رهبری چیست؟ | به چه کسی رهبر می‌گویند؟

رهبری هنر انگیزه دادن به گروهی از افراد برای اقدام در جهت دستیابی به یک هدف مشترک است. در یک محیط کسب و کار، این می‌تواند به معنای هدایت کارکنان و همکاران با یک استراتژی برای تأمین نیازهای شرکت باشد.
رهبران به خود و دیگران کمک می‌کنند تا کارهای درست را انجام دهند. آنها جهت گیری می‌نمایند، چشم انداز الهام بخش و چیزهای جدیدی ایجاد می‌نمایند. دوره رهبری و لیدرشیپ در زمینه فراگیری اصول و مفاهیم رهبری کمک بسیاری به ما میکند.

رهبری چیست؟

رهبری در مورد الگوبرداری از جایی است که شما باید به عنوان یک تیم و یا یک سازمان که می‌خواهد برنده باشد از آن پیروی کنید و رهبری فرآیندی پویا، هیجان‌انگیز و الهام‌بخش است.
با این وجود، در حالی که رهبران وظیفه هدایت را به عهده می‌گیرند، باید از مهارت‌های مدیریتی برای هدایت افراد خود به سمت مقصد مورد نظر، به روشی روان و کارآمد استفاده کنند.

در همین رابطه دوره رهبری و لیدرشیپ (اسطوره‌های زندگی و سازمان) به شما پیشنهاد می‌گردد.
ویدیوی زیر را ببینید:

 

 
 

من به عنوان بخشی از تحقیق برای کتاب جدیدم، "رهبر آینده"، با بیش از ۱۴۰ مدیرعامل در سراسر جهان مصاحبه کردم و از آنها خواستم که رهبری را تعریف کنند. بسیاری از مردم برای فکر کردن مجبور به مکث شدند زیرا این کلمه‌ای است که ما اغلب بدون تعریف واقعی از آن استفاده میکنیم. ما مفهوم رهبری را امری بدیهی میدانیم و تصور میکنیم که همه میدانیم رهبری چیست و رهبر بزرگ به چه شکل است. هنگامی که مدیر عاملان تعاریف خود را پیدا کردند، پاسخ آنها دامنه گستردهای را پیدا کرد. از بیش از ۱۴۰ نفر، یک پاسخ تکراری دریافت نکردم. برخی از مدیر عاملان، رهبری سازمانی را مانند داشتن چشم انداز یا دستیابی به اهداف برای یک شرکت دارای قدرت تجارتی تعریف میکنند.

 

رهبری چیست

 

افراد دیگر بر ویژگیهای انسانی مانند همدلی، فروتنی یا تنوع تمرکز داشتند. هر پاسخی متفاوت بود اما هر کدام درست بود. هر رهبری تعريف شخصی خود را از رهبری دارد، كه اين امر بر نحوه رهبري و فرهنگ و جهت گيری شركت خود تأثير دارد. تعریف رهبری همچنین می‌تواند با تغییر رهبران تغییر کند. با وجود رهبران جدید، رویکردهای جدیدی در رهبری تعریف می‌شود که بر فرهنگ و کارمندان تأثیر می‌گذارد.

رهبری

به چه کسی رهبر می‌گویند؟

پس به چه کسی رهبر می‌گویند؟ در طول تاریخ افراد بی‌شماری بوده‌اند که مردم را هدایت می‌کرده اند اما افرادی غیرانسانی و مخرب بوده‌اند. آیا این هنوز باعث می‌شود که آنها به عنوان رهبر معرفی شوند؟ به نظر من، رهبر کسی است که کارهایی بیش از هدایت مردم انجام دهد. آنها باید توسط انگیزه مناسب هدایت شوند و تأثیر مثبتی بر افراد اطراف خود بگذارند.
رهبران چراغ تحول هستند. آنها ایده‌ها را زیر سوال می‌برند و به سوالاتی که هیچ کس نمی‌خواهد و نمی‌تواند پاسخ می‌دهند. و این آسان نیست. بسیاری از ما حتی جرات نداریم این طناب‌های نازکی را که بین ستون‌های درست و غلط آویزان هستند، پا بزنیم. اما مردم به رهبران نیاز دارند تا به آنها نشان دهند، چه چیزی درست است.

جهان رهبران قوانینی دارد. برای اینکه رهبر باشید، باید اصول رهبری را دنبال کنید تا بتوانید در میان افرادی که به طور مداوم به شما نگاه می‌کنند عملکرد صحیحی داشته باشید.

کارگاه روانشناسی رهبری علی میرصادقی

اصول اصلی رهبری

چند وظیفه اصلی رهبری

رهبری به درک بهتری از روانشناسی انسانها نیاز دارد تا کسانی که رهبری می‌کند و کسانی که هدایت می‌شوند بتوانند در موقعیتی قرار بگیرند که تا آنجا که ممکن است درباره همه چیز بیاموزند. یک رهبر تجاری فقط نماینده خودش نیست بلکه بنگاه اقتصادی و همچنین کارمندانش را نمایندگی می‌کند. به همین دلیل او باید در اتحادیه و با حداکثر همکاری کار کند. رهبری پتانسیل را به واقعیت تبدیل می‌کند. در فرایند تبدیل پتانسیل به زیردستان، یک رهبر ملزم به انجام بسیاری از توابع است.

چند وظیفه اصلی رهبری شامل موارد زیر است:

وظایف رهبری

۱. رهبری کار تیمی را توسعه می‌دهد:
سه تعیین کننده حیاتی کار تیمی، رهبر ، زیردستان و محیط است. این عوامل به هم وابسته‌اند. این مسئولیت رهبر است که محیط را برای کار مساعد سازد. او حس جمع گرایی را برای کار تیمی در کارمندان ایجاد می‌کند.
۲. رهبر نماینده زیردستان است:
او واسطه‌ای بین گروه‌های کاری و مدیریت عالی است.
۳. رهبر یک مشاور مناسب است:
اغلب اوقات افراد در محل کار برای از بین بردن عدم تعادل عاطفی که گاهی در آنها ایجاد می‌شود، نیاز به مشاوره دارند. او موانع را برای عملکرد موثر برطرف می‌کند.
۴. به طور مناسب از قدرتش استفاده می‌کند:
اگر یک رهبر می‌خواهد به طور موثری به اهداف مورد انتظار خود برسد، باید قدرت و اختیار داشته باشد تا به گونه‌ای عمل کند که پاسخ مثبت کارگران را تحریک کند. یک رهبر بسته به شرایط، انواع مختلف قدرت، یعنی قدرت پاداش، قدرت ایجاد و قدرت مشروع را اعمال می‌کند. علاوه بر مبنای رسمی، پایه غیر رسمی قدرت نیز تأثیر قدرتمندتری بر اثربخشی سازمان دارد. هیچ رهبرى موثر نیست مگر اینکه زیردستان از دستور او اطاعت کنند.
۵. رهبر زمان را به خوبی مدیریت می‌کند:
زمان بسیار ارزشمند و حیاتی است اما اغلب در مدیریت نادیده گرفته می‌شود. رهبر از طریق آگاهی از اصول مدیریت زمان مانند تهیه نمودار زمان، تکنیک‌های برنامه ریزی و غیره، در موقعیتی است که می‌تواند از بهره‌وری زمان در سازمان استفاده کند.

 

وظایف اصلی رهبری

 

۶. تلاش برای اثربخشی:
به طور مكرر، مديران اهل كار هستند و بسيار مشغول كارهای كوچک هستند تا بتوانند جزئيات اصلي كارآيی را برطرف كنند. برای پر کردن این خلا، گاهی رهبر با هماهنگی و پرورش کار تیمی، با مدیریت بهتر زمان و استفاده صحیح از قدرت، تلاش هماهنگ خود را برای ایجاد اثربخشی انجام می‌دهد. رهبری ترجیحاً در ویژگیهای شخصی‌اش بررسی می‌شود تا فعالیت‌هایش.


 
 

۱.صداقت

سی و چهارمین رئیس جمهور ایالات متحده، "دویت. دی. آیزنهاور" یک بار گفت، "عالیترین کیفیت رهبری ، بدون شک، صداقت است. بدون آن، هیچ موفقیت واقعی ممکن نیست، مهم نیست که در یک بخش، یک زمین فوتبال، در یک ارتش یا در یک دفتر باشد. " صداقت ماده مهمی است که یک رهبری خوب را تشکیل می‌دهد. وقتی خودتان فاقد این خصوصیات هستید چگونه می‌توانید انتظار داشته باشید که پیروانتان صادق باشند؟ رهبران زمانی موفق می‌شوند که به ارزشها و اعتقادات اصلی خود پایبند باشند و بدون اخلاقیات، این امر امکان پذیر نخواهد بود.

