طرحواره انزوای اجتماعی

طرحواره انزوای اجتماعی

اولین احساسی که خواهید داشت تنهایی است. احساس استثنا و ناخوشایند بودن می‌کنید و خود را از دنیا طرد شده می‌دانید این دو مورد، انواع انزوای اجتماعی هستند. گاهی به شکل ترکیبی ظاهر می شوند و شما نیز ممکن است دچار هر دو حالت آنها باشید.

طرحواره درمانی یکی از روش‌های علم روانشناسی است که توسط جفری یانگ ابداع شده است. طرحواره ی انزوای اجتماعی یکی از 18 طرحواره ی یانگ است که در مقاله ی زیر به آن می‌پردازیم. برای کسب اطلاعات کافی تا انتها با ما همراه شوید.

طرحواره ی انزوای اجتماعی چیست ؟

آیا وقتی در موقعیت های اجتماعی قرا میگیری، احساس اضطراب زیادی میکنی؟
آیا از آشنایی و ارتباط با دیگران و جنس مخالف، دچار آشفتگی و حقارت می شوی؟
آیا به هیچ گروه وجای خاصی تعلق خاطر نداری و احساس تنهای و بی کسی میکنی؟
آیا در محیط کارت بسیار کم رو و عصبی هستی و اصلا احساس راحتی نمی کنی؟
آیا هنگام صحبت با افراد آشنا وغریبه فکر می کنی که حرف ارزشمندی برای گفتن نداری؟
 آیا همیشه خودت را در حاشیه جمع یا گروه دوستان و آشنایان احساس کردی؟
آیا بیشتر اوقات احساس می کنی وصله نا جور هر جمعی هستی؟

انزوای اجتماعی ابعاد مختلفی دارد. ممکن است آن شخصی باشید که همه سر به سرش می گذارند. برای او قلدری می کنند. ممکن است فردی بیگانه باشید؛ فردی منزوی یا جامعه گریز. همیشه در حاشیه هستید. عضو هیچ گروه یا باشگاهی نیستید، ممکن است تله ای پنهان داشته باشید که تشخیص آن سخت است. از بین تعاملات اجتماعی عبور می کنید اما از درون احساس تنهایی می کنید.
از هر نوع انزوای اجتماعی که باشید ،آماده انواع زیادی از علامت های اختلالات روان - تنی خواهید بود. این تنهایی سبب می شود که شما دچار مشکلاتی نظیر سر درد، افسردگی، مشکل در خواب یا در شکم، و قلب شوید.

همچنین بخوانید

آیا هر بار تصمیم می‌گیرید زندگی‌تان را تغییر بدهید اتفاقات مشخصی می‌افتد که شما را از هدفتان ناامید می‌کند؟ شاید انقدر به این تصادف‌های منفی عادت کرده باشید که هیچ وقت به معنای عجیبشان فکر نکنید یا شاید همه چیز را همین‌طور که هست پذیرفته باشید و از بخت ناسازگار و گردش تقدیر بدانید و از خود بپرسید که آیا برای مشکل من راه‌حلی وجود ندارد؟

طرحواره درمانی

علل طرحواره انزوای اجتماعی

1.نسبت به سایر کودکان احساس کمتر بودن کرده اید و دلیل آن بعضی از ویژگی های قابل مشاهده بوده است ( ظاهر، وزن، لکنت و...) شما توسط بچه های دیگر مورد سرزنش یا تحقیر قرار گرفتید.
2.خانواده شما با سایر اطرافیان تان متفاوت بوده اند.
3.با بقیه  کودکان، مخصوصا کودکان فامیل خود تفاوت داشتید.
4.در کودکی منفعل بودید. هر کاری را از شما خواسته اند انجام دادید اما هیچ وقت علایق خود را گسترش ندادید. و حالا فکر می کنید که چیزی برای رو کردن ندارید.
یکی از علل این تله رشد کردن در خانواده ای متفاوت با سایر خانواده هاست. خانواده شما ممکن است به طرق مختلفی متفاوت باشند. یعنی از لحاظ نژاد، پیشینه قومی، مذهب، موقعیت اجتماعی عادت های روزانه، تحصیلات، دارایی، رسومات خانوادگی متفاوت بوده و شاید تفاوت از نظر زبانی بوده است. شاید سابقه بیماری ذهنی در خانواده شما وجود داشته باشد. مثل اعتیاد به الکل یا جنون ...

طرحواره انزوای اجتماعی

شاید بطور مرتب محل زندگی شما جابجا شده است هیچوقت در یک جا اسکان نداشتید، که به آنجا انس بگیرید. شاید چیزی بوده که به شما ربط داشته و شما را متمایز می کرده ودر نتیجه شما نسبت به سایر بچه های فامیل خود احساس متفاوت بودن داشتید. بچه ها معمولا در این مواقع با استعدادهای ذاتی وخدادادی، معمولا چنین حسی را تجربه می کنند. ممکن است علایق و سلیقه شما با کودکان هم سن و سال تان تفاوت داشته است. از خواندن و یا شنیدن موسیقی لذت بیشتری می بردید تا اینکه بخواهید بازی کنید. و یا ممکن است پسری بودید که دوست داشتید با عروسک بازی کنید و یا دختری که بازی های پسرانه خشن را بیشتر دوست دارد. هویت جنسی، شما را متمایز کرده است. ممکن است شخصیتی کم رو و خجالتی، احساساتی و درون گرا، متفکر یا بازدارنده؛ گاهی هم ممکن است از نظر فیزیکی، جنسیتی، و یا میزان استقلال، هوش و یا مهارت اجتماعی از بقیه هم سن و سال هایتان سریعتر و یا کند تر رشد کرده باشید.
چیزی در شما سبب شده تا نسبت به سایر کودکان در درجه دوم واقع شوید. ممکن است از نظر فیزیکی( چاق، کوتاه، ضعیف، زشت، نقص فیزیکی، بلوغ زودرس، ناتوانی در ورزش، ناهماهنگی عضو، جذاب نبودن ) ویا ذهنی ( کند بودن در مدرسه، ناتوان بودن در یادگیری، مطالعه بیش از حد کتاب، لکنت زبان، مشکلات احساسی ) و اجتماعی ( خام بودن، نابالغی، کنترل نکردن در صحبت، عجیب و غریب بودن، بی اشتیاق بودن و کند و راکد بودن ) بوده باشد.
ممکن است شما مورد تحقیر قرا گرفته باشید. به دلیل متفاوت بودن با سایر بچه ها، آنها شما را طرد کرده باشند و با شما بازی نکنند. شما را مورد تمسخر قرار دهند و شما برای جلوگیری از تحقیر شدن از آنها دوری کرده و یا دوستی خود را با آنها تمام کرده اید. یا هر گاه وارد محیط اجتماعی شدید احساس خجالت کرده اید. برای اینکه با کسی ارتباط دوستی برقرار کنید انصراف دادید و اگر وارد جمعی از دوستان شدید مدتها طول کشیده تا با آنها صمیمیت برقرار کنید. و شاید به دنبال علایقی رفتید که به تنهایی انجام شان می دادید. مهارت های خود را در حوزه های غیر اجتماعی بکار گرفته باشید تا بتوانید احساس بی ارزشی خود را بدین صورت جبران کنید.

همچنین بخوانید
احساس اجبار به واگذاری افراطی کنترل خود در برابر دیگران؛ این کار معمولاً برای اجتناب از خشم، محرومیت یا انتقام صورت می‌گیرد. این طرح‌واره به دو صورت بروز می‌یابد: یکی اطاعت از نیاز‌ها که تمایلات و آرزو‌های خود را پس می‌زنید و از توقعات دیگران اطاعت می‌کنید؛ دیگری، اطاعت از هیجان‌ها که به علت ترس و انتقام‌گیری از دیگران، احساسات خود به‌ویژه خشم را پس می‌زنید.

طرحواره اطاعت

 

سرچشمه دیگر انزوای اجتماعی، به تله های وابستگی و اطاعت نیز مربوط می شود. یکی از ابعاد مهم یادگیری ما، اجتماعی بودن  و فعالیت در اجتماع است. توسط پدر و مادر تشویق می شدیم تا علایق و اولویت و شخصیت منحصر به فرد خودمان را بسازیم و این شخصیت شرایط و نیاز ارتباط با دیگران را به ما می دهد. بعضی از ما در دوران کودکی حمایت و تشویق نشدیم در نتیجه همیشه به نباله رو همیشگی تبدیل شدیم و هیچگاه ایده و علایقی برای ابراز آن نداشتیم  و اگر زمانی در جایی باید وارد مکالمه شویم احساس می کنیم حرفی برای گفتن نداریم و منفعل عمل می کنیم، با شنیدن، مشکلی نداریم اما نمی توانیم سر صحبت را باز کنیم. چون نمی توانیم عقاید خود را بیان کنیم در نتیجه ایده ای هم نداریم. بعد ازمدتی ممکن است حضور خود در اجتماع و جامعه را کم کنیم و این الگو سبب می شود از نظر اجتماعی منزوی و مضطرب باشید.

 تا حدودی هر فردی دچار تله انزوای اجتماعی می باشد. همه ما قسمتی مشخص داریم که نا امن است و امکان دارد مورد پذیرش واقع نشود. اما نکته مهم اینجاست که این حس تا چه اندازه صدمه زننده است .هر چه انزوای اجتماعی زودتر شروع شود، تله نیز قدرتمند تر خواهد بود. تعداد زیادی از افراد در دوران نوجوانی و جوانی که فشار همسالان بیشتر است قرار نگرفتن در گروه کار رایج و ساده ای است. اما ممکن است وقتی وارد دانشگاه شوند با افراد یا گروهی که شبیه به خودشان باشند ارتباط بگیرند و یا بطور کلی از بودن در اجتماعات عمومی و شناخته شده دوری می کنند. اما برخی از افراد، این احساس انزوای اجتماعی را تا آخر عمر با خود دارند. این افراد تله طرد اجتماعی شان در گذشته و یا در دوران کودکی شروع شده است تا جایی که شخص بیاد دارد، همیشه این احساس طرد توسط هم سن و سالان وجود داشته است.

طرحواره انزوای اجتماعی

عواملی که طرحواره انزوای اجتماعی را تشدید می کند :

1. احساس متفاوت بودن و بی ارزشی می کنید. تفاوت ها را بزرگ و شباهت ها را کوچک جلوه می دهید. زمانی که در کنار دیگران هم هستید احساس تنهایی می کنید.
2. در محیط کار خود سرتان به کار خودتان مشغول است، درجه نمی گیرید و در محور و راس کار نیستید و خودتان را متعلق به گروه نمی دانید.
3. در جمع احساس راحتی نمی کنید و اضطراب دارید و در صحبت با غریبه ها راحت نیستید و سعی می کنید برای هر جمله بعدی خود برنامه ریزی کنید. فکر می کنید چیز خاصی برای ارائه ندارید.
4. از پیوستن به گروه امتناع می کنید. فقط با دوستان و آشنایان و یا خانواده خود معاشرت می کنید.
5. اگر افراد با خانواده شما ملاقات کنند یا در مورد آنها بدانند شما احساس خجالت می کنید. خانواده خودتان را از دیگران پنهان می کنید.
6. در جمع تظاهر به این می کنید که مثل دیگران هستید. در زندگی پنهان کاری دارید و معتقد هستید که اگر دیگران در مورد آن بدانند شما را تحقیر یا ترک تان می کنند.
7. تاکید زیادی روی نقص های خانواده خود دارید تا : موقعیت خود را ارتقاء دهید اموال خود را زیاد کنید یا به نظر تحصیل کرده بیایید، تفاوت های قومی را پنهان می کنید.
8. در مورد ظاهر خود حساس هستید فکر می کنید جذاب نیستید و نسبت به ضعف های ظاهر خود خجالت می کشید.
9. از موقعیت هایی که امکان دارد در آن ها احمق، کند ذهن، یا ناشی جلوه کنید امتناع می کنید.
10 .سعی و تلاش زیادی می کنید در جهت جبران چیزی که آن را نقص اجتماعی می دانید. یعنی دارید در اثبات محبوبیت، مهارت های اجتماعی، موفقیت در کار، تعلق به یک گروه یا تربیت فرزندانی که محبوب و مشهور هستند، تلاش می کنید
اصلی ترین راهی که برای مقابله با این تله پیش می گیرید، فرار است که در واقع روش زیر بنای تله بی ارزشی در شماست. دوری کردن شما از حضور در اجتماع، ثابت می کند که چیزی برای شما تغییر نخواهد کرد. شما رشدی در مهارت  هایتان پیدا نمی کنید؛ باورهای شما بی ارزش قلمداد می شوند. از اینکه در اجتماع حضور پیدا نمی کنید احساس راحتی دارید اما سر در گم هستید.؛ نیاز به تفییر از حالت فرار به حالت رویارویی و مسلط شدن دارید. افرادی که  اینگونه اقدام کنند بر تله خود پیروز می شوند.

