آیا با تفاوتهای میان هوش شناختی ( Intelligence Quotient ) و هوش هیجانی ( Emotional Intelligence ) آشنا هستید ؟ یا شاید فکر میکنید IQ از درجه اهمیت بالاتری برخوردار است..
گاهی میبینیم دو نفر با ضریب هوشی ( IQ ) یکسان ، از سطوح موفقیت مختلفی بهرهمند هستند . آیا علاوه بر ضریب هوشی ، عامل دیگری در موفقیت افراد ، تاثیرگذار است؟
به طور کلی ، هوش هیجانی را میتوان توانایی درک و مدیریت هیجانها در نظر گرفت در حالی که هوش شناختی ، میزان ضریب هوشی محاسباتی و دانشگاهی افراد را می سنجد و تا حد زیادی ذاتی بوده و از همان لحظه تولد ثابت است یا دست کم ثبات نسبی دارد مگر اینکه یک تصادف مثلا آسیب مغزی بتواند آن را تغییر دهد.
پس از خواندن این مقاله متوجه تفاوت هوش هیجانی ( EQ ) و هوش شناختی ( IQ ) و همچنین ارتباط بین آنها نیز خواهیم شد پس تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.
تعریف هوش هیجانی و هوش شناختی :
هوش شناختی یعنی توانایی یادگیری . هیچ کس با یادگیری واقعیتهای جدید یا کسب اطلاعات عمومی بیشتر ، باهوشتر نمیشود . برای تعیین IQ یک فرد ، آزمونهایی استاندارد وجود دارد که میتوان از آنها برای به دست آوردن نمره IQ استفاده کرد.
هوش هیجانی یعنی توانایی برقرار کردن تعادل بین احساسات و منطق . مهارتی انعطاف پذیر است که به آسانی آموخته میشود به طوری که بتواند ما را به حداکثر خوشبختی برساند.
هوش هیجانی همان توانایی شناخت ، درک و تنظیم هیجانها و استفاده درست و به جا از آنها در زندگی است. هیجان ها شامل احساسات خوب و بد ما مثل خشم ، اندوه ، نفرت ، ترس ، شرم ، عشق ، شادمانی و ... میشوند.
هوش هیجانی در بعضی افراد به طور طبیعی بالاتر است و بعضی افراد بدون هوش هیجانی متولد میشوند ولی میتوانند به آن دست پیدا کنند.
ارسطو میگوید:
(( عصبانی شدن آسان است. همه میتوانند عصبانی شوند. اما عصبانی شدن در برابر شخص مناسب ، به میزان مناسب ، در زمان مناسب ، به دلیل مناسب و به روش مناسب آسان نیست ! ))
هوش هیجانی مهمتر است یا هوش شناختی ؟
با اینکه اکثر محققین میگویند کارایی افراد در زندگی به وسیله IQ و EQ تعیین میشود ولی شواهدی مبنی بر اینکه اهمیت هوش هیجانی بیشتر از هوش شناختی است نیز وجود دارد. پژوهشهای بسیار نشان دادهاند که تنها، حدود 10 الی 20 درصد کارایی افراد از طریق IQ و بیش از 75 درصد کارایی آنها از EQ است. بنابراین در بسیاری از موسسات و شرکتهای بزرگ قبل از استخدام از افراد آزمون EQ میگیرند و برخی دیگر برای کارکنان خود دورههای ارتقا EQ برگزار میکنند. همانطور که گفتیم هوش هیجانی توانایی ما در مدیریت کردن احساسات و هیجانهای ما است ، این احساسات و هیجانها در رفتار ما نمود پیدا میکند و رفتار ما با دیگران در ارتباط است و میتواند به شکل مثبت یا منفی ، تاثیرگذار باشد . پس میتوان گفت ، هوش هیجانی در ارتباطات اجتماعی فرد به نحوی ، اثرگذار است .
هوش شناختی ( IQ ) ، واژه ای است که اکثرا آن را بیشتر از هوش هیجانی شنیدهایم . جالب است بدانید باور اکثر مردم به این صورت است که اگر کسی در دوران مدرسه و یا دانشگاه به نمرات خوبی دست پیدا میکند و شاگرد ممتاز است ، پس او از IQ بالایی برخوردار است ، در حالی که این باور صحیح نیست و رسیدن به موفقیت در زندگی در گرو بهرهمندی از هوش هیجانی ( EQ ) نیز میباشد.
تأثیر هوش هیجانی بر مهارت ها :
خود آگاهی : برای کنترل احساسات ، شما باید از آنها اگاهی داشته باشید. نظارت بر احساسات باعث بالا رفتن اعتماد به نفس میشود.
خویشتن داری : اگر شما نتوانید روی احساسات خود کنترل داشته باشید همیشه با دیگران در ستیز و چالش خواهید بود. پس مسئولیت کار خود را به عهده بگیرید و در مقابل تغییرات از خود انعطاف نشان دهید و برخورد مناسبی در مقابل ایدههای جدید داشته باشید.
در همين زمينه کارگاه روانشناسي اکت به شما بسيار کمک خواهد کرد:
دوره روانشناسي اکت (همايش اکسيژن)
همايش اکسيژن علي ميرصادقي مبتني بر روانشناسي اکت ميباشد. اين کارگاه روانشناسي با درمان مبتني بر تعهد و پذيرش يا همان اکت به شما کمک ميکند که ذهن آگاهي و تمرکز خود را افزايش دهيد و بسياري از مشکلات به ظاهر حل نشدني زندگي خود را حل کنيد. انگیزش : افرادی که از هوش هیجانی بالاتری برخوردارند ، انگیزههای قویتری نیز دارند و همواره به سمت اهداف خود در حرکت هستند.
همدلی : همدلی عبارت است از درک احساس دیگران و شناخت تآثیر اعمال و رفتار خود بر آنها؛ افراد با هوش هیجانی بالا همدلی بیشتری دارند و در بخشهای خدماتی سازمانها بسیار خوب عمل میکنند، زیرا به خوبی با دیگران صحبت میکنند و به مشکلات آنها گوش میدهند، سپس راه حل مناسبی ارایه میدهند.
مهارت های اجتماعی : فارغ از آن که شما در چه حوزهای مشغول به کار هستید مهارتهای اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار هستند. افراد موفق، ارتباط موثری با دیگران دارند و این نشان از بالا بودن هوش هیجانی است.
چرا امروزه EQ اهمیت به سزایی پیدا کرده است ؟
افرادی که از هوش هیجانی بالایی بهرهمندند، در محیطهای کاری، بسیار پربازده عمل میکنند. آنها رهبران موفقی هستند، همچنین افرادی صادق و با روابط اجتماعی بالا میباشند. به همین خاطر از نظر دیگران دوستداشتنیترند و در کارهای تیمی بهتر عمل میکنند.
بررسیها نشان میدهد که عوامل کامیابی افراد برجسته و موفق از احساسات مثبت آنها ( +EQ ) گرفته شده است و افراد ناموفق کسانی هستند که احساسات منفی ( -EQ ) را در خود پرورش میدهند.
ارتباط هوش هیجانی و هوش شناختی :
به طور کلی هوش هیجانی و هوش شناختی از یکدیگر مجزا هستند اما نقش مهمی را در به موفقیت رسیدن یک فرد ، ایفا میکنند زیرا دائما با یکدیگر تعامل دارند. بررسیها نشان میدهد که هیچ ارتباط خاصی بین هوش هیجانی و هوش شناختی وجود ندارد ، در واقع اگر فردی از هوش شناختی بالایی برخوردار باشد ، لزوما از هوش هیجانی بالایی برخوردار نخواهد بود و این دو مستقل از یکیدیگر عمل میکنند.