۲. اعتماد

برای اینکه یک رهبر موثر باشید، باید اطمینان کافی داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که دیگران از دستورات شما پیروی می‌کنند. اگر در تصمیمات و خصوصیات خود اعتماد به نفس ندارید، پس زیردستان هرگز شما را دنبال نمی‌کنند. به عنوان یک رهبر ، شما باید با اعتماد به نفس زیاد چانه بزنید، کمی ابراز وجود داشته باشید تا احترام زیردستان خود را بدست آورید. این به این معنی نیست که باید بیش از حد اعتماد به نفس داشته باشید، اما حداقل باید میزان اطمینان مورد نیاز را منعکس کنید تا اطمینان حاصل شود که پیروان شما به عنوان یک رهبر به شما اعتماد می‌کنند.

اسطوره‌های زندگی و سازمان برای همه‌ی انسان‌هایی که به رشد تمایل دارند، می‌خواهند فلسفه‌ی زندگی را درک کنند، می‌خواهند تاثیرگذارتر از قبل باشند، از زندگیشان رضایت بیشتری داشته باشند، روابط بهتری با دیگران داشته باشند و کسانی که دوست دارند کشف کنند برای چه کاری به دنیا آمده‌‌اند، مناسب است. جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.

دوره رهبری 18 ماهه اسطوره های زندگی و سازمان

۳.الهام بخشی به دیگران

احتمالاً سخت‌ترین کار برای یک رهبر ترغیب دیگران به پیروی از آن است. این تنها در صورتی امکان پذیر است که با الگوبرداری از پیروان خود به آنها الهام بخشید. وقتی کار سخت می‌شود، آنها به شما نگاه می‌کنند و می‌بینند که شما چگونه نسبت به شرایط واکنش نشان می‌دهید. اگر به خوبی از عهده آن برآیید، آنها شما را دنبال می‌کنند. به عنوان یک رهبر ، باید مثبت فکر کنید و این رویکرد مثبت باید از طریق اقدامات شما نمایان شود. تحت فشار آرام باشید و انگیزه را بالا نگه دارید. همانطور که جان کوینسی آدامز می‌گوید: " اگر اقدامات شما باعث ایجاد انگیزه در دیگران برای رویای بیشتر می‌شود که بیشتر بدانند و بیشتر کار کنند شما یک رهبر هستید." اگر در الهام بخشیدن به زیردستانتان موفق باشید، می‌توانید به راحتی از پس هر چالش فعلی و آینده برآیید.

۴. ارتباط دهنده خوب

تا زمانی که چشم انداز خود را به وضوح به تیم خود اعلام نکنید و به آنها استراتژی رسیدن به هدف را نگویید، دریافت نتایج مورد نظر برای شما بسیار دشوار خواهد بود. به بیان ساده، اگر قادر به برقراری ارتباط موثر با تیم خود نیستید، هرگز نمی‌توانید رهبر خوبی باشید. یک ارتباط دهنده خوب می‌تواند رهبر خوبی باشد. کلمات، قدرت ایجاد انگیزه در افراد را دارند و آنها را وادار به انجام کاری غیرقابل تصور می‌کنند. اگر به طور موثر از آنها استفاده کنید، می‌توانید به نتایج بهتری نیز برسید.

ویژگی‌های رهبری

 

۵.قابلیت‌های تصمیم گیری

رهبران خوب جدا از داشتن چشم انداز آینده نگر، توانایی تصمیم‌گیری درست در زمان مناسب را باید داشته باشند. تصمیماتی که رهبران می‌گیرند تأثیر زیادی بر زیردستان دارد. یک رهبر باید قبل از تصمیم‌گیری طولانی، مدتی فکر کند اما پس از تصمیم گیری، در کنار آن بایستد. اگرچه، اکثر رهبران به تنهایی تصمیم می‌گیرند، اما توصیه می‌شود قبل از تصمیم گیری با مدیران اصلی مشورت کنید. از این گذشته، آنها کسانی هستند که از تصمیمات شما سود می‌برند یا از آن رنج می‌برند.

۶. نمایندگی و توانمند سازی (تفویض اختیار و توانمند سازی)

شما نمی‌توانید همه کارها را انجام دهید، درست است. برای یک رهبر مهم است که بر روی مسئولیت‌های اصلی تمرکز کند در حالی که بقیه کارها را به دیگران بسپارد. منظور از این امر، توانمند سازی پیروان شما و تفویض وظایف به آنها است. اگر همچنان زیرمجموعه خود را به طور كامل مدیریت می‌كنید، این امر باعث عدم اعتماد خواهد شد. وظایف خود را به زیر دستان خود محول کنید و نحوه عملکرد آنها را ببینید. تمام منابع و پشتیبانی آنها را برای دستیابی به هدف فراهم کنید و به آنها فرصتی بدهید تا مسئولیت را بر عهده بگیرند.

۷. خلاقیت و نوآوری

چه چیزی یک رهبر را از یک پیرو جدا می‌کند؟ استیو جابز، بزرگترین رهبر زمان ما به این سوال اینگونه پاسخ می‌دهد: "نوآوری بین رهبر و پیرو تفاوت ایجاد می‌کند." برای پیشروی در دنیای پر سرعت امروز، یک رهبر باید همزمان خلاق و نوآور باشد. تفکر خلاق و نوآوری مداوم همان چیزی است که باعث می‌شود شما و تیمتان از جمع متمایز شوید. بیرون از حوزه فعالیتتان فکر کنید تا به ایده‌های منحصر به فرد برسید و آن ایده‌ها و اهداف را به واقعیت تبدیل کنید.

۸.همدلی

رهبران باید با پیروان خود همدلی کنند. متأسفانه، بیشتر رهبران از یک سبک دیکتاتوری پیروی می‌کنند و به طور کلی از همدلی غافل می‌شوند. به همین دلیل، آنها نمی‌توانند ارتباط نزدیکتر با پیروان خود برقرار کنند. درک مشکلات پیروان خود و احساس درد آنها اولین قدم برای تبدیل شدن به یک رهبر موثر است. حتی این کافی نیست که شما سخت تلاش کنید و به پیروان خود راه حل مناسب برای مشکلات آن‌ها ارائه دهید.

 

همدلی در رهبری

 

۹.انعطاف پذیری

وقتی کار سخت می‌شود، سخت هم پیش می‌رود. شاید این ضرب المثل را بارها شنیده باشید، اما آیا می‌دانید رهبران بزرگ نیز از این قاعده پیروی می‌کنند؟ آنها انعطاف پذیر بوده و نگرش مثبتی دارند. صرف نظر از شرایط سخت و دشوار آنها پیروان خود را جمع می کنند. در حالی که بیشتر مردم به شکایت از مشکلات مشغول هستند، رهبران بزرگ همیشه بر روی راه حل‌ها تمرکز می‌کنند، نه مشکلات.

۱۰.هوش هیجانی

رهبران خوب همیشه از نفوذ بالاتری برخوردار هستند اما چگونه می‌توانند نفوذ خود را در جایی افزایش دهند که مردم گفته‌های آنها را بپذیرند؟ آنها این کار را با ارتباط عاطفی با مردم انجام می‌دهند. اینجاست که هوش هیجانی وارد عمل می‌شود.

در اینجا برخی از دلایل اینکه یک رهبر باید از نظر احساسی هوشمند باشد، آورده شده است.

  • مدیریت احساسات به طور موثر

  • آگاهی اجتماعی بهتر

  • ارتباطات یکپارچه

  • حل تعارضات

با هوش هیجانی، رهبران می‌توانند احساسات خود را کنترل کنند، که مانع از تأثیرگذاری احساسات منفی بر مهارت‌های تصمیم‌گیری آنها می‌شود. در نتیجه، احتمال تصمیم‌گیری عجولانه کمتر است. علاوه بر این، رهبران با هوش عاطفی در درک احساسات و مراقبت از احساسات دیگران بسیار عالی عمل می‌کنند. این همه ماجرا نیست، رهبرانی که این کیفیت رهبری را دارند نه تنها به درگیری‌ها به روش بهتری رسیدگی می‌کنند بلکه نقش مهمی در حل تعارضات دارند.

 

۱۱.فروتنی

وقتی به مقام رهبری ارتقا می‌یابید چه احساسی خواهید داشت؟ احساس غرور خواهید کرد. یک رهبر خوب همیشه فداکار است و همیشه به پیروان خود فکر می‌کند. به همین دلیل است که سبک‌های رهبری که اکثر رهبران بزرگ اتخاذ می‌کنند، به جای تمرکز بر ارتقا خود، تأکید زیادی بر حل مسئله و پویایی تیم دارد.

۱۲.شفافیت

یکی از بهترین راه‌ها برای جلب اعتماد پیروان خود شفافیت است. به جای پنهان کردن اطلاعات، باید آنها را آشکارا با پیروان خود به اشتراک بگذارید. با ایجاد دید به پیروانتان، آنها از دید شما استقبال می‌کنند و با اطمینان در رسیدن به هدف از شما حمایت می‌نمایند. از همه مهمتر، شفافیت به دنبال کنندگان شما وضوح و خودمختاری می‌بخشد و باعث می‌شود در حالی که مشغول هستند، از قدرت بیشتری برخوردار باشند.

۱۳.چشم انداز و هدف

رهبران خوب همیشه یک چشم انداز و هدف دارند. آنها نه تنها آینده خود را تجسم می‌کنند بلکه چشم انداز خود را با پیروان خود به اشتراک می‌گذارند. وقتی پیروان آنها توانستند تصویر بزرگ را ببینند، می‌توانند ببینند که به کجا می‌روند. یک رهبر بزرگ فراتر از آن می‌رود و توضیح می‌دهد که چرا آنها در آن جهت حرکت می‌کنند و استراتژی و برنامه عملیاتی را برای دستیابی به آن هدف به اشتراک می‌گذارد.

مهارت های ارتباطی رهبران بزرگ

با تقویت مهارت‌های ارتباطی، بهره‌وری تیم‌تان را تا ۳۰٪ افزایش دهید! این کارگاه ۲ روزه به شما ابزارهای عملی برای مدیریت بهتر، کاهش استرس تیمی و بهبود رضایت مشتریان می‌دهد. آینده موفق سازمانتان را تضمین کنید!

نام و نام خانوادگی
ایمیل

 

بسیاری از سبک‌های مختلف رهبری وجود دارد که می‌تواند در دستیابی به اهداف و ایجاد انگیزه در اعضای تیم موثر باشد. در اینجا برخی از سبک‌های معمول موثر رهبری آورده شده است:

 

8 سبک رهبری

 

رهبری دموکراتیک: سبک رهبری دموکراتیک ( که به عنوان سبک رهبری مشارکتی شناخته می‌شود ) شامل درخواست رهبر از هر یک از اعضای تیم، با توجه به نظر هر فرد قبل از تصمیم‌گیری نهایی است. این سبک رهبری هر فرد را در فرآیند تصمیم‌گیری درگیر می‌کند، که می‌تواند روحیه گروه، رضایت شغلی و تعامل را افزایش دهد.
رهبری استبدادی: رهبر در یک سبک رهبری استبدادی ، تصمیمات یک جانبه را بدون مشورت با دیگر اعضای گروه می‌گیرد. سبک استبدادی نیز می‌تواند در زمان اتخاذ تصمیمات سریع مفید باشد.
رهبری عدم مداخله: سبک رهبری عدم مداخله یک رویکرد " دور دست " برای رهبری است، که محول کردن مسئولیت و تصمیم‌گیری به اعضای تیم با حداقل دخالت و نظارت توسط رهبر است. این مدل رهبری می‌تواند نوآوری را از طریق توانمندسازی کارکنان با انگیزه با درگیر کردن علایق آن‌ها تشویق کند.
رهبری معامله‌ای: یک رویکرد رهبری معاملاتی شامل ارائه انگیزه‌هایی برای عملکرد موثر و مجازات‌ها یا اقدامات انضباطی برای عملکرد ضعیف است. وقتی می‌خواهید به معیارهای خاص مربوط به عملکرد دست پیدا کنید، یک سبک مدیریت معاملاتی می‌تواند یک رویکرد رهبری استراتژیک باشد.
رهبری کاریزماتیک : رهبران کاریزماتیک به جذابیت و شخصیت برای برقراری ارتباط و تشویق عملکرد تکیه دارد. این رهبران به ویژه در هدایت اعضای تیم برای رسیدن به یک هدف مشترک، اغلب از طریق سخنرانی و یا شور و اشتیاق ماهر هستند .

 

سبک‌های رهبری

رهبری تحول آفرین : سبک رهبری تحول آفرین با میل رهبر برای بهبود یا "تبدیل" تجارت یا شرکتی که در آن کار می‌کنند تعریف می‌شود. رهبران بزرگی که از سبک تحول آفرین استفاده می‌کنند، به دنبال توانمند سازی اعضای تیم خود برای ساده سازی یا ارتقا قراردادهای شرکت هستند. این رویکرد بیش از هر چیز از رشد سازمانی برخوردار است و انواع رهبری تحول آفرین غالباً زمان زیادی را صرف تمرکز بر اهداف "تصویر کلان" می‌کنند تا جزئیات مدیریت.
رهبری خدمتگزار : سبک رهبری تحول آفرین با میل رهبررهبران خدمتگزار رضایت کارمندان خود را بیش از هر چیز دیگری مد نظر قرار می‌دهند. آنها معتقدند که برآورده شدن حرفه‌ای و شخصی نیازهای اعضای تیم منجر به کیفیت کار بالاتری خواهد شد و رهبران خدمتگزار نیازهای دیگران را بالاتر از نیاز خود قرار می‌دهند.
رهبری بوروکراتیک : رهبری بوروکراتیک رهبری "توسط کتابها" است. آنها کاملاً به سیاست و سنت شرکت پایبند هستند و انتظارات مشخصی را برای اعضای تیم خود تعیین می‌کنند که آنها را دنبال کنند. این یک رویکرد پایدار و سیستماتیک برای رهبری است که می‌تواند سبک موثری در بخشهای بسیار منظم باشد.

 
 

نداشتن تواضع

داشتن یک موقعیت قدرت ممکن است برای نفس شما مفید باشد، اما مهم این است که شما و کارمندان خود بدانید که از کاستی‌های خود بالاتر نیستید. جو كيارلو، صاحب دو حق شركت مورفی بازرگانی و مال، گفت: "رهبران نبايد از تشخيص ناكامی‌هاي خود بترسند." "همه ما در برهه‌ای زمین می‌خوریم، اما آنچه واقعاً مهم است نحوه برداشت خود و آموختن از اشتباهات خود است." این همان چیزی است که به رشد ما کمک می‌کند و ما را قویتر می‌کند.
وقتی کارمندان تشخیص دهند که شکست حتی برای رهبران امری طبیعی است، احساس باز و اعتماد به نفس بیشتری خواهند داشت.

انجام کارهای غیرضروری

رهبران به طور معمول به این دلیل استخدام شده اند یا در سمت‌های خود ارتقا یافته‌اند زیرا آنها می‌دانند چه کاری باید انجام شود و چگونه آن کار را انجام دهند. این ممکن است با این ذهنیت همراه باشد که "اگر می‌خواهید کاری درست انجام شود، خودتان آن را انجام دهید"، که می‌تواند یک نگرش خطرناک هنگام مدیریت تیم باشد. تکمیل یا تغییر کار کارمندان به دلیل اینکه مورد پسند شما نیست، یا واگذار نکردن وظایف نه تنها کار بیشتری برای شما ایجاد می‌کند بلکه تیم شما را از رسیدن به پتانسیل کامل باز می‌دارد.

 

اشتباهات رایج در رهبری و مدیریت

 

به توانایی‌های خود ایمان نداشتن

شما به یک موقعیت رهبری گماشته شده‌اید، زیرا فردی دیگر به قضاوت شما اعتماد دارد. اگر به طور مداوم نظرات دیگران را به خودتان تحمیل کنید، قبل از اینکه بدانید، اعتماد از بین رفته‌است. از اطاعت از غریزه درونی خود نترسید.  اگرچه گوش دادن به دیگران، کارمندان و مشتریان مهم است، اما گاهی اوقات این می‌تواند برای یک شرکت نوآور بسیار خطرناک باشد. اگر واقعاً به کاری که انجام می‌دهید اعتقاد دارید، خوب است که گاهی فقط به حرف‌های خود گوش دهید. 

