افراد دارای اختلال شخصیت وابسته معمولا دارای وابستگی شدید به دیگران در انجام کارها و تمام رفتار ها و تصمیمات خود ، و همینطور دارای اعتماد به نفس پایین هستند. تا انتهای مقاله با ما باشید تا به طور کامل اطلاعات لازم را کسب کنید.
اختلال شخصیت وابسته چیست؟
افراد وابسته را میتوان با رفتارهای محتاجگونه ، منفعلانه ، چسبنده و ترس از جدایی شناخت. از دیگر ویژگیهای افراد وابسته میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
افراد وابسته قادر به تصمیمگیری نیستند و حتی برای کوچکترین تصمیمگیریهای روزانۀ خود به کمک دیگران نیاز دارند. این کمک را هم معمولاً از کسی میگیرند که وابستگی خاصی به او دارند. افراد وابسته مسئولیت امور زندگیشان را نمیپذیرند و آن را به عهدۀ افراد دیگر میگذارند. از مخالفت با دیگران هراس دارند و سعی میکنند نظر خودشان را نگویند ، چون ممکن است این کار باعث طردشدن و ازدسترفتن رابطۀ وابستهشان شود.
همچنین بخوانید
افرادی هستند که الگویی از پرهیز اجتماعی ، احساسات بیلیاقتی ، حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از تعامل اجتماعی با وجود میل شدید به نزدیکی با دیگران از خود بروز میدهند که دارای اختلال شخصیت اجتنابی هستند.
اختلال شخصیت اجتنابی
افراد وابسته اعتماد به نفس بسیار کمی دارند و اغلب نمیتوانند فعالیتی را آغاز کنند. از اینکه کاری را ناقص انجام دهند و دیگران آنها را قضاوت منفی کنند ، بهشدت بیم دارند. تنهایی برایشان مانند مرگ است و اصلاً نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند.
افراد وابسته برای اطمینان از تأیید دیگران ، دست به کارهایی میزنند که اصلاً موافق آن نیستند. این کار را به این دلیل انجام میدهند که میخواهند همیشه حمایت و رضایت دیگران را داشته باشند..
فرد دچار اختلال بعد از قطع یک رابطه ، احساس اجبار میکند که فوراً وارد رابطۀ دیگری شود. گاهی چند رابطۀ همزمان دارد تا بتواند در هر موقعیتی یک نفر را در کنارش داشته باشد و بر ترس ناشی از احساس طردشدن از سوی یکی از این افراد غلبه کند. شخصیت وابسته ، مستعد برقراری رابطه وابسته با افراد مختلف است. در خانوادههای امروزی کمتر به کودکان مسئولیت انجام کارهای مختلف مانند خرید نان، تمیزکردن خانه، شستن ظرفها و... واگذار میشود و همین امر یکی از عوامل مؤثر در تشدید وابستگی کودکان به دیگران میشود.
تشخیص اختلال شخصیت وابسته
در برخورد با افراد دارای اختلال شخصیت وابسته ، آنها را مطیع ، فروتن و موافق دائمی مییابید که به افراد دیگر اجازه میدهند در تصمیمات مهم زندگی آنها دخالت کنند ، زیرا اعتماد به نفس خوبی ندارند و قادر به ادارۀ زندگی خود بهطور مستقل نیستند. شخصیتهای وابسته در روابطشان با رفتارهای مطیعانه و خوشمشربِ افراطی سعی میکنند که هیچکس نتواند آنها را ترک کند و هر تنهایی و رهاشدن به حال خود ، احساسات خالیبودن و اضطراب بیش از اندازه را در آنها بهوجودمیآورد در واقع اعتماد به نفس خود را از دست میدهند.
تست تشخیص اختلال شخصیت وابسته به عنوان یکی از ملاکهایی است که در تشخیص اختلال این به ما کمک میکند. این تست را همین الان انجام دهید.
تست آنلاین اختلال شخصیت وابسته روابط افراد وابسته محدود به کسانی است که به آنها اتکا دارند و نکتۀ مهم اینکه در زندگی شخصیتهای وابسته ، پذیرفتن هر نوع بدرفتاری دیگران در قبال خودشان بدون اعتراض است. اگر این بیماران والدین یا همسر سلطهجو داشته باشند ، والدین مسلط احساس سودمندی ، قدرت و شایستگی نموده، بهطور ناخواسته این رفتار را در فرزندانشان دامن میزنند و همسران مسلط احتمالا به سوءاستفادههای بدنی و جسمی آنها مبادرت میورزند ، بدون اینکه با اعتراض یا ترک جسورانۀ آنها روبهرو شوند.
درمان اختلال شخصیت وابسته
مؤثرترین راه برای درمان اختلال شخصیت وابسته ، استفاده از جلسههای روان درمانی است. مؤثر بودن روان درمانی به انگیزۀ کافی خود فرد و زمان مناسب نیاز دارد. رویکردهای روان درمانی گوناگونی برای درمان اختلالهای شخصیت وجود دارد، مانند درمانهای تحلیلی و درمان شناختی - رفتاری و...
اگرچه روش این رویکردها با هم فرق دارد ، همه یک ویژگی دارند. نکته مهمی که نباید فراموش کنید ، این است که درمان همه اختلالهای شخصیت نیاز به زمان دارد. با وجود این ، اغلب افرادی که دچار اختلالهای شخصیت هستند ، با مراجعه به روان پزشکان و روان شناسان بالینی تا حد زیادی درمان میشوند و بر مشکلهای خود غلبه میکنند.
همچنین بخوانید
« اسکیزوئید » اصطلاحی نسبتاً قدیمی است که «بلولر» در سال 1924 آن را برای توصیف کسانی که درونگرا بودند و از دنیا رو برمیگرداندند، بهکارمیبرد.
اختلال شخصیت اسکیزوئید
1. باید مشخص کنید که در چه حوزههایی به دیگران متکی هستید: در زمینۀ خرید خانه ، رانندگی ، انجام کارهای اداری و بانکی ، درآمدزایی و شغل ، ارتباطات اجتماعی با دیگران ، بیان نیازها و خواستههای خود ، مدیریت امور خانه ، تربیت فرزندان و... . پس از روشنکردن حوزۀ وابستگی خود ، لازم است تکالیفی را برای خود بهتنهایی یا بههمراه درمانگر مشخص کنید. این تکالیف نباید آنقدر سنگین باشد که از عهده آن برنیایید و نباید آنقدر سبک باشد که هیچ اضطراب و فشاری را در شما ایجاد نکند. برای مثال ، میتوانید از خریدکردن شروع کنید. اگر پیشتر هیچ تجربهای در این زمینه نداشتهاید و همواره به دیگران متکی بودهاید ، ابتدا سراغ خریدهای کوچکتر بروید و خریدهای بزرگتری مانند تلویزیون و اجاق گاز را در مراحل بعد انجام دهید تا میزان اعتماد به نفس شما با خریدهای کوچکتر بالا برود و آماده خریدهای بزرگتر شوید.
این قانون درباره همه حوزهها صدق میکند. هرچقدر بیشتر تجربه انجام کارهای مختلف را داشته باشید، اعتماد به نفس شما بیشتر میشود و مراحل بعدی را راحتتر انجام میدهید. به خودتان بگویید که هیچکس از زمان تولد نحوه انجام کارها را بلد نبوده است و تنها پس از آزمایش و خطا و ایجاد فرصت یادگیری برای خود بوده است که امور را فراگرفته است ، پس من نیز قرار نیست در دفعات اول عالی عمل کنم و هیچ اشتباهی نداشته باشم. در صورت بروز اشتباه نیز فاجعه نمیشود و توانایی جبران آن را دارم ، و هرگز اعتماد به نفس خود را از دست نمیدهم.
هر تصمیمگیری مستقلانهای ، احساس اعتماد به نفس در شخصیت وابسته را بیشتر میکند. تا جای ممکن برای انجام امور نباید با پرس و جوی زیاد از دیگران، تأیید طلبی کنید. هرچقدر بیشتر درباره موضوعهای مختلف بدون تأیید دیگران تصمیم بگیرید ، اعتماد بیشتری به تصمیمهایتان پیدا میکنید و اعتماد به نفس شما بالا میرود. باید درک کنید که تنها یک تصمیم درست وجود ندارد و هر تصمیمی ، قوتها و ضعفهای خودش را دارد و دیگران نیز تنها بر اساس قضاوت خودشان نظر میدهند و درنهایت این شما هستید که بیشتر از همه درباره خودتان آگاهی دارید.
به خودتان یادآوری کنید که تصمیمتان لزوماً بهترین تصمیم نیست ، زیرا هیچ تصمیمی بهترین تصمیم نیست و همه تصمیمها تنها در طیفی از مناسب تا نامناسب قرار میگیرد ، ولی احتمالاً به دلیل آگاهی بیشتر شما از نیازها و اولویتهایتان ، مناسبتر از بقیه تصمیمهایتان خواهد بود.
