تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید میکنند.
در پایان این کتاب، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه میشود و بخش پایانی کتاب پیشنهادهایی مطرح میکند که باعث بهبود کیفیت زندگی ما میشود. در نهایت میتوانیم با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کنیم

کتاب من مضطرب
این کتاب در پی بیان جنبههای منفی فناوری نیست، بلکه میخواهد با راهکارهای خود نشان دهد که چگونه میتوان در زندگی تعادل به وجود آورد. چگونه میتوان از اینترنت، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و در عین حال دچار مشکلات کمتری شد.
کتاب «من مضطرب» به این موضوع میپردازد که چه رفتارهایی منشأ تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید میکنند.

بخشی از کتاب من مضطرب
تمرکز بر افکار
پیش از این دیدیم که چگونه احساسات، رفتار و افکار ما در تعامل دائمی با هم هستند. افکار ما معمولاً بر رفتارهایمان اثر میگذارند. ما فکر میکنیم که آنها نیروی محرّک اعمالمان هستند و بسیار تمایل داریم که به درست بودن آنها افتخار کنیم. در فلسفه دکارتی، ما خواستار درک و دریافت دنیا از خلال منشور منطق هستیم (که معمولاً آن را با هوش و بصیرت اشتباه میگیریم). آگاهی داشتن از هستی و وجود خود باعث میشود که افکارمان را دلیل هستی خود بدانیم؛ این همان جمله معروف دکارت است: «من فکر میکنم، پس هستم.» اما دکارت در فلسفه خود برای پرهیز از افتادن در دام غرور و صرفاً تکیه بر حسهای خودمان در درک اشیا و چیزها، از شک و تردید هم صحبت میکند. با این وجود، شک دکارتی در نهایت به بنیان نهادن حقیقت منجر میشود.