اختلال شخصیت ضد اجتماعی نوعی ناتوانی در تطبیق خود با هنجارهای اجتماعی است. مشخصه اصلی این اختلال رفتارهای غیرقانونی و مجرمانه است.
فرد تمایل زیادی دارد که قوانین و مقررات اجتماعی را زیر پا بگذارد. تکرار این موضوع در مواردی منجر به دستگیری یا اخراج او از مدرسه، محل کار یا مکانهای اجتماعی شده است.
تقریبا در همه جنبههای زندگی به حقوق دیگران احترام نمیگذارد و آنها را نقض میکند.
مکار و فریبکار است. به سادگی دروغ میگوید. از نامهای مستعار استفاده میکند. به منظور بهره کشی از دیگران یا صِرف لذت بردن، اقدام به کلاهبرداری میکند.
بدون فکر و بر اساس امیال ناگهانی خود عمل میکند و نمیتواند از پیش برنامه ریزی کند.
زود رنج، تحریک پذیر و پرخاشگر است. مکررا دعوا و به افراد حمله میکند.
با کارهای خطرناکی که انجام میدهد، ایمنی خود و دیگران را به مخاطره میاندازد.
بیمسئولیت است. در هر محیطی خرابکاری راه میاندازد بی آنکه احساس مسئولیت کند یا در صدد جبران برآید.
پشیمانی و عذاب وجدان ندارد. نسبت به آسیبهایی که میزند بیتفاوت است.
سن فرد حداقل 18 سال باید باشد تا برچسب اختلال شخصیت ضداجتماعی بگیرد. احتمالا در سنین کودکی و نوجوانی، اختلال سلوک داشته که آغازگر رفتارهای هنجارشکن وی است.
نیمرخ روانی اختلال شخصیت ضد اجتماعی
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی ممکن است ظاهرا بهنجار و خونسرد به نظر برسند. آنها تلاش میکنند خشم و اضطراب خود را زیر نقابی از آرامش پنهان نمایند و حتی جذاب و نجیب جلوه کنند. این خصیصه در کنار زبان بازی و هوش فریبکارانۀ (manipulative) معمولا بالای آنها، زمینه فریب دیگران را فراهم میآورد. حتی در موقعیتهای پرخطری که به آن پا میگذارند مانند دزدی، میتوانند اضطراب و استرس خود را پنهان کنند. بنابراین جدال و پرخاشگری رفتار همیشگی آنان نیست.
شخصیت ضد اجتماعی به راحتی و بدون اینکه دست و پایش را گم کند، دروغ میگوید و در قصه بافی ماهر است. آنها برآورد خوبی از شرایط دارند و آدمها را درست ارزیابی و وارد بازیهایشان میکنند. استاد بازی دادن و شیادی هستند و عموما افراد ساده و ناآگاه را مثل آب خوردن به ورطه شکست مالی یا آبروریزی میکشانند.
در انجام هیچ کاری نمیشود به آنها اعتماد کرد. هیچ اجبار درونی برای گفتن حقیقت ندارند. به استانداردهای اخلاقی متعارف پایبند نیستند. برای آنها فقط رسیدن به هدفشان مهم است و از قربانی کردن هر چند نفر که باشد، فروگذار نمیکنند.
همان طور که گفته شد یک ویژگی روانی مهم ضد اجتماعیها ، عدم احساس پشیمانی و ندامت است. آنها رحم و شفقت ندارند و چراغ همدلی در ذهن آنان کاملا خاموش است.
افراد ساده تنها طعمههای آنها نیستند. هر کس به فراخور شخصیت خود و شرایط خاص، در دام آنها گرفتار میشود. تواناییهای فرد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی را نباید دست کم گرفت! او کسی ست که اغواگر و پررنگ و لعاب ظاهر میشود، نقاط ضعف دیگران را سریع پیدا میکند، قساوت دارد و بی محابا عمل میکند.
زندگی آنها اساسا دچار نوعی بینظمی شدید در زمینههای مختلف است. دروغگویی، غیبت غیرموجه، فرار از خانه، دزدی، دعوا و فحاشی، سوء مصرف الکل و مواد، قاچاق، بیبند و باری جنسی، همسرآزاری، کودک آزاری و رانندگی در حین مستی، رفتارهای متداولی ست که از این افراد گزارش میشود.
شخصیت ضد اجتماعی درمانگر را هم فریب میدهد
این افراد اصولا در اتاق درمان حاضر نمیشوند، مگر آن که مجبور به این کار شوند. آنان به خوبی قادرند با تجربه ترین درمانگران را نیز فریب دهند. در طی جلسات، نمایش قابل قبولی از فردی آرام و مسلط به اعصاب ارائه میدهند و همزمان بازی دهنده، کنترل گر و پرتوقعند. برایشان مهیج و سرگرم کننده است که درمانگر خود را اغفال کنند، خصوصا اگر از جنس مخالف باشد.
پشت پرده این ماسک سلامت عقل و ظاهر ساختگی، چهرهای با خصومت و اضطراب، تحریک پذیر و غیرقابل کنترل مخفی شده است. برای برملا کردن چهره واقعی او شاید یک مصاحبه معمولی کفایت نکند و نیاز به مصاحبه استرسی باشد. در مصاحبههای معمولی تلاش میشود شخص تا حد امکان آرامش داشته باشد تا با احساس امنیت خودافشایی کند؛ اما در مصاحبه استرسی شرایط را برعکس میکنند. برای این کار، مبلمان اتاق به شیوهای خاص چیده میشود که چندان راحت نیست. نور اتاق کم و ناکافی است. سوالات تحریک کننده و خشمگین کننده هستند. نحوه سوال پرسیدن بیملاحظه و استرس آور است. گاهی از دو مصاحبه کننده استفاده میشود که هرکدام سوالات مختلف و بدون رعایت نوبت میپرسند؛ طوری که به مصاحبه شونده امان پاسخگویی نمیدهند. در این شرایط است که احتمالا نشانههای پس پرده ظاهر میشوند!
چه کسی دارای شخصیت ضد اجتماعی محسوب میشود؟
این روزها باب شده هر کسی که معیارهای متفاوتی از باورهای جامعه برای خود برمیگزیند یا پوشش و رفتاری خاص دارد، به غلط از سوی دیگران برچسب ضداجتماعی میگیرد.
همان طور که از تعاریف بر میآید، شخصیت ضد اجتماعی مفهومی روانشناختی است و به فردی نسبت داده میشود که مهمترین خصیصهاش رعایت نکردن حقوق دیگران و جامعه است. متفاوت بودن، منزوی بودن و یا حتی پرخاشگری به تنهایی نشانۀ ابتلا به این اختلال محسوب نمیشود. در عین حال، ضد اجتماعی بودن مترادف با جنایتکار بودن هم نیست. جنایت اتفاقی ست که میتواند در فرایند زندگی این افراد به جهت نگرش بیمارگونه، دشواریهای شخصیتی و عوامل بیرونی اتفاق بیافتد.
آیا فقط ضد اجتماعی ها قوانین را زیر پا میگذارند؟
در پاسخ باید گفت خیر. نقض قانون مختص شخصیت ضد اجتماعی نیست. بعضی رفتارهای ضد اجتماعی صرفا ناشی از اختلال مصرف مواد روانگردان هستند؛ مثلا فروش قاچاقی مواد یا دزدی به منظور به دست آوردن پول برای خرید مواد. در بیماران اسکیزوفرنی و اختلالات دوقطبی نیز در طی دورهایی از عود بیماری ممکن است اعمال غیر قانونی رخ دهد. در سایر اختلالات شخصیت نیز، گاه این رفتارها دیده میشود ولی جزء خصایص اصلی آنها نیست و بیشتر معلول صفات دیگر است. فقر و تنگدستی، خشونتهای خانگی، عدم آگاهی و سایر عوامل اجتماعی از دیگر زمینههای بروز آن هستند و میتوانند حتی فردی بهنجار با تاب آوری ضعیف را رفته رفته به یک مجرم تبدیل کنند.
بنابراین تحلیل این رفتارها ساده نیست. شخصی ممکن است همزمان چند اختلال را با هم داشته باشد. انگیزههای پنهانِ رفتار ضد اجتماعی و قانون گریز در تشخیص بسیار اهمیت دارد. شخصیت ضد اجتماعی معمولا برای دستیابی به منافع شخصی و بهره کشی از دیگران مرتکب خلاف میشود و بیشتر قربانی کننده است تا قربانی؛ در حالی که ممکن است فردی دیگر به سبب فشار روانی، نیاز به مواد، انتقام جویی، فقر و دهها دلیل دیگر رفتار مجرمانه داشته باشد. راه تشخیص دیگر این است که فرد سایر نشانههای ضد اجتماعی چون ناسازگاری، فریب دهی و قساوت را داشته و حتما در دوران کودکی علائم اختلال سلوک در او نمایان شده باشد.
شخصیتی خطرناک برای ازدواج
اگر عاشق فرد مبتلا به این اختلال شدهاید، به زودی نسبت به نیات، رفتار و عادتهای وی بیش از حد هوشیار و حساس خواهید شد. علاوه بر این مجبورید دائما بر اعمال نسنجیده و نامناسبش سرپوش بگذارید. او استعداد عجیبی دارد وضعیت را به نفع خودش تغییر داده و شما را قانع کند که مقصر مشکلات به وجود آمده خودتان هستید و تا جایی پیش میرود که به سلامت عقلی خودتان شک کنید!
در این رابطه تعادل و تساوی وجود نخواهد داشت. همواره برگ برنده در دستان طرف مقابل است. او در خواندن ذهن دیگران ماهر است و به خوبی قادر است حدس بزند تا چه حد میتواند آنها را اغوا کند، فریب دهد یا متقاعد کند. بدین طریق طوری عمل میکند که به خواستههای منطقی و غیرمنطقی خودش برسد بی آنکه اصلا اهمیتی به نیازها و عواطف دیگران بدهد.
