اصطلاح «خودت را بشناس» آنقدر در همه جا وجود دارد و دائم در حال شنیدن آن هستیم که به کلیشهای برای توسعه شخصی تبدیل شده است. لازم به ذکر است که شناخت خودمان، درک واقعی اینکه چه کسی هستیم به هیچ وجه آسان نیست. اما به راستی خودشناسی چیست؟
مفهوم خودشناسی چیست؟
خودشناسی شناخت و درک مفاهیم درونی (مانند انگیزهها، نقاط قوت و ضعف خود) است که از طریق تأمل و صداقت فرد با خودش به دست میآید. این یک مفهوم انسان گرایانه است که شامل ارزیابی و درک ماهیت انسان در هر دو جنبه مثبت و منفی آن است.
خودشناسی میتواند برای بسیاری از افراد سفر دشواری باشد زیرا ما انسانها تمایل داریم به خود دروغ بگوییم و خودمان را فریب دهیم. بسیاری نیز به دلایل فرهنگی یا اجتماعی تمایل دارند که از درون نگری بیزار باشند. با این حال، خودشناسی یکی از اهداف اصلی روان درمانی است، که با تأمل درون نگرانه و مراقبه بدست میآید. همچنین شامل تمرین ذهن آگاهی است که تلاش برای آگاهی کامل و مالکیت افکار و اعمال خود را شامل میشود.
اگر به تاریخچه خودشناسی بنگریم میبینیم که یونانیان باستان این را به خوبی میدانستند و این شعار را بالای درگاه معبد آپولو حک کردند. سقراط از این هم فراتر رفت و اعلام کرد که زندگی بررسی نشده ارزش زیستن ندارد. در حالی که او خودشناسی را نسبتاً واضح بیان میکند میگوید: در صورتی که در مورد تمایلات طبیعی، نقاط قوت و ضعف، ارزشها و امیدهایمان در ناآگاهی به سر ببریم، زندگی منسجم و رضایت بخش برای ما بسیار دشوار خواهد بود. مهمتر از همه، ما فاقد کنترل خواهیم بود: اگر انگیزهها و ترسهای اساسی خود را درک نکنیم، مانند کشتیهای کوچکی که با درماندگی در دریای متلاطم حرکت میکنند، تحت تأثیر احساسات خود قرار میگیریم. تحت حاکمیت نیروهایی که برای ما نامفهوم باقی ماندهاند و در نتیجه نمیتوانیم به سمت ساحل حرکت کنیم.
چگونه میتوانیم این گرانبهاترین شکل دانش، این خودشناسی را به بهترین نحو بدست آوریم؟ تکنیکهای مبتنی بر ذهن آگاهی بهویژه برای تقویت هوش هیجانی ما و برای مشاهده واکنشهای احساسی ما مفید هستند. دانیل گولمن، روانشناس، هوش هیجانی را نوعی آگاهی فراشناختی میداند که در «تشخیص یک احساس در زمان وقوع» آشکار میشود. او میگوید: تفاوتی حیاتی بین محصور شدن در یک احساس و ایجاد آگاهی از غرق شدن در این احساس وجود دارد. بنابراین نگریستن به خود به مثابه یک مشاهده عینی برای شناخت خود و احساساتمان بسیار مهم است.
اهمیت خودشناسی چیست؟
خودشناسی دارای اهمیت بسیاری که همه ما تا حدودی از آن آگاهیم. زیرا وقتی درک بهتری از خود داشته باشیم، میتوانیم خود را به عنوان شخصی منحصر به فرد و مجزا ببینیم. سپس به ما این قدرت را میدهد که تغییراتی را بر روی حوزههای قدرت خود ایجاد کنیم و همچنین مناطقی را که میخواهیم در آنها پیشرفت کنیم، شناسایی کنیم.
مهمتر از همه، خودآگاهی ما را قادر میسازد در واکنش به رویدادهای بیرونی فعالتر باشیم.
از این منظر فراگیری مهارت خودشناسی ، به شما امکان میدهد استعداد و اشتیاق طبیعی خود را پیدا کنید و به سمت رشد شخصی و حرفهای خود رهسپار شوید. همچنین به شما کمک میکند که به خودتان وفادار بمانید، ارزشهای اخلاقی خود را بپذیرید و آنها را تمرین کنید و این موضوعی بسیار مهم است زیرا راه رسیدن به پتانسیل واقعی خود را به شما نشان میدهد.
خودشناسی و یا خودآگاهی ما را از بازنماییهای ذهنیمان نسبت به خودمان آگاه میکند، که حاوی ویژگیهایی است که به طور منحصر به فرد موجب میشود با خودمان سازگاری پیدا کنیم و نظریههایی در مورد پایداری یا پویایی ویژگی های خودشناسی را بپذیریم و تا جایی که میتوانیم خودمان را ارزیابی کنیم.
4 راه برای رسیدن به خودشناسی
1. به آنچه در مورد دیگران شما را آزار میدهد توجه کنید.
اغلب چیزهایی که بیشتر ما را در افراد دیگر آزار میدهند، بازتابی از کیفیتی است که ما در خودمان آنها را دوست نداریم. همه ما جنبههایی از خود داریم که به آنها افتخار نمیکنیم. به عنوان مثال، تمایل به دروغ گفتن یا کتمان بخشی از واقعیت.
اگر نمیدانید چگونه این چیزها را تغییر دهید (یا باور ندارید که ممکن است)، به راحتی میتوانید آنها را نادیده بگیرید یا در انکار زندگی کنید. بنابراین، هر زمان که کسی کاری انجام میدهد که به نظر میرسد شما را به طور خاص آزار میدهد یا عصبانی میکند، از خود بپرسید:
آیا این میتواند بازتاب چیزی در من باشد که من آن را دوست ندارم؟ آیا نباید آن را انجام دهم؟
2. تمرین مدیتیشن کنید.
احتمالاً در مورد مراقبه یا ذهن آگاهی چیزهایی را شنیدهاید. این تمرین سادهای برای خودآگاهی است که در این روش خودشناسی شما باید توجه خود را بر روی نفس خود یا برخی از حسهای فیزیکی متمرکز کنید. سپس، اگر متوجه شدید که ذهنتان به سمت افکار دیگری میرود، به آرامی توجه خود را به نقطه تمرکز خود برگردانید.
در حالی که اثبات شده است که مدیتیشن یا ذهن آگاهی برای همه چیز از کاهش وزن گرفته تا کاهش افسردگی مفید است، اما در واقع میتواند راهی قدرتمند برای افزایش سطح خودآگاهی و خودشناسی شما نیز باشد.
به طور خاص، مدیتیشن یکی از بهترین راهها برای یادگیری بیشتر در مورد نحوه عملکرد افکار و احساسات است. هنگامی که شما تماشا و مشاهده افکار را بدون دلبستگی به آنها یا فکر کردن در مورد آنها تمرین میکنید، شروع به درونی کردن یک ایده قدرتمند میکنید.
3. تو افکار خودت نیستی.
اغلب اوقات ما فاقد خودآگاهی و خودشناسی هستیم زیرا در واقع بیش از حد فکر میکنیم. با این فرض که افکارمان درست هستند یا ارزش درگیر شدن را دارند یا صرفاً به این دلیل که ذهن ما تصمیم گرفته آن افکار را به سمت ما پرتاب کند به راحتی در آنها گم میشویم.
یک تمرین منظم ذهن آگاهی چشمان شما را به نحوه عملکرد ذهن متفکرتان باز میکند و خواهید دید که چقدر ظرفیتهای بیشتری فراتر از افکارتان برای شما وجود دارد.
در همین زمینه کارگاه روانشناسی اکت به شما بسیار کمک خواهد کرد:
دوره روانشناسی اکت (همایش اکسیژن)
همایش اکسیژن علی میرصادقی مبتنی بر روانشناسی اکت میباشد. این کارگاه روانشناسی با درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش یا همان اکت به شما کمک میکند که ذهن آگاهی و تمرکز خود را افزایش دهید و بسیاری از مشکلات به ظاهر حل نشدنی زندگی خود را حل کنید. 4. مهارت جدیدی را یاد بگیرید.
درست همانطور که رفتن به سفر ما را مجبور میکند که با تجربه موقعیتهای بدیعتر، خودآگاهتر شویم، یادگیری چیزهای جدید با وادار کردن ما به تفکر و اندیشیدن و عمل به آنها، خودشناسی را افزایش میدهد.
به عنوان یک فرد بزرگسال، همه ما تا حد زیادی در این مسیر قرار میگیریم و در حالی که این منجر به نوع خاصی از آسایش میشود، موجب تقویت کاستیهای ما نیز میگردد.
وقتی تنها کارهایی که انجام میدهید کارهایی هستند که قبلاً در آنها مهارت پیدا کردهاید، به راحتی میتوانید احساس امنیت کاذب را در خود ایجاد کنید زیرا شما میدانید که کارها چگونه صورت میپذیرند.
برای رها شدن از این امنیت کاذب، یکی راههای خودشناسی از دیدگاه روانشناسی تکنیکی است که به آن آگاهی از ذهن مبتدی میگویند. ایده پشت ذهن مبتدیان این است که برای یادگیری چیزهای جدید، ذهن باید انعطاف پذیر باشد و چیزهای تازه را ببیند، درست همانند یک کودک.
این بدان معناست که اگر میخواهید انعطافپذیری و طراوت را در خود و نحوهی دیدگاهتان (یعنی خودآگاهی) پرورش دهید، باید از مرحله مبتدی بودن شروع کنید و برای آن تلاش نمایید. یکی از بهترین راهها برای انجام این کار، یادگیری یک مهارت جدید است.
خواه صحبت کردن به زبان غیر مادری باشد یا یادگیری یک نوع شعبده بازی، تعهد به یادگیری یک مهارت جدید یک تمرین قدرتمند در انعطاف پذیری ذهنی و قرار گرفتن در مسیر خودشناسی است. به یاد داشته باشید که توانایی توسعه افکار کلید خودشناسی است.
نتیجه گیری
همانگونه که گفته شد خودشناسی یعنی به درک و آگاهی رسیدن درباره ماهیت خود در هر دو جنبه مثبت و منفی. رسیدن به خودشناسی از مزایای بیشماری برخوردار است و روشهایی برای رسیدن به خودشناسی وجود دارد که ما در این مقاله 4 راهکار را بیان نمودیم.
دوره هشتاد ساعته غیرحضوری در ۸ ترم | شکوفایی
این دوره مبتنی بر روانشناسی مثبتنگر و بر اساس آموزههای رئیس سابق انجمن روانشناسی آمریکا و پدر روانشناسی مثبتنگر (دکتر مارتین سلیگمن) میباشد و اکثر درسهای آن توسط پژوهشهای فرا تحلیل و دانشگاهی به اثبات رسیده است. مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید