
لطفا نگو “شاید”، وقتی میخوای بگی “نه”
یه روز یکی از دوستای خوبم (دکتر سپهر تاروردیان) منو دعوت کرد به یک سفر خارجی و من گفتم بذار سمینارهام رو چک کنم یکی دوتا کار شخصی هم دارم با خانواده هم درمیون بذارم بهت خبر میدم. سپهر بهم گفت: جوابت یک کلمه است: “نه”.
دیدم تقریبا درست میگه، حقیقتا نمیتونستم اون سفر رو برم و داشتم اضطرابم رو با صغری و کبری چیدن، کم میکردم.شاید بپرسی چرا اضطراب؟!
اکثر انسانها از گذشتههای خیلی دور که باید تمام تلاششون رو میکردن تا نظر آدمها رو جلب کنن و در قبیله میموندن تا امروز که دوستی و ارتباط برای اکثر ما مهمه، دوست نداریم دوستا و آدمای خوب زندگیمون رو ناراحت کنیم و از اینکه ناراحت بشن، ممکنه اضطرابمون بره بالا واسه همین معمولا خیلی وقتها مجبوریم که با تعارف و مقدمه چینی “نه” بگیم.
درسته که در ایرانیها ممکنه این موضوع بیشتر دیده بشه اما در خیلی از فرهنگهای دیگه هم این موضوع توسط روانشناسا مشاهده شده. یه جاهایی ما مجبوریم که با کمی تعارف حرف بزنیم و شاید مشکلی هم پیش نیاد اما یه جاهایی مثل شروع یک رابطه یا تجارت یا یک سفر، این صغری و کبری چیدن خیلی میتونه به دیگران لطمه بزنه. بعضیاتون تجربه کردین که یکی مثلا روتون کراش داره یا در زمینهی کاری چندین بار گذاشتینش سرکار، خب این آدما وقتی “نه” جدی شما رو نمیشنون تخیلات و تصورات و راه جویی بیشتری برای رسیدن به شما میکنن و بیشتر درگیر شما و کارتون میشن. یکی از دلایل اینکه شما به راحتی “نه” نمیگین اینه که از عدم پذیرش دیگران بیشتر از حالت عادی میترسین و این مساله، سلامت روانشناسی و عزت نفس سالم شما رو تهدید میکنه.