حرمت شکنی و خشونت موضوع دیگری ست که گرفتارش خواهید شد. این کار برای او امری عادی ست و روشی برای ارضای هیجان خواهی و کنترل گریاش به حساب میآید. در این میان شمایید که مانند یک ساز خوش کوک بازیچه دست او شدهاید. ممکن است مورد ضرب و شتم او قرار بگیرید. در مشاجرهها به استیصال برسید و برنده هر جدلی او باشد، بی آنکه بتوانید ذرهای روی همدلیاش حساب باز کنید.
او مسئولیت پذیر نیست. بار بسیاری از مشکلات بر دوش شما خواهد بود. در مسائل اقتصادی و فرزندپروری تنهایتان میگذارد. نسبت به امنیت فیزیکی شما و فرزندتان بی اهمیت است. به جهت رفتارهای پرخطرش ممکن است بی آنکه بخواهید پایتان به مهلکههای او باز شود.
خیانت و بی وفایی صفت دیگر اوست که به زندگی زناشوییتان تحمیل میشود. او روابط کوتاه مدت متعددی برقرار میکند و به اعتراض شما اهمیتی نمیدهد. حتی زمانی که مچش را میگیرید، با دروغ گفتن و طفره رفتن خود را از شرایط پیش آمده خلاص میکند. در عوض از شما میخواهد پا به حریم شخصیاش نگذارید و در کار او فضولی نکنید. شخصیتهای ضد اجتماعی قدرت کمی در مهار انگیزههای آنی خود دارند و این یک نقص بزرگ در آنهاست. تکانههای جنسی هم از این قاعده مستثنی نیستند.
جذابیتهایی که این شخصیت از خود به نمایش میگذارد سبب میشود افراد زیادی در دام او بیفتند و حتی بعد از آن بارها با پای خود به سوی این دام بازگردند. آنها گاهی در کارنامه زندگی خود سابقه چند ازدواج ناموفق دارند.
شخصیت درمان ناپذیر
نتایج تحقیقات وتجربیات بالینی در آسیب شناسی روانی از این قرار بوده که افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی درمان پذیر نیستند. صفاتی چون ناتوانی در عبرت گرفتن و نداشتن حس همدلی، آنان را به درمان مقاوم میکند. فقدان انگیزش برای تغییر، گرایش به فریب و تقلب و عدم برخورداری از هیجانات مثبت عمیق، مزید بر این علتهاست.
درمانهایی که بر پرورش همدلی و وجدان تمرکز دارند معمولا نتیجه بخش نیستند. در واقع اثر بخشی درمان در این افراد را بر حسب عدم دستگیری مجدد یا برگشت نشانهها اندازه گیری میکنند. در بهترین حالت و در صورت همکاری وی، میشود روی سوق دادن تکانهها به فعالیتهای غیر تبهکارانه کار کرد؛ بدین معنی که توانمندیهایشان را در مجرای موجهی بیندازند و شیوههای اجتماع پسند را برای ارضای نیازهای خود پرورش دهند. از این طریق پذیرش مسئولیت نیز در آنان رشد پیدا میکند. یکی از شیوههای درمانی منتخب برای این اختلال، دارو درمانی است؛ که در آن از داروهای محرک برای کنترل رفتارهای تکانشی استفاده میشود. بهترین شیوه برای مدیریت این اختلال، نگهداری افراد مبتلا در مراکز درمانی تحت نظارت مراجع قانونی است. در برخی کشورها، افراد مزبور حتی در صورت ترخیص، ملزم به ماندن در محدودهای خاص هستند و با استفاده از پابندهای الکترونیکی، ردیابی میشوند.
نتیجه گیری
اگر در کنار چنین شخصیتی زندگی میکنید، لازم است نکاتی را مد نظر داشته باشید. اول اینکه برای امنیت خود اقداماتی از پیش تعیین شده را در نظر بگیرید. یک وکیل یا مشاور مالی در کنار خود داشته باشید تا از اموال و داراییهای شما محافظت کند. با افرادی در تماس باشید که در مواقع ضرورت بتوانید روی کمک آنها حساب کنید. در صورت نیاز از سیستمهای حمایتی موجود در جامعه یاری بخواهید. در صورتی که این فرد همسر شماست و در مورد روابط جنسی فرازناشویی به وی مشکوک هستید، در رابطه جنسی خود پیشگیریهای لازم را به عمل آورید تا از بیماریهای مقاربتی در امان بمانید. حتما حد و مرز مشخصی در رابطه تعیین کنید و بگذارید استحکام و جدیت شما را ببیند تا دامنه سوء استفادههایش محدودتر شود.
منابع:
خلاصه روانپزشکی کاپلان و سادوک. تالیف بنجامین سادوک، ویرجینیا سادوک و پدرو روئیز. ترجمه مهدی گنجی. نشر ساوالان
آسیب شناسی روانی . تالیف ریچارد هالجین و سوزان کراس ویتبورن. ترجمه یحیی سید محمدی. انتشارات روان
شناخت اختلالات شخصیتی . تالیف براد جانسون و کلی موری. ترجمه فاطمه سادات موسوی. انتشارات ما و شما
Moviemag.ir
پرفروشترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید