از وقتی که بچه تر بودیم همیشه آرزوی اینو داشتیم که بزرگ بشیم و کارای آدم بزرگا را انجام بدیم. زمانی که یخورده بزرگتر شدیم و در واقع نوجوان شدیم، دیگه فکر کردیم بزرگ شدیم و دیگه همه کارامونو خومون باید بکنیم. و از اینجا است که مشکلات نوجوانان با والدین شروع می شود. ما فکر می کردیم که دیگه بزرگ شدیم و انتظار داشتیم مثل یه آدم بزرگ باهامون رفتار بشه ، از طرفی پدر مادر هامون هنوز نگرانمون بودن و با ما مثل بچه ها رفتار می کردن. و این یکی از بزرگترین مشکلات والدین با نوجوانان محسوب می شده و حتی الان هم میشه. حالا ما امروز می خواهیم این دوره مهم و پرهیجان که برای همه آدما رخ داده را بررسی کنیم و ببینیم رفتار و واکنش درست در این زمان چه چیزایی هست. پس اگر نوجوانی هستین که با والدینتان مشکل دارید یا پدر و مادر نگرانی هستید که آینده فرزندتان برایتان مهم است تا پایان این مقاله همراه ما باشید.
واقعیت اینه که زمانی که والدین فرزند شون کوچیک است، بیشتر به نیازهاش، احتیاجاتش و علاقه مندی هاش توجه می کنند و همه چیز برایش تهیه می کنند. یه علتش این است که زمانی که بچه ها کوچیکتر هستن، بامزه تر و کم آزارتر هستند و اینکه بچه ها تو سن 2، 3، 4 و حتی تا 7 - 8 سالگی با والدین خودشون همراه هستند. ما بچه ها رو دوست داریم چون کارهای عجیب و غریب کمتری انجام میدن. تعجب برانگیزترین کار بچه ها این است که یک وسیله شان خراب می شود یا غذایی که ما می خواهیم رو نمی خورند. اما وقتی سن بچه ها بالاتر می رود ، ممکن است جاهایی بروند که ما دوست نداریم یا کارهایی انجام دهند که نمی خواهیم و این نگرانی ما را چند برابر می کند. اما راه حل این مشکل چیه؟ و در این قسمت به اهمیت مشکلات نوجوانان با والدین را متوجه می شوید.
اساسا خانواده ها و پدر و مادرها زمانی که بچه ها سنشون پایین تره، بیشتر دوستشون دارند و همین دوست داشتن باعث میشه اون ها هم پدر و مادرشون رو بیشتر دوست داشته باشند. البته ما به عنوان والد با همین انتظار می خواهیم جلو بریم و خودمون و فرزندان مون رو مدیریت کنیم.
علت مشکلات نوجوانان با والدین
بچه ها کم کم که به دوره نوجوانی می رسند، دیگه دوست دارند استقلال داشته باشه. به این دوره می گند دغدغه نوجوانی . یعنی جایی که فرزند ما نه اون قدر بزرگ است، نه کودک. کودک می خواهد به پدر و مادرش ثابت کند که من بزرگم و مستقل هستم، برید کنار من همه کارهام را می توانم انجام بدهم. بعد هی شروع می کند تغییرات عجیب و غریب کردن. در سن بلوغ اندام و جسم کودک تغییرات زیادی می کند و حتی پدر و مادر ها گاهی شکل ظاهری فرزند خودشون را دیگه مثل گذشته دوست ندارند و متعجب می شوند. حتی یه وقت هایی نگران می شوند و حتی ممکن است گاهی هر کدوم از این تغییرات را به یه گناه یا اشتباه ربط بدهند. خواندن این مقاله ارتباط نوجوانان با والدین به شما کمک می کند. شما الان متوجه عوامل موثر در مشکلات نوجوانان با والدین خودشان شدید.
این ها مجموعه ای از اتفاقات، الگوها و تفکرات را می سازد که باعث می شود روز به روز بین نوجوان و خانواده فاصله بیندازد. این فاصله ها به حدی می رسد که گاهی اوقات دیگر نمی شود کنترل کرد. ما باید قبول کنیم که بچه ها در دوران نوجوانی و سن بلوغ دیگر نیازی به مراقبت های سابق ندارند و اگر بخواهیم همان مراقبت های دوران کودکی را ادامه بدهیم، یعنی دارید بهش تکرار و تاکید می کنید که تو کودک هستی و این دقیقا موضوعی است که فرزند ما دارد علیه اون می جنگد.
اهمیت مشکلات بین نوجوانان و والدین
والدین گاهی از نگرانی هاشون حرف می زنند که ممکنه خیلی مسائل بیاد سراغ بچه ها. پس یعنی ما نباید از فرزندمان مراقبت کنیم؟ البته که باید مراقبت باشید. چون موضوعاتی که نوجوان رو تهدید می کند بسیار متنوع تر و بیشتر از حالتی است که یه کودک رو تهدید می کند. ولی از یه طرف هم فرزند شما دارد رشد می کند، دارد بزرگ می شود و دوست دارد که خانواده اش هم این بزرگ شدن را ببینند و احساس کنند. نوجوان در سن بلوغ اینطور احساس می کند که "من وقتی دارم قد می کشم، دوست دارم این قد کشیدن فقط جلوی آینه و جسمی نباشه. بلکه دوست دارم خانواده ام هم یک سری امتیارات را برای من قائل شوند." یعنی درک مشکلات نوجوانان با والدین.
ما فقط می بینیم که جوان ها و نوجوان ها خودشون دارند قد می کشند. اما اجازه ای که باید داشته باشند را ندارند و هنوز خانواده نگران غذا خوردنشان هستند. درست است گاهی یکی خیلی لاغر هست یا این قدر چاقه که واقعا نیاز به مراقبت دارد. اما مگه نه اینکه ما با سرزنش های متنوع، متوالی نتوانستیم تغییری در نوجوان ها و حتی بزرگسالان ایجاد کنیم؟ پس چرا دوباره همون را بعضی از خانواده ها هنوز دارند اجرا می کنند و ادامه میدهند؟ و به اهمیت مشکلات نوجوانان با والدین توجهی ندارند.
راه حل برای مشکلات نوجوانان با والدین
مشکل ما تذکرات درست و درخواست های به جا نیست. مشکل ما سرزنش های تکراری و متوالی است که هیچ نتیجه جدیدی هم ایجاد نمی کند و اگر هم این نتیجه جدید هستش، خیلی کوتاه مدت است. کوتاه ایجاد می شود و کوتاه هم از بین می رود. ولی وقتی بچه از مسیرش خارج می شود، خانواده ها دوباره دست می زنند به همین سرزنش ها: ای بابا، چند بار بهت بگم این کار را نکن، چند بار بگم این کار را بکن، می میری آخر سر از گشنگی، چاق میشی، داری می ترکی. موضوع ما این نیست که خانواده نباید نگران باشند؛ مگر می شود نگران فرزند نبود؟ ولی همیشه تاکید بر اینه که خانواده ها نباید با نگرانی هاشون زندگی کنند. زیرا باعث می شود تاثیر مشکلات نوجوانان با والدین خود بیشتر بشود.در این اینجا روش های جلب اعتماد والدین به شما کمک می کند
پریا، دوست نوجوان ما، درباره این موضوع می گوید: « من با اینکه 17 سال دارم، اما هنوز پدر و مادرم من را مثل کودک سابق می بینند. مثل اینکه گذشت زمان تغییری در من به وجود نیاورده و من باید مثل کودک چند سال پیش کاملاً مطیع والدین خودم باشم. اون ها احساسات و علایق و خواسته های من را در نظر نمی گیرند و در هر زمینه ای خودشان برای من تصمیم گیری می کنند. هر وقت با مخالفت من رو به رو می شوند، من را سرزنش می کنند که چرا مثل بقیه حرف پدر و مادر را گوش نمی کنم و بهشون احترام نمی گذارم. این جور مسئله ها من را کلافه می کند و باعث شده خیلی از خانواده ام دور بشوم.»
تاثیر مشکلات نوجوانان با والدین
هویت از دو منبع ناشی می شود که نوجوان تمام چیزهایی که در کودکی و قبل از نوجوانی از والدینش یاد گرفته را به چالش می کشد و اون ها را تایید یا رد می کند. پس موقعیت های تاریخی و اجتماعی زیادی که نوجوان با اون درگیره. نوجوان ها فرزند زمانه خودشون هستند و هم سن هایشان منبع مهم اجتماعی برای حل بحران نوجوانی و کسب هویت می باشند. در واقع نوجوانان تایم خیلی زیادی از زمان خودشان را با گروه دوستانشان می گذرانند و سعی می کنند با اون ها همانند سازی کنند و با همسالان، معیارهای هویتی و اخلاقی خودشان را پیدا می کنند.
پیشنهاد میکنم مطالعه کنید: سبک فرزند پروری مستبدانه و سخت گیر
افراد زمانی که پا می گذارند به دوره نوجوانی با تغییرات زیاد و سریعی رو به رو می شوند که با تمامی مراحل دیگه در زندگیشون می تواند متفاوت باشد. نوجوانی از حدود 11-12 سالگی شروع می شود و معمولا در 18 سالگی تموم می شود. به نوجوانی میگن دوره گذشتن فرد از کودکی به زندگی بزرگسالی. همان طور که گفته شد، بحران اصلی در دوره نوجوانی و سن بلوغ ، هویت یابی هست. در واقع زمان مبتلا شدن به بحران هویت ، زمانی است که همه مشکلات را تو دل خودش داره.و می تواتد تاثیر زیادی بر مشکلات نوجوانان با والدین بگذارد.
اصلی ترین مشکلات نوجوانان با والدین
نوجوان در سن بلوغ یک سری تغییرات جسمانی برایش اتفاق می افتد که باعث می شود بخش بزرگی از فکرشان به این بخش اختصاص پیدا کند. همین امر باعث می شود از جسمش راضی نباشد و مرتب جلوی آینه خودش را ببید. دیدین میگن روحیه نوجوان حساس می شود و هر چیزی که والدین میگن، به آنها برمی خورد؟ همین مورد باعث ایجاد اختلاف و یکی از علت های بروز مشکلات بین والدین و نوجوانان می شود. بعضی از نوجوان ها ممکنه گوشه گیر باشند، ولی باید توجه کنید که این مورد رو با افسردگی اشتباه نگیرید. نوجوانان سرکش می شوند و این ویژگی بارز هر نوجوان می تواند باشد. این مقاله راه های صمیمی شدن با فرزندان به شما کمک خواهد کرد. در دوره نوجوانی ، فرزندان با جنس مخالف رو به رو می شوند و احساسات جدیدی را تجربه می کنند و چون مهارتی برای این ارتباط ندارند، با این احساسات درگیر می شوند و این باعث نگرانی والدین می شود.
علی میرصادقی روانشناس و مشاور ، در این ویدئو به ما توضیح میده که چجوری می تونیم بدون اینکه مشکلی بین ما و فرزندمون پیش بیاد، می تونیم روابط خوب و صمیمی با فرزندمون داشته باشیم و در این مسیر همراهش باشیم.
نحوه برخورد با مشکلات نوجوانان و والدین
دوره نوجوانی هم مثل دوره های قبلی نیاز به مراقبت دارد، ولی نه مراقبت های قبلی. در دوره نوجوانی باید به فرزندان نزدیک شوید. اما نه با بغل کردن. این را در نظر بگیرید که نوجوان آن کودک قبلی نیست و باید رفتارتان را نسبت آن تغییر دهید و خوبه که بدانید بسیاری از والدین در این دوره با فرزند خودشان دچار مشکل می شوند. پس لازمه است برای برطرف کردن مسائل به وجود آمده، به نوجوان آموزش بدهید که از روش حل مشکل استفاده کند. بهتر است والدین یک زمانی را برای صحبت کردن با نوجوانان در نظر بگیرند و رفتارهای نوجوان را که بر اساس هیجان و تفکر خودش است درک کنند و سعی کنند قبل از اینکه نوجوان درگیر مشکلی بشود، راجب آن با او صحبت کنند و تجربیات خودشان را در اختیارش قرار بدهند.
باید به عنوان والدین از تحقیر و سرزنش فرزندانتان دوری کنید. شما باید با توجه به سنشان از آنها توقع داشته باشید. یادتان نرود که فرزند شما هنوز کامل بزرگ نشده و کودک قبل هم نیست. یعنی نوجوان نه اون قدر بزرگ شده که بتوانید مثل یک آدم بزرگ باهاش رفتار کنید و نه یک کودک که نیاز به مراقبت داشته باشد و به او امر و نهی کنید.
شاید به شما کمک کند: رعایت حریم شخصی فرزندان در خانواده
سخنی با نوجوانان!
نباید از مشکلات و تجربه های جدید بترسید. این تجربه ها به شما کمک می کند که هویت خودتان را در دوره نوجوانی بدست بیاورید. در واقع باید به شما بگم که تجربه های زیادی ممکنه کسب کنید که با دوران کودکی کاملاً فرق دارد و می تواند به شکل گیری هویت شما کمک کند. پس بهتر است که همه جوانب را در هر حیطه در نظر بگیرید و بعد انتخاب کنید که چی برای شما مناسب است. (با افراد متخصص حتما مشورت کنید)
کتاب خواندن، فیلم دیدن، صحبت کردن با آدم های مختلف، مشورت کردن با یک مشاور و تحقیق کردن می تواند به شما کمک کند تا مسائل را با دید باز تر نگاه کنید و روی خود آگاهیتان کار کنید تا بتوانید خودتان را بشناسید و از نیازها و خواسته هایتان اطلاع پیدا کنید.
ما در دپارتمان مشاوره بارسا علاوه بر نظارت بر پیشرفت درسی دانش آموزان حواسمان به مشکلات انگیزشی و روحی و روانی شما را است و تلاش می کنیم تا با کمک روانشناس های با تجربه بارسا، این مشکلات را به حداقل برسانیم. اگر سوالی درباره این مقاله از روانشناس های ما دارید یا درباره دوره های مشاوره خصوصی بارسا هم یخواهید اطلاعات بیشتری کسب کنید، می توانید فرم پایین صفحه را پر کنید یا در قسمت نظرات ، سوال و نظر خودتان را بنویسید.
برای رزرو و ثبت نام جلسات مشاوره تحصیلی بارسا
( مشاوره تحصیلی تلفنی و حضوری ) با شماره ۲۲۶۷۷۹۱۷-۰۲۱ تماس بگیرید
یا عدد ۶۶ را به سامانه ۳۰۰۰۹۰۹۰۳۰ ارسال کنید.