فقدان چشم انداز

بدون چشم انداز، یک شرکت در پیشرفت مشکل خواهد داشت. به عنوان یک رهبر ، این وظیفه شماست که علاوه بر اینکه هر یک از اعضا را برای رسیدن به چشم انداز مسئول بدانید، انتظارات و اهداف خود را نیز تعیین کنید. فورد می‌گفت: "عدم چشم انداز منجر به پروژه‌های نامتمرکز، برنامه ریزی نامناسب منابع، معیارهای نادرست برای موفقیت خواهد شد." "رهبری باید از دیدگاهی حمایت کند که کل سازمان را همسو کند و آنها را قادر سازد تا به طور موثر در جهت اهداف مشترک کار کنند."

 

 
 

یک رهبر زمانی که یک مدیر سازمان را سازماندهی می‌کند، اختراع و نوآوری می‌کند.
رهبر تیم با ایده‌های جدید سر و کار دارد و تغییر و تحول سازمان را به مرحله تفکر پیش رو تبدیل می‌کند. یک رهبر همیشه چشمانش را در افق قرار می‌دهد، تکنیک‌های جدید و استراتژی‌های سازمان را توسعه می‌دهد. یک رهبر دانش بسیار زیادی از همه گرایش‌های جاری، پیشرفت‌ها و مهارت‌ها دارد و دارای وضوح هدف و دیدگاه است .
در مقابل، مدیر کسی است که به طور کلی تنها چیزی را حفظ می‌کند که قبلا ً برقرار شده ‌است. یک مدیر باید کنترل کارمندان و گردش کار در سازمان و جلوگیری از هر گونه آشفتگی را بر عهده داشته باشد.
یک مدیر به کنترل دیگران متکی است، در حالی که یک رهبر اعتماد ایجاد می‌کند. یک رهبر فردی است که کارکنان را وادار می‌کند تا بهترین کار خود را انجام دهند و می‌دانند چگونه سرعت مناسب را برای بقیه گروه تنظیم کنند. از سوی دیگر مدیران کارمندان را کنترل می کنند، که به نوبه خود به آن‌ها کمک می‌کنند تا دارایی‌های خود را توسعه دهند تا بهترین عملکرد خود را به دست آورند. بنابراین، مدیران باید زیردستان خود را بخوبی درک کنند تا کار خود را به طور موثر انجام دهند.
رهبری در مقابل مدیریت
رهبری : رهبری عبارت است از ایجاد چشم انداز سطح بالا برای یک تیم، با هدف نوآوری به روشی که در طولانی مدت این سوال را مطرح می‌کند که چه چیزی باید تغییر کند و چرا به سازمان باید کمک کرد. رهبران با ارائه پشتیبانی، الهام و انگیزه، مردم را در مسیر درست راهنمایی می‌کنند. در طول مسیر، رهبران برای اطمینان از اینکه همه در یک راستا و در مسیر درست قرار دارند، اعلام حضور می‌کنند، اما به ندرت در تصمیمات تاکتیکی دخالت می‌کنند.
مدیریت: از طرف دیگر، مسئولیت مدیریت این است که بر اساس دیدگاه رهبر عمل کند. پس از تعیین مقصد، مدیران کسانی هستند که بر مجموعه تاکتیک‌هایی نظارت می‌کنند که آنها را به مکان مورد نیاز می‌رساند. این امر شامل تعیین وظایف به اعضای تیم، اطمینان از همکاری همه افراد، هماهنگ سازی و اطمینان از رسیدن به مهلت‌های مناسب برای رسیدن به اهداف کوتاه مدت است.

 

 

تقویت مهارت‌های رهبری

 
  • درگیری‌ها را حل کنید: همه کارکنان همیشه با هم کنار نمی‌آیند. به جای نادیده گرفتن درگیری‌های بین فردی، امیدوار باشید که آنها از بین می‌روند، با گفتگو با افراد درگیر این مسئله را حل کنید. همچنین، در صورت عدم حل تعارض، برای تغییر اعضای تیم خود اقدام کنید.

