آیا با روشهای بهینهسازی فرآیند کسب و کارتان آشنا هستید؟ فرهنگ یا فلسفه کسب و کار شما کلید نهایی کارآمدی و موفقیت شما است، عنصری است که به بهینه سازی کسب و کار شما کمک میکند. همچنین موجب فعال یا غیر فعال شدن شما در کسب و کارتان میشود.
هنگامی که با مشتریان کار میکنید، به زودی متوجه خواهید شد که اگر فرهنگ یک سازمان اشتباه باشد، تاثیر حتی بهترین تکنیکهای رشد کسب و کار به شدت محدود خواهد بود یا باعث میشود آن تکنیکها معیوب به نظر بیایند.
بسیاری از سازمانها بیش از حد به این عوامل حساسیت دارند و در نتیجه پیوسته تلاش میکنند تا پیشرفت واقعی را ایجاد کنند و بهینه سازی کسب و کار خود را بهبود بخشند.
توسعه فرهنگ صحیح کسب و کار کلید موفقیت شما است زیرا هر کاری که انجام میدهید وابسته به این جنبه اساسی در کسب و کار شما دارد.
با 15 روش کاربردی در بهینهسازی فرآیند کسب و کار آشنا شوید:
1. اهداف بالاتر خود را بشناسید:
برخلاف باور عامه، مردم محصولات یا خدمات را خریداری نمیکنند، آنها در واقع دستاوردهای شما را از جمله : نتایج، راه حلها، فواید، پاسخها، ارزشها، مزیتها، پیشرفت، صرفهجویی در زمان، اجتناب از ضرر، محافظت، لذت، تحقق، اعتبار و غیره را خریداری میکنند.
هدف بالاتر شما برای بودن در کسب و کار و فعالیت تجاری باید این باشد که با ترویج، فروش و ارائه نتایج خاص، که این امر سبب میشود که مشتری شما در واقع خرید کند، آن نتایج مثبت را به واقعیت تبدیل کنید.
زمانی که شروع به نگاه کردن به کاری بر حسب نتایج مثبتی که میتوانید به مشتریان خود تحویل دهید میکنید، میتوانید نسبت به همکاری که با مشتری دارید احساس غرور کنید و زمانی که این کار را به طور مداوم انجام میدهید از ته دل احساس رضایتمندی و سودمندی خواهید داشت و شاهد بهینه سازی کسب و کارتان خواهید بود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد کارگاه غیرحضوری روانشناسی فروش علی میرصادقی کلیک کنید
2. با صداقت کار کنید:
برای بهبود روند بهینه سازی فرآیند کسب وکار ، یک رویکرد اخلاقی برای کسب و کار خود در مسیر انجام تعهدات و عمل به شیوهای صحیح در پیش بگیرید. فلسفه و سیاستهای شما نسبت به کارمندان و مشتریانتان باید براساس انصاف و یک باور صادقانه باشد. مشتریان شما شایستگی آن را دارند که در تمام زمانها به آنها خوب سرویس داده شود. این نشان میدهد که آنچه که برای مشتری خوب است، برای شرکت هم خوب است و برعکس. این کار در واقع منافع مشتری را جلوتر از خودتان قرار میدهد.
3. بهینهسازی:
بیش از این به نتایجی که شما مستحق آن هستید که برای تلاشهای خود داشته باشید راضی نباشید. در روند بهینه سازی فرایند کسب و کار خواهید دید شما چیزی کمتر از بالاترین و بهترین نتیجه را برای هرکاری که تا به حال انجام دادهاید و هر فعالیتی که در آن شرکت کردهاید نخواهید داشت.
در حالی که استرس شما کاهش پیدا میکند، نیروی بالقوه شما آزاد میشود و کنترل مداومی را در خود ایجاد میکنید و اوضاع را به طور کامل پیش بینی مینمایید، شما این کار را با ادغام و استفاده از تمام رویکردهای موفق بازاریابی خود برای دستیابی به نتیجه مطلوب و بدست آوردن بیشترین بازده در کمترین زمان، تلاش، نیروی انسانی و پول انجام میدهید.
4. صادقانه از تیمتان قدردانی کنید:
برخی از پرسودترین و بزرگترین شرکتها در دنیا بخش بزرگی از موفقیت خود را مدیون داشتن نیروی کار رضایت بخش خود هستند، زیرا آنها را افرادی میدانند که میتوان صادقانه از آنها قدردانی کرد. این کار باعث صرفهجویی در پول در بسیاری از راهها میشود. تغییر و تبدیل کارمندان کمتر صورت میگیرد. فرصت این را خواهید داشت که بودجه خود را در زمینه آموزش و استخدام کارمندان جدید پس انداز کنید. کمتر از تعویضهای صورت گرفته رنج خواهند کشید و در نتیجه در بهینه سازی فرآیند کسب و کار کمتر احتمال این وجود خواهد داشت که همه چیز از دست نرود.
5. خالصانه از مشتریان قدردانی کنید:
دیدن مشتریان به عنوان دوستان بلند مدت خود، باز تعریف کسب وکار شما از دیدگاه مشتری به عنوان اساس فلسفه شما (به طوری که شما از آنها در بالاترین سطح ممکن حمایت کرده و بهرهمند شوید)، میتواند به روند بهینه سازی کسب وکار شما کمک کند.
6. مشتاق مشتریان خود باشید:
افراد بیشتر از کسب و کارهایی الهام میگیرند و جذب تجارتهایی میشوند که صاحبان آن شور و شوق خود را برای آنچه انجام میدهند و روشی که آن را انجام میدهند نشان دهند.
اگر واقعا تمایل زیادی را صرف غنیسازی رابطه با هرکسی که با آن تجارت میکنید، کنید. مشتریان همانند تراشههای فلزی که جذب آهن ربا میشود جذب شما خواهند شد.
7. یک تیم متعادل بسازید:
در روند بهینه سازی فرآیند کسب وکار ، استخدام، اغلب به طور انحصاری به عنوان جستجویی برای افرادی با صلاحیتهای مناسب، با تجربه و موفق دیده میشود. با این حال این ویژگیها به دلیل خصوصیات متناقضی که معمولا ً در افراد وجود دارد، یک جا در فردی یافت نمیشوند. از آنجا که به ندرت تمامی این ویژگیها در یک فرد یافت میشوند، یک تیم از افراد مختلف را میتوان تشکیل داد که تمامی این الزامات متناقض آمیز را داشته باشد. در یک تیم کاملا ً متعادل همیشه شخصی وجود دارد که بتواند به طور طبیعی و موثر با هر مجموعهای از مسئولیتها به توافق و هماهنگی برسد.
8. به کارکنان خود اختیار دهید:
هنگامی که شرکتها به طور مداوم از منحرف شدن از سیاست کاری خود جلوگیری میکنند، به مشتریان میگویند: " سیاست ما مهمتر از انجام کسب و کار با شما است " بهینه سازی فرآیند ، دادن قدرت تصمیمگیری به کارکنان در ارتباط با مشتری است. به تیم خود قدرت انجام هر کاری که به طور منطقی برای خرسندی مشتری لازم است، بدهید.
به راستی که کارمندان توانمند توانسته اقتدار مورد نظر خود را بشناسند و به احتمال زیاد از ابتکار عمل و قضاوت خوب خود استفاده میکنند تا راه حلهای بهتر و کم هزینهتری را برای یک مشکل ارائه دهند.
9. در محیط کار تفریح کنید:
برخی از موفقترین شرکتهای جهان بخش بزرگی از موفقیت خود را به دلیل استفاده از خنده، سرگرمی و بازی در محل کار برای ایجاد روحیه و افزایش مشارکت میدانند.
شما میتوانید به راحتی یک برنامه گام بهگام برای ایجاد یک تیم مشتاق و با عملکرد بالا با استفاده از صدها تکنیک امتحان و آزموده شده برای افزایش رضایت کارمندان و غرور شخصی، افزایش روحیه کارمندان و در نهایت افزایش بهینه سازی فرایند کسب وکار شرکت، اجرا کنید. فرهنگ سازمانی فرد محوری را ایجاد کنید و در نهایت موجب سودآوری بیشتر سازمان خود شوید.
10. بهینه سازی از طریق آموزش مداوم:
رشد کسب و کار شما در واقع رشد اعضای تیم شماست. با آموزش مداوم کارکنانتان، کسب و کار شما در سطح بالاتر از رقبایتان قرار میگیرد. باید در آینده سرمایهگذاری کنید و کسب و کار خود را امروز بهبود بخشید. هر چه آموزش بهتر باشد، در کسب و کار شما همه چیز بهتر پیش خواهد رفت.
این مساله درک تیم شما از اهداف شما را ارتقا میدهد، به تعیین استانداردهای عملکرد کمک میکند، نتایج قابل انتظار را تولید میکند، منجر به پاسخهای درست به هر سوال یا مشکل میشود، منجر به این میشود که مشتریان به روشی مشابه بدون در نظر گرفتن اینکه چه کسی با آنها برخورد میکند با شما معامله کنند.
11. افراد مناسب را استخدام کنید:
اغلب ما شریک زندگی خود را انتخاب کرده و کودکان خود را با توجه و دلسوزانه پرورش میدهیم. با این حال ما تمایل داریم افرادی را براساس یک مصاحبه کاری به شرکتمان ملحق کنیم و زمانی که آنها به ما پیوستهاند، آنها اغلب متوجه میشوند که باید خودشان مراقب و پاسخگوی کارهای خودشان باشند. این تضاد، نابرابری بین خانواده و محیطهای کاری را نشان میدهد.
اما از آنجا که حدود ۷۵ % از زمان بیداری ما صرف فعالیتهای مربوط به کار میشود، منطقی است که افراد درست را جذب کنیم. یعنی افرادی که مسئولیت پذیر هستند و میخواهند بهترین باشند. اگر به دنبال افرادی واقعا ً خوشایند باشید که رفتار صحیح و ارزشهای انسانی را دارند، همه چیز در جای خود قرار خواهد گرفت شما نمیتوانید به مردم یاد بدهید که خوب باشند، مراقبت و مسئولیتپذیری باید در طبیعت افراد وجود داشته باشد. آنها باید مسئولیتپذیری را در قلب خود احساس کنند و اگر این کار را بکنند همکاران و مشتریان آنها هم آن را احساس خواهند کرد و موفقیت بیشتری را با دردسر کمتر و سخت کوشی به دست خواهید آورد.
12. طرح پیشنهادیتان را اجرا کنید:
یک پیشنهاد خوب درست مثل این است که یک چاه نفت در باغچه پشتی خانه خود داشته باشید. هیچ ابزاری مهمتر از این برای مدیریت وجود ندارد. طرحهای پیشنهادی را میتوان برای کار خوب و فوقالعاده در هر کسب و کار ایجاد کرد و میتواند سنگ بنای پیشرفت مداوم و بیپایان باشد. اگر شما و تیمتان هر روز بطور خستگیناپذیر از خودتان سوال کنید، "چگونه میتوانیم این کار را بهتر انجام دهیم؟" یا "چه کار بیشتری میتوانیم انجام دهیم…"، شما خودتان را موظف میکنید که راههایی برای بهبود و بهینه سازی کسب و کار تان پیدا کنید. چه بزرگ و چه کوچک، این پیشرفتها میتوانند منجر به کشفیات منظمی شوند که میتوانند کسب و کار شما را متحول کنند.
13. انگیزه کارکنانتان را بسنجید:
از کجا میدانید که کارکنان شما با انگیزه هستند؟ این جایی است که اغلب کسب و کارها به طرز شگفت آوری در شناسایی آن ناکارآمد هستند. شناسایی انگیزه کارکنان برای کار نباید به کنار گذاشته شود. هر کسب و کار میتواند سیستمهایی را برای انگیزه بخشیدن به کارمندان خود معرفی کند. مزایای آن بسیار زیاد است و زمانی که شما شروع به اندازهگیری بازده سرمایهگذاری خود در نیروی کار میکنید، نتایج واقعی را خواهید دید.
14. اهداف تجاری کوتاه مدت و بلند مدت را تعیین کنید:
بهینه سازی کسب و کار نیازمند اهداف محکم و قابل آزمایش برای کار در کوتاه مدت و بلند مدت است. بدون داشتن اهداف مشخص نمیتوانید پیشرفت را به سمت خود بیاورید، نمیتوانید تغییرات دقیق و ارزشمندی را که شغل شما برای دستیابی به پتانسیلهای خود به آنها نیاز دارد اعمال کنید. اهداف کوتاه مدت باید از اهداف بلند مدت پشتیبانی کنند و اهداف بلند مدت باید در مقابل قابلیت تجدید نظر را داشته باشند.
15. استراتژیهایتان را بشناسید:
برای بهینه سازی کسب و کار تان شما باید بدانید که چه استراتژیهایی بیشترین تاثیر را بر کسب و کار شما دارند. شما باید نظم مناسب استراتژیها را برای اجرا بدانید و همچنین باید تنها بر روی آن استراتژیها تمرکز کنید و به درستی آنها را به کارکنانتان آموزش دهید.
نتیجه گیری
در این مقاله با ۱۵ روش عملی برای اینکه فرآیند کسب و کار خود را بهینه نمایید آشنا شدید. اهمیت این مسئله آنجایی است که اگر فرآیند یک کسب وکار اشتباه باشد حتی بهترین تکنیکهای آن نیز معیوب به حساب میآید.
کارگاه روانشناسی فروش
پرفروشترین رمان کشور (کتابراه)
ستایش شده توسط دو تن از نویسندگان بزرگ جهان
ترجمه شده به دو زبان عربی و انگلیسی مطالبی که ممکن است به آن علاقه داشته باشید