بیشتر بخوانید

طرحواره محرومیت هیجانی همان احساسی است که افراد فکر می‌کنند به‌اندازۀ کافی محبت و عشق دیگران را دریافت نمی‌کنند. احساس می‌کنند که اطرافیانشان به آنها اهمیت نمی‌دهند و هیچ‌کس آنها را درک نمی‌کند. این افراد، آدمهایی سرد و بی‌محبت هستند و احساس خشم، خیانت، تنهایی و رنجش می‌کنند و این احساس و حال بد، آنها را از اطرافیانشان دورتر و کمبودشان را قطعی می‌کند.

طرحواره محرومیت هیجانی

تغییر طرحواره انزوای اجتماعی

1. تله  انزوای اجتماعی کودکی خود را شناخته و درک کنید. کودک انزوا طلب و گوشه گیر خود را احساس کنید.
اجازه بدید احساس تمایزی که در کودکی نسبت به سایر دوستان وهم سالان داشته اید به ذهن شما خطور کند. زمانی که تنها هستید اتاق را تاریک کرده در محل راحت و آرام بنشینید و چشمان خود را ببندید و اجازه دهید تصاویر آن زمانی که احساس متفاوت بودن را داشتید خودنمایی کنند و آنها را به خاطر بیاورید.
خاطرات انزوا دردناک هستند. پس شما او را به آرامش برسانید. بزرگسالی خود را تصور کنید که در حال تسکین کودک خود هستید. انزوای اجتماعی یعنی آن احساس تنهایی، سردی. کودک درون خود را در این فضای سرد تنها نگذارید و از کودک درون خود حمایت کنید.
2. فهرستی از موقعیت های اجتماعی که در آن احساس اضطراب و ناراحتی می کنید تهیه کنید.
این فهرست شامل موقعیت هایی باشد که احساس ناراحتی می کنید اما از آن دوری نمی کنید، فهرست شما شامل، میهمانی ها، جلسات، رستوران های عمومی، صحبت در جمع و صحبت در برابر افراد ناشناخته باشد. ستون دوم روبروی هر موقعیت، احساس بد خود، تفاوت و بی اهمیتی را بنویسید. در ستون آخر بنویسید که در بدترین حالت ممکن چه اتفاقی ممکن بود رخ دهد؟ آیا دیگران به شما میخندند و شمارا طرد خواهند کرد؟ آیا برایتان مهم نیست؟
3. فهرستی از گروه یا جمعی که از آنها دوری می کنید تهیه کنید.
در این مرحله فهرست موقعیت هایی که اجتناب می کردید را بنویسید. وقتی لیست را کامل کردید دو تا ستون دیگر اضافه کنید و همان مراحل قبل را در اینجا هم پیاده کنید. یعنی در ستون دوم احساس خوب و در ستون آخر بد ترین حالت ممکن را بنویسید.
4. فهرستی از راه هایی که از طریق آن ها ضد حمله می کنید و یا بیش از حد به جبران می پردازید را تهیه کنید.
منظور راه هایی هستند که از طریق آنها سعی می کنید نادرستی تله خود را ثابت کنید. که این نوعی ضد حمله است. تلاش می کنید تا از هر راهی که امکان دارد نشان دهید که متفاوت نیستید و از این طریق به مبارزه با تله خود می پردازید.
5. فهرستی از خصوصیات خود آماده کنید که سبب می شوند احساس بی ارزشی یا آسیب پذیری و بیگانگی داشته باشید.
برای هر ویژگی کاغذی جداگانه ای انتخاب کنید و برای هر کدام عنوانی جدا بنویسید روی هر برگه 1. ویژگی خود را با جزئیات بنویسد 2. فهرستی از شواهدی که در دوران بزرگسالی درستی تله شما را اثبات می کنند را تهیه کنید.3. فهرستی تهیه کنید که احساسات شما را رد میکند.4. عقاید دوستان و خانواده خود را با ویژگی شخصیتی خود جویا شوید. 5. شواهد عینی خود را خلاصه بنویسید. انتقاد از خودتان تا چه حدی درست است.