همچنین بخوانید
این اختلال از اوایل بزرگسالی شروع میشود و در زمینههای مختلفی خودش را نشان میدهد. افراد مبتلا به این اختلال تقریباً همیشه منتظرند که دیگران به طریقی آنها را استثمار کنند یا به آنها ضرر برسانند.
با اختلال شخصیت پارانوئید بیشتر آشنا شوید
2. اقدام دیگری که باید انجام دهید ، آگاهی و مقابله با خطاهای شناختی خود است. شما باید با افکار شناختیِ ناتوانی خود مقابله کنید ، افکاری مثل : این موضوع خیلی سخت است ، از پس آن برنمیآیم ، شکست میخورم و... .
اینها افکار غلطی است که از کودکی در ذهن شما جای گرفته و اعتماد به نفس شما را از بین برده و اکنون شما آنها را بهعنوان حقیقت قبول دارید ، درحالیکه هیچ شاهدی بر واقعیبودن آنها ندارید. شما با این افکار غلط ، راهکاری را برای خود اتخاذ کردهاید که عبارت است از پیداکردن شخصی برای مراقبت از شما و تکیهکردن به او و کمتر خود را در موقعیتهای تجربهکردن امور و درنتیجه یادگیری ، قراردادن.
برای مقابله با این افکار ، مزایا و معایب این افکار را بنویسید. برای مثال، شما فکر میکنید که فردی ناتوان و کممهارت هستید. باور ناتوانی خود را بررسی کنید و ببینید چه شاهدی برای آن دارید. بررسی کنید که باورداشتنِ این فکر، چه مزایا و معایبی برای شما دارد.
مزایا و معایب اختلال شخصیت وابسته
مزیت :باعث میشود شکست نخورم و کارها بد پیش نرود. باعث میشود با دیگری در ارتباط بمانم و تنها نشوم.
معایب : بسیاری از مواقع سپردن کارها به دیگری و تأیید طلبی از آنها تضمین نمیکند که من شکست نمیخورم. تکیه به دیگران هزینه زیادی برای من دارد ، ازجمله مجبورم گوش به فرمان و مهربان باشم و از نیازهای خودم چشم بپوشم و همیشه محتاج دیگری بمانم. این باور باعث میشود هیچگاه جرات تجربهکردن کارها را به خودم ندهم. ضمن آنکه من شاهدی برای ناتوان بودن خودم ندارم و این تنها باور من است. هیچوقت خود را در محک تجربه قرار نمیدهم. برعکس ، در بعضی از امور که وارد شدهام ، خوب عمل کردهام (مثالهای آن را بنویسید).
شایان ذکر است که افراد وابسته ، تواناییهایشان را کمتر از حد واقعی آن تخمین میزنند ، بنابراین ، به خودتان یادآوری کنید که تواناییهایتان بیشتر از پیش فرضتان است و با اعتماد به نفس به خودتان بگویید که این باور غلط من است که خود را کم توان و دارای مهارت اندک توصیف میکنم. من باید تواناییها و مهارتهایم را بیازمایم و میدانم که کمکم مهارتهایم بیشتر میشود ، چون من مانند همۀ انسانهای دیگر باید تجربه کنم تا یاد بگیرم.
خصوصیات اختلال شخصیت وابسته
شش ویژگی که این افراد قادر به تصمیمگیری نیستند و حتی برای تصمیمگیریهای روزانۀ خود به کمک دیگران نیاز دارند:
1. افراد وابسته این کمک را معمولاً از کسی میگیرند که وابستگی خاصی به او دارند.
2. افراد وابسته مسئولیت امور زندگیشان را نمیپذیرند و آن را به عهدۀ افراد دیگر میگذارند.
3. افراد وابسته از مخالفتکردن با دیگران هراس دارند و سعی میکنند نظر خودشان را نگویند ، چون ممکن است این کار باعث طردشدن و ازدسترفتن رابطۀ وابستهشان شود.
4. اعتماد به نفس بسیار کمی دارند و اغلب نمیتوانند کاری را آغاز کنند. از اینکه کاری را ناقص انجام دهند و دیگران آنها را بد قضاوت کنند ، بهشدت بیم دارند.