  • هم تیمی‌های خود را توانمند کنید: هیچ کس در همه چیز بهترین نیست و هرچه زودتر متوجه این موضوع شوید، زودتر می‌توانید یاد بگیرید که یک رهبر خوب باشید. تفویض وظایف به دیگران نه تنها وقت شما را برای کارهایی که می‌خواهید به خوبی انجام دهید آزاد می‌کند، بلکه به افراد دیگر تیم شما نیز قدرت می‌دهد.

  • به یادگیری ادامه دهید: بهترین راه برای رسیدن به یک رهبری خوب این است که همیشه به یادگیری چیزهای جدید ادامه دهید. این کار ذهن شما را تیز، و مهارت‌های شما را تازه نگه می‌دارد. این شما را برای چالش‌های جدیدی که ممکن است سر راه شما قرار بگیرند، آماده می‌کند.

  • الهام بخش دیگران باشید: رهبر بودن به معنای عضویت در یک تیم است و به عنوان یک رهبر باید بتوانید به کسانی که با آنها کار می‌کنید، انگیزه و الهام ببخشید تا هرچه بهتر همکاری کنند. وقتی یکی از اعضای تیم به تشویق یا راهنمایی نیاز دارد، به آن پیشنهاد دهید. گاهی اوقات، همه چیزهایی که فرد نیاز دارد این است که فردی به او گوش فرا دهد و دلسوز باشد.

  • پروژه‌های بیشتری را به عهده بگیرید: یک راه عالی برای توسعه مهارت‌های رهبری ، مسئولیت پذیری بیشتر است. شما مجبور نیستید بیش از آنچه تحمل می‌کنید به عهده بگیرید، اما اگر می‌خواهید رشد کنید بیش از آنچه در شرح وظایف شما ذکر شده است انجام دهید. بیرون رفتن از منطقه راحتی خود تنها راهی است که می‌توانید چیزهای جدیدی را یاد بگیرید و با این کار به عنوان کسی که ابتکار عمل را به عهده دارد، مورد توجه مدیران قرار بگیرید.

  • نظم و انضباط را تمرین کنید: یک رهبر خوب نیاز به نظم و انضباط دارد. ایجاد نظم و انضباط در زندگی شغلی (و شخصی) شما برای داشتن یک رهبر موثر و الهام بخشیدن به دیگران ضروری است. افراد ظرفیت رهبری شما را با توجه به نظم و انضباطی که در محل کار نشان می‌دهید قضاوت خواهند کرد. نظم و انضباط را در محل کار خود نشان دهید و همیشه با رعایت ضرب العجل‌ها، نگه داشتن قرارها و خاتمه دادن به موقع جلسات خود آن را نشان دهید. اگر به طور طبیعی بی‌نظم هستید می‌توانید نظم و انضباط را از کارهای کوچک را شروع کنید: سعی کنید عادتهای خوب را در خانه اجرا کنید، مانند بیدار شدن زود هنگام و ورزش روزانه و از آنجا به سمت بهتر شدن حرکت کنید.

 

مهم‌ترین و سخت‌ترین کار تغییر دادن دنیا نیست، بلکه تغییر خودتان است | دوره رهبری و خودسازی ۱۸ ماهه «اسطوره های زندگی و سازمان» | جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید.

 
دوره‌ی رهبری و لیدرشیپ
ارسال دیدگاه
نام و نام خانوادگی
ایمیل
نظر
  • محسن لطیفی

    همدلی و ارتباط با مردم در رهبری بسیار تاثیر گذاره. متشکر از مطلبی که در اختیار ما قرار دادین

    • مدیر سيستم

      با سلام. سپاس از نگاه شما

  • طاهره شکرابی

    سلام
    دوره ای بسیار پربار و ارزشمند.. سپاس از زحمات شما

    • مدیر سيستم

      سلام دوست عزیز. سپاس از همراهی شما

  • فاطمه

    دوره رهبری اسطوره های استاد بی نظیره

    • مدیر سيستم

      ممنون از شما

  • مهسا طوفانی

    بسیار بسیارممنون از اطلاعات کاملتون راجع به رهبری

    • مدیر سيستم

      خواهش میکنم، سپاس از توجهتون

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به موسسه آموزشی انتشاراتی بارسا می باشد.