طرحواره انزوای اجتماعی

6. اگر باور دارید که نقص شما حقیقت دارد، مراحلی که از طریق آن ها می توانید بر آن عیب غالب شوید را بنویسید. با استفاده از این طرح تغییر، به آرامی پیش روید.
ممکن است برای اینکه به شرایط بهبود دهنده برسید، جملاتی اینگونه بنویسید : تلاش برای بهبود مهارت های اجتماعی، صمیمی شدن و دوستانه رفتار کردن با دوستان، شرکت در کلاس های گفتمان عمومی، ادامه تحصیل و...این فعالیت ها را به تدریج انجام دهید. زمانی که نقص داریم گاهی از غلبه برآن دست می کشیم و حتی احساس خجالت می کنیم، مواظب باشید در چنین تله ای گرفتار نشوید و به نقص های خود حمله نکنید.
7. کمبود هایی را نمی شود تغییر داد را دوباره ارزش گذاری کنید.
ممکن است نواقص و کمبود هایی داشته باشید که هرگز برطرف نشود. مثلا قد شما یا همیشه چاق بمانید ویا به اندازه کافی به موفقیت نرسید هر چند که افراد گرفتار در این تله همیشه در مورد نقص هایشان مبالغه می کنند اما این نکته را هم در نظر داشته باشید، نقص های شما در مقایسه با ویژگی های خوبتان تا چه اندازه معنا دار هستند؟
8. تعدادی از گروه های اجتماعی و کاری را تشکیل دهید و کم کم آن را گسترش دهید.
این مرحله خیلی حساس است. از فرار کردن دست بردارید! از بین تمام عواملی که تله شما را حفظ می کنند، دوری  کردن مهمترین عامل است. تا زمانی که فرار می کنید تغییری صورت نخواهد گرفت.
9. سعی کنید وقتی در جمع قرار می گیرید شما شروع کننده باشید.
هنگامی که می خواهید به جمعی ملحق شوید تعدادی از مکالمات را برای آغاز گفتگو در نظر بگیرید و سعی کنید به هدف خود برسید افرادی که دچار این تله هستند با کسی ارتباط برقرار نمی کنند. در جمع حضور دارند اما در حقیقت آنجا نیستند. شما بایستی بر این گریز هم غلبه کنید.
10. در جمع خودتان باشید.
نوع دیگری از اجتناب کردن وجود دارد و آن کتمان بخش هایی از خودتان است با دیگران حرف می زنید اما مواظب هستید درباره هر موضوع خاصی صحبت نکنید و بنابراین نقص و تفاوت خودتان را پنهان می کنید. ممکن است این نقص مربوط به وضعیت تحصیلی و یا درآمد شما باشد. شما برای پنهان نگه داشتن آن هزینه زیادی پرداخت می کنید، دیدار دیگران برای شما پر از تنش و تنهایی می شود. یعنی تا حد ممکن تفاوت ها و نواقص خود را پنهان نکنید. نمی گوییم هنجار شکنی کنید می گوییم خودتان باشید.همانطور که به شناخت بهتر دیگران می پردازید، برخی از آسیب پذیری ها و نا امنی های خود را با آنها در میان بگذارید .این راهی است که از طریق آن می توانید به پذیرش خود برسید.
11. از تلاش برای جبران حس ناخوشایند ی که دریافت کرده اید دست بردارید. 
به خودتان اجازه دهید تا بفهمید که دیگران شما را به خاطر آنچه که هستید پذیرفته اند. نه به خاطر دارایی یا موقعیت های تان .البته تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن دیگران داشته باشید. متوجه خواهید شد که این روش در جهت از بین بردن فشار به شما کمک خواهد کرد.

سخن آخر

برای اینکه از تله انزوای اجتماعی خارج شوید، از تنهایی فرار کنید و به سمت ارتباط با دیگران بروید. سعی کنید نگاه مثبت به این ارتباط داشته باشید. از حضور در جمع امتناع نکنید و با یک زندگی اجتماعی رضایت بخش می توانید در گروه قرار بگیرید و این بخش مهمی از زندگی است که شما خودتان را از آن محروم ساخته اید. چرا باید این شرایط مطلوب اجتماعی زیستن را از دست بدهید؟

نظر شما

ایمیل شما نشر نخواهد شد.فیلد های ضروری با * نشانه گذاری شده است.

تصویر امنیتی Refresh Icon

پیام شما بعد از بررسی نمایش داده خواهد شد

نظر خود را بنویسید

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.