5. افراد وابسته تنهایی برایشان مانند مرگ است و اصلاً نمیتوانند از خودشان مراقبت کنند. بعد از قطع رابطه ، احساس اجبار میکنند که فوراً وارد رابطۀ دیگری شوند. گاهی هم چند رابطه هم زمان دارند تا بتوانند در هر موقعیتی یک نفر را در کنار خود داشته باشند و بر ترس ناشی از احساس طردشدن از سوی یکی از این افراد غلبه کنند.
6. افراد وابسته گاهی برای اطمینان از تأیید دیگران، دست به کارهایی میزنند که اصلاً موافق آن نیستند. این کار را به این دلیل انجام میدهند که میخواهند همیشه حمایت و رضایت دیگران را داشته باشند.
همچنین بخوانید
افرادی که وضعیت روحی ناپایداری دارند ، وضعیت فردی و خود باوری در آنها متأثر از توجه دیگران به آنهاست ، در اجتماع دوست دارند جلب توجه کنند و در مرکز توجه باشند و در سبک معاشرت خود سعی میکنند نظر دیگران را به خودشان جلب نمایند و بقیه آنها را تأیید کنند و اگر غیر از این باشد، سرخورده میشوند دارای اختلال شخصیت نمایشی هستند.
اختلال شخصیت نمایشی
پیشگیری از اختلال شخصیت وابسته
حس مسئولیتپذیری و تحمل سرخوردگی و ناکامی را باید از همان دوران کودکی تمرین کرد و به کودک یاد داد. از همان ابتدا باید وظایفی را متناسب با مرحلۀ رشد ، به عهده کودک گذاشت تا خطا کند و روش درست را بیاموزد ، زمین بخورد تا ایستادن و راهرفتن را یاد بگیرد، ناکامی و سرخوردگی را تجربه کند تا تحمل زندگی بزرگسالی را که ناگزیر با بسیاری از ناکامیها همراه است، داشته باشد.
خانوادهها این شیوه تربیتی را کاملاً خیرخواهانه در پیش میگیرند، غافل از اینکه نتیجه آن فرزندی وابسته و ناتوان خواهد بود. چنین فرزندی وقتی وارد اجتماع میشود، دنبال مراقب و مادر میگردد و وقتی ازدواج میکند، از همسرش انتظار مراقبت مادرانه دارد و اگر همسر نتواند یا نخواهد چنین نقشی را به عهده بگیرد، ناسازگاری و مشکلات بین زوجین اتفاق میافتد. بدتر از آن زمانی است که هر دو طرف چنین ویژگیای داشته باشند و هر دو به دنبال مادر و حامی باشند. در این صورت، این روابط پایدار و مسئولانه نخواهد بود.
بسیاری از افراد دچار اختلال شخصیت وابسته، از مشکل خود ، آگاهی ندارند و وقتی به مشکلی در روابطشان برمیخورند، تصور میکنند دیگران باید از آنها مراقبت میکردند و آنها وظایف خود را بهدرستی انجام ندادهاند.
برای جلوگیری از ایجاد شخصیت وابسته باید از خانواده شروع کرد و شیوههای فرزندپروری را بهدرستی آموزش داد. واگذار نکردن مسئولیت به فرزند ، نه تنها مفید نیست ، بلکه باعث ناتوانی او در آینده میشود. باید از همان ابتدا مسئولیتهای کوچک و سبکی را متناسب با تواناییهای کودک به او واگذار کنید تا بهمرور آنها را بیاموزد و تمرین کند. به کودک اجازه دهید خطا کند و شکست بخورد تا بعدها بتواند در بزرگسالی تحمل شکست و ناکامی را داشته باشد و ترس از شکست و ناکامی باعث احساس ناتوانی او در انجام کارهایش و وابستگیاش به دیگران و از بین بردن اعتماد به نفس او نشود.
اگر به هر دلیل اختلال شخصیت وابسته در فردی شکل گرفت ، مؤثرترین راه ، رواندرمانی است. مؤثربودن روان درمانی به انگیزۀ کافی درمانجو و زمان مناسب نیاز دارد. رویکردهای روان درمانی گوناگونی برای درمان اختلالهای شخصیت وجود دارد، مانند درمانهای تحلیلی و درمانشناختی – رفتاری.
اگرچه روش این رویکردها با هم فرق دارد، همه یک ویژگی دارند. برای درمان همۀ اختلالهای شخصیت به زمان طولانی نیاز است. باوجوداین ، اغلب افرادی که دچار اختلال شخصیت هستند، با مراجعه به روانپزشکان و روانشناسان بالینی تا حد زیادی درمان میشوند و بر مشکلهای خود غلبه میکنند.